حسین علایی: با نزدیک شدن روز برگزاری انتخابات در آمریکا و در آستانه تعیین رئیس‌جمهوری جدید در این کشور، این سؤال مطرح می‌شود که نتیجه این انتخابات و روی کار آمدن هر یک از 2 نامزد ریاست‌جمهوری، چه تأثیری بر روابط آمریکا با ایران برجای خواهد گذاشت.

برخی روی کار آمدن اوباما، نامزد حزب دمکرات را به سود ایران می‌دانند زیرا او در گفته‌ها و مواضع خود درقبال ایران از روش و منش و موضع نرم تری نسبت به رقیب جمهوریخواهش برخوردار بوده است.

در حالی که در رقابت‌های انتخاباتی، مک کین از تمایل به بمباران ایران سخن گفته است، اوباما از مذاکره بدون پیش شرط با ایران حرف زده است.

در شرایط کنونی، بسیاری از ناظرین بین‌المللی، روی کار آمدن مک کین را ادامه سیاست‌های جورج‌بوش در حوزه‌های مربوط به امنیت ملی و سیاست خارجی تلقی می‌کنند، ولی در عین حال، پیروزی اوباما را تغییر و دگرگونی در سیاست‌های‌ اِعمالی از سوی نومحافظه‌کاران به‌خصوص اقدامات دولت آمریکا در خاورمیانه و سیاست‌های جنگ‌طلبانه بوش ارزیابی می‌کنند.

ظهور بحران مالی در ماه‌های اخیر در آمریکا و سرایت آن به کشورهای مختلف دنیا و نیز عدم‌موفقیت جورج بوش در نابودی تروریسم و همچنین تشدید بحران در افغانستان و گسترش حوزه عمل طالبان و القاعده به بخش‌هایی از جغرافیای کشور همسایه پاکستان، لزوم تغییر و بازنگری در حوزه‌های اقتصادی و نظامی را برای دولت جدید آمریکا امری لازم و ضروری ساخته است.

اوباما با توجه به چنین شرایطی، تمرکز تبلیغات انتخاباتی خود را بر ضعف‌های دولت بوش و نیز رقیب خود در 2 حوزه اقتصاد و سیاست خارجی قرار داده است.

افزایش اقبال عمومی به اوباما که آمریکا را نیازمند یک تغییر و تحول اساسی می‌داند و تغییر را به‌عنوان شعار اصلی و راهبرد اساسی خود انتخاب کرده، علامت آن است که افکار عمومی در آمریکا و نیز در سطح جهان، سیاست‌های دولت بوش را شکست خورده تلقی و ارزیابی می‌کنند.

بنابراین هر یک از 2 نامزد دمکرات یا جمهوریخواه که بر کرسی ریاست‌جمهوری در کاخ سفید تکیه زنند، می‌بایستی تغییرات اساسی را در 2 حوزه اقتصاد و مسائل داخلی و نیز سیاست خارجی پدید آورند.

بسیاری از صاحب‌نظران و تحلیلگران بین‌المللی، یکی از دلایل ظهور بحران فعلی مالی در آمریکا که در حال تبدیل شدن به یک بحران اقتصادی است را سیاست خارجی پرخاشجویانه دولت بوش که استفاده از قدرت نظامی را به‌عنوان مؤثر‌ترین ابزار دیپلماسی قرار داده بود، می‌دانند.

بنابراین، تغییر سیاست در این 2 حوزه، از الزامات و مطالبات مردم از دولت آینده آمریکاست.

با توجه به اینکه یکی از چالش‌های مهم فعلی آمریکا، در مشکلات امنیتی و ثبات سیاسی خاورمیانه نهفته است، بنابراین دولت جدید آمریکا، بایستی به نقش کشورهای امنیت ساز در این منطقه، عنایت و توجه فراوانی بکند و از آنجا که دولت آینده آمریکا، حداقل برای مدتی مشخص، نمی‌تواند بر طبل جنگ در خاورمیانه بکوبد، بنابراین نیاز به پذیرش واقعیت‌های موجود در کشورهای خاورمیانه برای دولت جدید از ضروریات و بایسته‌هاست.

در شرایط کنونی حتی دولت تحت اشغال عراق نیز حاضر نیست آنچه دولت آمریکا به‌عنوان موافقتنامه امنیتی پیشنهاد کرده است را بپذیرد و زیر آن را امضا کند.

دولتمردان عراق، تغییر دولت در آمریکا را برای خود فرصتی جهت بیرون آمدن از چنین چالش و مشکلی می‌دانند.

با توجه به مطالب فوق به‌نظر می‌رسد که دولت آینده آمریکا برای تغییر در سیاست‌های خود در خاورمیانه، نیاز به بازنگری در نگرش و رفتار خود با ایران به‌عنوان قوی‌ترین و مؤثر‌ترین کشور منطقه دارد و این فرصتی را برای آمریکا و ایران ایجاد می‌کند تا مسیر جدیدی را برای روابط بین 2 کشور ترسیم کنند.

کد خبر 67414

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز