«ترین»ها در عرف روزنامهنگاری همیشه جزء ارزشهای خبری محسوب میشده است، به همین دلیل بسیاری از مقامات برای قرار گرفتن در صدر اخبار و توجه عمومی، همیشه اقدامات خود را در حد امکان بهعنوان بزرگترین، نخستین، قویترین، دقیقترین و کاملترین جلوه میدهند.
این در حالی است که این ترینها در هیچ ترازویی مورد سنجش قرار نگرفته است.
به این خبرها توجه کنید: ایران مقام اول تولید علم پزشکی در خاورمیانه را دارد، بزرگترین طرح علمی و فناوری شرق کشور در مشهد احداث میشود، ایران رتبه اول نانو را در بین کشورهای اسلامی کسب کرد، بزرگترین کارخانه تولید نان صنعتی به بهره برداری رسید، بزرگترین پارک پرندگان خاورمیانه در ساوجبلاغ ساخته میشود، آغاز عملیات اجرایی بزرگترین تقاطع غیرهمسطح شمال کشور و ساخت بزرگترین آب شیرینکن خورشیدی کشور.
قصد زیر سؤال بردن هیچیک از این خبرها را نداریم، اما نخستینها و بزرگترینها همواره در یک موقعیت زمانی خاص معنادار هستند، هیچ بزرگترینی همیشه بزرگترین نیست و هیچ اولینی همیشه اول باقی نمیماند که اگر اینچنین بود، دیگران همیشه بزرگترین و یا اولین بودند.
اما نکته قابل تامل آن است که کشورهایی که عناوین«ترین» را با خود یدک میکشند به راستی دارای وضعیت اقتصادی و صنعتی متفاوتی هستند، یا به قولی اینترینها بر زندگی روزمره یا همان سفره نان مردم تاثیر میگذارد.
چگونه میشود که ما مثلا نمایشگاه صنعت هوایی میگذاریم و در همان نمایشگاه یک هواپیما سقوط میکند یا طرحی را افتتاح میکنیم و بعدا مشخص میشود کسان دیگری چندین بار آن را افتتاح کردهاند؟
مقام اول علمی خاورمیانه را کسب میکنیم اما استاد برجسته بهترین دانشگاهمان مقاله یک استاد خارجی را کپی میکند؟
بزرگترین و بهترین کارخانجات را راهاندازی میکنیم اما هنوز از تامین ارزاق عمومی مردم ناتوانیم و اگر سیل انبوه واردات مواد غذایی نباشد معلوم نیست شکم مردممان را چگونه سیر میکنیم؟ جشن خودکفایی گندم برگزار میکنیم اما بدون سر و صدا 5 میلیون تن گندم وارد میکنیم.
از گفتن واقعیتهای تلخ هراس داریم و همواره مشکلات موجود و عقبماندگیهایمان را یا به ریشههای تاریخی متصل کردهایم و یا حل آنها را به آینده نامعلوم احاله دادهایم.
امروز علم و فناوری چراغ راهنمای ملتها در جهان است و واقعیت این است که ما به جز در چند رشته معدود که آنها هم هنوز کاربردی نشده اند جایی در این قافله نداریم.
انبوه مقالات علمی ما در زمینههایی مانند شیمی یا نانو بدون آنکه به محصول یا فناوری تبدیل شود در اختیار دیگران قرارمیگیرد و ما همچنان افتخار میکنیم که در این زمینه اولیم یا بزرگترین هستیم.
زنجیره دانش در انتهای خط خود باید در خدمت محصولات نهایی برای مصرفکنندگان قرارگیرد و شاخص نهایی علم، بالارفتن رفاه و آسایش عمومی است.
علم برای علم و یا پژوهش برای پژوهش به تنهایی دردی را دوا نخواهد کرد. علم باید در متن زندگی اجتماعی ما جاری باشد و دل خوش کردن به رتبههای خیالی، ما را از واقعیتهای جامعه دور خواهد کرد.
شاید بهتر باشد، گاهی در کنار بیان آمارهای پیشرفتهای علمی، وضعیت سایر کشورهای دنیا را هم بیان کنیم. شاید بهتر باشد به آنها بگوییم که بین شاخص رشد علمی با حجم تولید علم تفاوت هست