اول، به جهت آنکه قذافی پس از گذشت 23سال با سفر به مسکو تلاش میکند نشان دهد که لیبی در دوران بهبود مناسبات با غرب، قصد دارد سیاست دوستی خود را با متحد سنتی طرابلس همچنان ادامه دهد؛ زیرا قذافی هنوز به تحقق وعدههای غرب در مورد بازسازی اقتصادی این کشور باور ندارد.
دوم، براساس آنچه مطبوعات روسیه گزارش دادهاند، قذافی یک قرارداد 2میلیارد دلاری تسلیحاتی با مسکو به امضا رسانده است که گفته میشود براساس آن لیبی از موشکهای دفاعی اس300 و تورام1 برخوردارخواهد شد. همچنین هواپیماهای میگ29 و سوخوی30 و تانکهای تی90 از جمله اقلام دیگری است که به گزارش مطبوعات روسیه قرار است به لیبی تحویل شود.
سوم، روسیه پس از جنگ در گرجستان، سیاست جدیدی را در پیش گرفته که محور آن نزدیک شدن به حوزههای نفوذ سنتی آمریکا در مناطق مختلف جهان، ازجمله در خاورمیانه و شمال آفریقاست.
در این راستا استقبال گرم مدودف، رئیسجمهوری روسیه از قذافی و ملاقات او با پوتین در چادر مخصوصی که برای قذافی در کرملین تهیه شده بود، توجیهپذیر است.
روسیه میکوشد در پاسخ به سیاست نفوذ آمریکا در شرق اروپا و قفقاز-که در قالب طرح استقرار سپر دفاع موشکی در لهستان و چک و نیز گسترش ناتو به گرجستان در قفقاز به نمایش درآمده است- متقابلا شرایط گسترش نفوذ مسکو را در خاورمیانه و شمال آفریقا و آمریکای لاتین فراهم سازد.
علاوه بر مسائل مورد اشاره، لیبی بهعنوان کشور صادرکننده نفت مورد توجه روسیه قرار دارد.
روسیه در سالهای اخیر محور استفاده از اهرم انرژی را بهعنوان ابزاری برای پیشبرد سیاست خارجی خود در دستور کار قرار داده است. گسترش همکاری نفتی و گازی با کشورهای ونزوئلا، الجزایر، قطر و ایران دراین راستا انجام شده است.
تشکیل اوپک گازی با مشارکت ترکمنستان، قطر، ایران، ونزوئلا و احیانا الجزایر نیز در همین راستا در دستور کار جدی روسیه قرار دارد و تاکنون مقدمات آن با مشارکت ایران و قطر انجام یافته است.
از نگاه لیبی مناسبات با روسیه علاوه بر آنکه بازگشت به سیاست سنتی همکاری طرابلس- مسکو طی 4دهه گذشته به شمار میرود، نشان از تمایل قذافی برای نقش آفرینی گسترده در عرصه بینالملل، پس از عبور از مرحله تحریمهای غرب دارد.
در این سفر، روسیه تلاش فراوانی کرد تا حمایت لیبی را از سیاست این کشور در قبال گرجستان به دست آورد؛ اما قذافی با زرنگی از موضعگیری مستقیم در قبال این مسئله مهم پرهیز کرد.
قذافی میداند برای آنکه بتواند به تحقق وعدههای آمریکا و اتحادیه اروپا مطمئن شود، لازم است تمام تخم مرغهای خود را در سبد آمریکا و اروپا قرار ندهد.
به همین دلیل پس از سالها، درست زمانی به مسکو سفر کرده است که میداند مسکو نمیتواند از موضع مرد محتاج، با او برخورد کند.
لیبی در این سالها با تسلیم در برابر فشار غرب و پرداخت خسارت هنگفت به کشورهای اروپایی و آمریکا ضربه حیثیتی بزرگی را برخود وارد کرد؛اما امیدوار بود پرداخت این هزینه سنگین مادی و معنوی شرایط جدیدی را در عرصه بینالمللی برای طرابلس فراهم کند؛
اما در عمل با این واقعیت تلخ روبهرو شد که کشورهای غربی در برابر کشورهای ضعیف انگاشته شده، غیرمنصفانه و از موضع سودجویانه برخورد میکنند.
مقامات لیبی شاید به همین دلیل راه مسکو را در پیش گرفتهاند تا بتوانند غرب را برای تحقق وعدههای خود در مورد این کشور ترغیب کنند؛
البته در این میان شاید از همه مهمتر برای لیبی، انعقاد قرارداد ساخت راکتور تولید برق هستهای باشد که روسیه به لیبی، مانند: الجزایر وعده ساخت آنرا داده است.
وارد شدن به همکاری هستهای با روسیه که از سال1995 تاکنون برای ساخت نمونهای از آن در بوشهر خلف وعده کرده است نباید تجربه خوبی برای لیبی باشد؛
اما شاید قذافی برای ایفای نقشی جدیتر در روابط کشور عربی و آفریقایی به چنین همکاریهایی نیاز دارد.