هرچند بدیهی است که در همین مدت طولانی نیز این اداره با مدیریت جانشینان و معاونان مجید حمیدزاده، امور مربوط بهخود را انجام داده است، اما چطور میتوان از کسی که میداند هر لحظه امکان دارد به جایگاه قبلی خود بازگردد انتظار داشت فعالیتهای بلندمدت و دوراندیشانه انجام دهد؟ باز هم بدیهی است که در 4 ماه گذشته، اداره کتاب تنها امور گذرا و مقطعی خود را انجام داده است تا کارها اصطلاحا زمین نماند؛ هرچند که کتابهای بسیاری مثل 3 سال گذشته هنوز در اداره کتاب زمین ماندهاند.
اگر نام محمدعلی رمضانی فراهانی را در یکی از موتورهای جستوجوی اینترنت جستوجو کنید، تنها یک خبر در چند خبرگزاری تکرار میشود: «محمدحسین صفار هرندی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، جانشین مجید حمیدزاده را محمدعلی رمضانی فراهانی معرفی کرد.» و البته شاید توضیحاتی درباره حمیدزاده که حالا در نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها، فرسنگها دورتر از اداره سراسر حاشیه و بحث کتاب، بهعنوان مدیرکل دفتر توسعه مشارکتهای فرهنگی و هنری و دبیر هیأت رسیدگی به امور مراکز فرهنگی، به امور مراکز فرهنگی رسیدگی میکند و اعصابش راحت است. اما اگر کمی بیشتر سماجت به خرج دهید، یک جمله نیز لابهلای همین خبرها مییابید: «محمدعلی رمضانی فراهانی عضو هیات علمی دانشگاه امام حسین(ع) و دبیر بیستوششمین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی است.»
این پست تلخ
اداره کتاب و کتابخوانی که در دوره وزارت صفار هرندی، کلمه کتابخوانی به آن اضافه شده قرار است فعالیتهایی بیش از انجام امور مربوط به مجوز پیش از انتشار داشته باشد، اما عملا همه فعالیتهای این اداره، به انجام ممیزی کتابها و البته مسائل حاشیهای مربوط به آن خلاصه میشود. این مسائل حاشیهای نیز بیش از هر چیز، ناشی از انتقادها و انتظاراتی است که نویسندگان آثار، بهویژه اهالی ادبیات، ناشران و رسانهها از فرآیند بسیار کند، سختگیریهای محدودکننده و شاید از همه مهمتر، بیضوابطی و فردمحوری ممیزی مطرح میکنند.
این که چرا درست در شرایطی که همه منتظر اعلام نامی شناختهشدهتر برای این پست بودند هم شاید به همین انتقادها و تنشهای اداره کتاب مرتبط باشد. پرسشی که پاسخی دردناک دارد: کدام چهره شناختهشده و محبوبی را میتوان یافت که حاضر باشد در این جایگاه پرانتقاد قرار گیرد؟ جایگاهی که علاوه بر همه انتقادهای همیشگی، دلخوری مدام همکاران و نویسندگان را نیز همراه خود میآورد. بنابراین خیلی هم عجیب نیست که صفار هرندی برای جایگزینکردن مدیری مناسب، 4 ماه تمام را از دست میدهد و در تمام این 4 ماه، کتابهای بسیاری میآیند و البته نمیروند. هرچند که این موضوع از نگاه معاون فرهنگی وزارت ارشاد، مسئله مهمی محسوب نمیشود، چرا که «حمیدزاده هنوز از سرپرستی اداره کتاب نرفته است» و «طبیعتا نسبت به آنچه در گذشته بوده، خللی در فعالیت اداره کتاب بهوجود نیامده است.»
