و با جداسازی استان خوزستان از خاک ایران و تسلط بر اروندرود و همچنین تصرف مناطق مشخصی از غرب کشور، خود را بهعنوان قهرمان جهان عرب در جنگ قادسیه لقب دهد، ولی این جنگ عظیم، حدود 8 سال بهطول انجامید و رئیسجمهوری عراق بهجز سرافکندگی و شکست و پذیرش خسارات فراوان، دستاوردی برای خود و دولت بعثی عراق، کسب نکرد.
صدام با تکیه بر ضعف نظامی و سیاسی ایران و اطمینان از موفقیت و پیروزی خود، جنگ را آغاز کرد؛ او محیط منطقهای و بینالمللی را برای چنین حملهای، مساعد میدید.
صدام در شرایطی دست به حمله نظامی به ایران زد که آمریکا بهخاطر از دست دادن ایران و فروپاشی نظام شاهنشاهی بهدنبال راهی برای بازگشت به ایران بود، شوروی نگران پنبه شدن مکتب مارکسیسم با ظهور اندیشه انقلاب اسلامی و رؤسای کشورهای عربی در ترس از دست دادن تاج و تختهای خود با تکرار نهضت اسلامی در سرزمینهای خود بودند.
صدام احساس میکرد که با همسو شدن اهداف قدرتهای جهانی و کشورهای همسایه ایران میتواند با شکست جمهوری اسلامی، به حکومت رژیم بعثی تداوم بخشد، ولی چنین نشد.
زیرا رژیم بعثی وجود برخی حقایق را درون ملت ایران نادیده گرفت و آنچه مشاهده میکرد، با آنچه بعدها در جریان مقاومت ملت ایران در برابر حمله گسترده دشمن اتفاق افتاد، بسیار متفاوت بود.
دلایلی که صدام را در این جنگ ویرانگر، ناکام گذاشت و موجب شد تا او به هیچیک از اهداف اعلام شده خود نرسد، میتوان به این شرح ذکر کرد:
1 – وجود رهبری بیبدیل حضرت امام خمینی که تهدید بزرگ جنگ را تبدیل به فرصتی برای ظهور تواناییهای ملت ایران و آزمونی برای جهاد فیسبیلالله کرد.
امام خمینی توانست با نفوذ عظیم خود، انگیزه بزرگی را در ایستادگی در برابر دشمن در بین ملت ایران بهوجود آورده و روحیه تهاجمی را در قوای مسلح ایجاد کرده و با تدابیری هوشیارانه، از پیروزی دشمن جلوگیری کند.
او آنقدر با دشمن جنگید تا هم تمام سرزمینهای اشغالی ایران آزاد شد و هم قدرت ایران را به سطح بازدارندگی در برابر دشمن برساند و هم صدام را از اقدام خود پشیمان کرده و او را وادار به پذیرش خواستههای منطقی ایران بکند.
2 – پشتیبانی عظیم مردم پرتحمل ایران از نظام جمهوری اسلامی و سیاستهای امام خمینی برای پیروز شدن در برابر دشمن و حمایت و تدارک بیدریغ آنان از رزمندگان اسلام مثالزدنی است.
مردم در برابر مشکلات جنگ نهتنها به دولت مردان فشاری نیاوردند، بلکه با پشتیبانی انسانی و مالی خود از جبهههای جنگ، شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» را در مراحل مختلف دوران دفاع مقدس، سردادند.
3 – رزمندگان با ایمان و داوطلبی که از سراسر نقاط کشور با انگیزهای الهی عازم جبهههای جنگ شدند و توانستند تمام نارساییها و کمبودهای موجود در جبههها را با حضور خود، برطرف کنند؛
وجود چنین رزمندگانی امکان طرحریزی عملیاتهای گوناگون و پیچیده را برای فرماندهان و برنامهریزان، فراهم میآورد.
حضور نیروهای داوطلب بسیجی، موجب شد تا موازنه قوا بهنفع ایران برقرار شده و قدرت مکمل توان رزمی ایران با سازماندهی آنها بهوجود آمده و بتوانند نقش تعیینکنندهای را در پیروزی ایران بر قوای بعثی فراهم آورند.
4 – وجود یک فرماندهی خلاق و باتدبیر در میدان جنگ که توانست سازمان مورد نیاز جبههها را بهوجود آورد و مجموعهای یکپارچه و مقتدر را برای اداره صحنههای جنگ، تدارک ببیند.
طرحریزی عملیاتهای بزرگی چون «شکست حصر آبادان»، «فتح خرمشهر»، «جنگ شلمچه»، «تصرف فاو»، «آزادسازی بستان و سوسنگرد»، «نبرد مرصاد»، «جنگهای بازی دراز» و... بدون حضور دائمی فرماندهان، در جبهههای نبرد امکانپذیر نبود.
بسیاری از رزمندگان و فرماندهان از زمانی که جنگ شروع شد به جبههها رفتند و تا زمان شهادت یا پایان جنگ، جبهه را ترک نکردند. آنها بودند که توانستند با فکر و اندیشه جمعی و مشورتهای طولانی و مطالعه گسترده روی توانمندیها، استعداد، ظرفیت و ضعفهای دشمن، زیباترین عملیاتهای جنگ را طرحریزی و به مرحله اجرا درآورند.
آنها کسانی بودند که با پایان یافتن جنگ، امام خمینی، مدیریت صحیح آنان را یکی از عوامل مهم پیروزیهای ایران برشمرد.
5 - عِده و عُده ساختار و سازمان مناسبی که متناسب با نیازهای جبهههای جنگ و به مرور از سوی رزمندگان بسیجی و با همت سپاه و در ظرف سازمانی سپاه بهوجود آمد و فرماندهان جنگ توانستند با چنین نهادهایی که تشکیل دادند، طرحهای بزرگ عملیاتی را به اجرا درآورند از دیگر موارد قابل توجه است.
حین جنگ، افزایش قدرت نظامی و توسعه سازمان جنگی از دغدغههای فرماندهان حاضر در صحنه نبرد بود.
امام خمینی با حکم 26 شهریور 1364، دست به توسعه عظیمی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی زدند و نیروهای 3گانه زمینی، دریایی و هوایی را در این نهاد برآمده از متن ملت، سازماندهی کردند.
6 - ابتکار عمل، خلاقیت و تدبیر مناسبی که در هر جبهه برای تفوق بر دشمن اتخاذ و باعث میشد تا از نظر فکری بر دشمن برتری بهوجود آید و طرحهای مبتکرانهای برای بهزانو درآوردن دشمن، در دستور کار قرار گیرد را هم باید بهخاطر داشت.
برای مثال عبور از رودخانه کارون در عملیات بیتالمقدس، حمله به تنگه رقابیه در عملیات فتحالمبین، استفاده از شنزارهای تپههای نبعه برای آزادسازی بستان، عبور از رودخانه عریض اروند در عملیات والفجر 8 و... همگی از ابتکارات ماندگار دوران دفاع مقدس هستند.
دوران دفاع مقدس، تجربیات فراوان و درسهای مهمی را برای آینده ایران، از خود برجای گذاشته است. باید به این دوران نه بهعنوان تاریخی از گذشته نگریست، بلکه باید با مطالعه آن به آینده فکر کرد.
* رئیس پیشین ستاد مشترک سپاه