به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، مطالعات کارشناسی حاکی از آن است که گاهی به برخی از افراد در خانواده این طور آموزش داده میشود که از ابراز خوشحالی خود جلوگیری کنند و همچنین گفته شده که تنها در این صورت میتوانند، احساسات ثابت و سازگاری داشته باشند.
از این رو، ذهن و بدن به چنین محیطی که در آن رشد یافته، خو میگیرد. در این محیط فرد یاد میگیرد که با استرس و اضطراب خود تحت هر شرایطی کنار بیاید و از این احساسات برای خود یک پناهگاه (روانی) بسازد. در واقع فرد تنها با این حس اضطراب با این پناهگاه ارتباط برقرار میکند.
این شرایط به نوبه خود فرد را به یک "معتاد عاطفی" تبدیل میکند. فرد ناخودآگاه به وضعیت عاطفیِ آمیخته با نگرانی و اندوهی که با آن بزرگ شده، معتاد می شود. از این رو، هنگامی که در محیطی قرار می گیرد که در آن موضوعی برای نگرانی وجود ندارد، این وضعیت باعث وحشت او میشود زیرا احساس می کند که در پناهگاه خود نیست.
در این شرایط چه کاری میتوان انجام داد؟ و چگونه میتوان این اعتیاد عاطفی را متوقف کرد؟
به نوشته نشریه هندوستان تایمز، روانشناسان بر این باورند که برخی از افراد (به اشتباه) به اضطراب و آسیب به عنوان یک اصل تربیت عاطفی عادت کرده اند، به طوری که وقتی تنها می مانند یا در محیطی که مضطرب نیستند، قرار میگیرند طبیعتا دچار کمبود ترشح هورمون هایی (هورمونهای استرس) میشوند که معمولا وجود آنها باعث می شود، احساس کنند در خانه خودشان هستند.
بنابر این (در واکنشی روانی و معمولا ناخودآگاهانه) سعی می کنند روابط خود را تحریک نمایند یا اقداماتی انجام دهند تا در زندگی روزمره خود، اضطراب و اندوه ایجاد کنند. این کار تنها برای این است که فرد در وضعیت عاطفی قرار گیرد که در آن بیشتر احساس کند در خانه خودش است (صرفا به این خاطر که سالهای کودکی را در نگرانی و اضطراب سپری کرده و به این وضعیت عادت کرده است).
روانشناسان تاکید دارند برای افرادی که بیشتر با چنین شرایط عاطفی درگیر هستند مهم است که بخشی از روز را به سکوت و مراقبه بپردازند و به خود یادآوری کنند که "اشکالی ندارد همیشه بحران نداشته باشند و در شرایط نگرانکننده نباشند" و همچنین سعی کنند از محیط هایی که باعث خشم عاطفی در آنها می شوند، دوری کنند.
این مشکل در واقع عادت به نگران بودن است. به این اشخاص توصیه می شود که قدردانی را تمرین کنند. اگر فرد در شرایط آشفته بزرگ شده باشد، وضعیت ثبات برای او غریبه و ترسناک خواهد بود پس میتوان (برای کمک به شناخت بهتر خود) صبوری کرد و با خود دلسوز بود.
نظر شما