محسن پرویز که 6 مهر این توضیحات را به خبرنگاران کنجکاو و پیگیر موضوع جایگزین اداره کتاب داده بود، درواقع همان کسی است که موجبات رفتن حمیدزاده را فراهم آورده است. اما او که شایعه اختلافاتش با حمیدزاده خیلی پیش از عزل او پیچیده بود، درباره این جابهجایی میگوید: «من بیش از یک سال پیش که امکان برطرف کردن برخی از کاستیهای اداره کتاب با تغییر مدیریتش وجود داشت، تقاضا کردم مدیر مجموعه عوض شود. در آن مقطع، علی شجاعی صائین را بهعنوان فرد جایگزین معرفی کرده بودم که آن موقع، مدیرکل دفتر مطالعات بود، اما در آن مقطع، وزیر با تغییر مدیریت اداره کتاب موافق نبود.»
پرویز اما اول تیر را زمان مناسبی برای انجام این تغییر نمیداند و به ایسنا میگوید: «به اعتقاد من، زمان، زمان مناسبی نبود، اما چون جناب وزیر با این جابهجایی موافقت کرد، وظیفه ما بود که جایگزین را معرفی کنیم. من دو نفر را خدمت ایشان معرفی کردم که یک نفرش احتمالا به خاطر مسائل اداری، امکان جایگزینیاش وجود نداشت و قرار شد روی نفر دوم بررسیهایی صورت گیرد و نتیجه را به ما اعلام کنند، که هنوز نتیجه این بررسی به معاونت فرهنگی اعلام نشده است.»
ظاهرا نظر صفار هرندی، بیشتر با نفر اول موافق بوده است، چراکه بعد از صرف زمانی طولانی، نهایتا وزیر ارشاد یک هفته پیش از آنکه محمدعلی رمضانی فراهانی را بهعنوان جایگزین حمیدزاده معرفی کند، گفت: «فردی را برای این سمت تعیین کرده بودیم، ولی آن سازمانی که وی در حال حاضر در آن کار میکند، رغبت چندانی نسبت به ترک وی و خروجش از آن سازمان ندارد. من با شخص محترمی که یک عنصر فرهنگی هم هست و مسئول فرد مورد نظر، صحبت کردم و التماس هم کردم، ولی حاضر نشد او را رها کند و همه راهی که ما رفته بودیم، در این مرحله به بنبست رسید.»
راه دشوار پیش رو
بدون شک تجربه، تنها معیار قضاوت درباره تواناییهای یک مدیر نیست، اما حتما یکی از مهمترین معیارهاست. برای حل مشکلات و مسائل ریز و درشت اداره کتاب که یکی از پاشنههای آشیل وزارت ارشاد در تمام 3 سال گذشته بوده است، شاید انتصاب مدیری باتجربهتر و آشناتر با امور کتاب و نشر، بهتر بود.
اما گذشته از این، آیا واقعا حالا زمان مناسبی برای تغییر حمیدزاده است یا همان طور که معاون فرهنگی وزارت ارشاد، یعنی مدیر بالادست اداره کتاب معتقد است، اگر قرار به تغییر بود، باید دست کم یک سال پیش صورت میگرفت؟ یک سال پیش، یا به عبارت بهتر یک سال و 4 ماه پیش، هنوز وقت کافی برای برطرف کردن مشکلات و سر و سامان دادن به امور آشفته صدور مجوز پیش از انتشار وجود داشت، بهویژه دلخوریها و انتقادها چنان بود که کار به دادگاه هم کشید و 3 ناشر مختلف، رسما از اداره کتاب به دیوان عدالت اداری شکایت کردند، بنابراین، شواهد کافی برای نامناسب بودن حمیدزاده در اداره کتاب وجود داشت.
مدیر بالادست او نیز معتقد بود باید عوض شود، اما این اتفاق 16 ماه بعد، در فاصله کمتر از یک سال به پایان دولت نهم روی داده است. حالا مدیری که از اساس تجربه مهمی در این عرصه ندارد، تنها اندکی وقت دارد که بتواند طعم تلخ اداره کتاب را به کام نویسندگان و ناشران شیرین کند و مشکلات فراوان موجود را برطرف سازد. تنها زمان مشخص میکند که محمدعلی رمضانی فراهانی چقدر در انجام این کار سخت تواناست، اما بدونشک راه بسیار دشواری پیش رو دارد.