مجموع نظرات: ۳۲۶
جمعه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۱۳:۵۰
۲ نفر

مدیریت اقتصادی در هر شرایطی و هر تعدادی از فرزند که داشته باشید خیلی مهم است. توی خانه‌ما نیازسازی نمی‌شود بلکه نیازسنجی می‌شود. ما وسایل را بخاطر اینکه مد روز هستند یا برای چشم‌وهم چشمی با دیگران نمی‌خریم و در صورتی خرید می کنیم که نیاز داشته باشیم.

این مادر جوان صاحب ۵ فرزند است

به گزارش همشهری آنلاین، نرجس را از اینستاگرام می‌شناسم. ۳۴ ساله و مادر ۵ فرزند است. گاهی وقت‌ها در صفحه‌اش از تجربه‌های شخصی مادرانه‌اش می‌گوید. از مدیریت خانه تا برنامه‌های ویژه‌ای که برای بچه‌ها و همسرش تدارک می‌بیند. بعضی وقت‌ها که مطالبش را می‌خوانم فکر می‌کنم مگر می‌شود یک مادر آن هم با ۵ فرزند این قدر فعال و پرانرژی باشد. من که در همین کارهای خانه‌ مانده‌ام. تلفن می‌زنم و قرار مصاحبه می‌گذارم. دلم می‌خواهد بروم خانه‌شان و ببینم همه‌چیز واقعا همان‌قدر گل‌و بلبل است که می‌گوید؟! دو روز بعد از تماس تلفنی و استقبال گرمش، روبه‌رو در ورودی خانه ایستاده‌ام. زیرلب زمزمه می‌کنم: «چه حوصله‌ای دارد. اگر من بودم اصلا شرایط پذیرش مهمان را نداشتم.» زنگ را فشار می‌دهم. طولی نمی‌کشد که در باز می‌شود. بچه‌های قد و نیم‌قد پشت در ایستاده اند و با کنجکاوی نگاهم می‌کنند. چه استقبال گرمی! تعارف می‌کنند بروم داخل.

خانه ساده‌ای دارند اما باصفاست. صفایش هم به همین جنب و جوش بچه‌هاست. ریحانه از آشپزخانه برایم یک لیوان شربت می‌آورد. فرزند اول خانواده و کلاس پنجم است. زهرا میزی را می‌گذارد جلویم. او هم می‌شناسم کلاس دوم است و به گفته مادرش ارتباط عمومی بالایی دارد. پسرها از دور ایستاده‌اند و نگاهم می‌کنند. تا نگاهشان می‌کنم. از خجالت می‌دوند توی اتاقشان.  محمدامین ۶ ساله و محمدهادی ۳ ساله. هدی هم خوابیده. از همه کوچکتر است و ۶ ماه دارد. بچه‌ها را تقریبا می‌شناسم اما دلم می‌خواهد از خود نرجس خانم بیشتر بدانم. خودش را معرفی می‌کند و شروع می‌کند به روایت چیزهایی که می‌داند بخاطرشان تا اینجا آمده‌ام.

«نرجس حسن‌پور هستم متولد سال ۱۳۶۶. دانش‌آموز خوبی بودم دوران تحصیلم و رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران قبول شدم. سال دوم دانشگاه همسرم که دانشجو دانشگاه تهران بود به خواستگاری‌ام آمد و عقد کردیم. ازدواج سنتی‌ای داشتیم. سال سوم دانشگاه زندگی مشترک‌مان زیر یک سقف شروع شد و ترم آخر منتظر به‌دنیا آمدن فرزند اولم‌مان بودیم. حالا به لطف خدا صاحب پنج فرزندیم.»

عکس و ویدئو | این مادر جوان صاحب ۵ فرزند است

از همان ابتدا دلم می‌خواست خانواده پرجمعیتی داشته باشم

«من  در یک خانواده پر جمعیت متولد و بزرگ شدم. ۵ خواهر و برادر دارم و چون خودم رابطه خواهر و برادری را  درک کردم. همیشه دلم می‌خواست این حس و این ارتباط را بچه‌هایم هم تجربه کنند. همسرم که به خواستگاری‌ام آمد. در همان جلسات اول، درباره تعداد بچه‌ها از او پرسیدم و این موضوع واقعا برایم اهمیت داشت. چون خودشان فقط یک برادر داشتند. گفتند دوتا فرزند خوب است و مخالف تعداد بیشتر  هستند. دلیل مخالفت‌شان هم مسائل اقتصادی و تربیت بچه‌ها بود. اما بعدها که رفت‌و آمدشان به خانواده ما بیشتر شد و مزیت‌های چند فرزندی را دیدند.. خودشان از مشوق‌های اصلی فرزندآوری شدند و برای تعداد فرزندان‌مان دیگر چالشی نداشتیم.»

خودتان را که اصلاح کنید بچه‌ها هم تربیت می‌شوند!

«در مسئله تربیتی بچه‌ها، خیلی‌ها که از دور زندگی چند فرزندی‌ما را تماشا می‌کنند. فکر می‌کنند برای هر فرزندی که به دنیا می‌آید باید به صورت جداگانه انرژی صرف کنی تا تربیت شود. بخاطر همین گاهی می‌شنویم که اطرافیان می‌گویند« ما در تربیت همین یک بچه ماندیم. شما چطور برای تربیت ۵ فرزندتان وقت می‌گذارید؟» من و همسرم طبق تجربه‌ای که در این سال‌ها به دست آوردیم. اعتقاد داریم. نیاز نیست برای هر فرزند انرژی و وقت جداگانه و برنامه‌های دور ودراز تربیتی گذاشته شود. در مرحله اول مادر و پدر باید رفتار و گفتار درستی داشته باشند. چون معمولا بچه‌ها بیشتر از تذکرات شفاهی به الگوهای عملی توجه می‌کنند و از آنها پیروی می‌کنند. پس پدر و مادر باید رفتارشان طوری باشد که اگر فرزندشان از آنها تقلید کرد. خود ‌به خود در مسیر تربیت و رشد قرار بگیرد. البته این به این معنا نیست که اصلا برای تربیت بچه‌ها وقتی گذاشته نشود.

عکس و ویدئو | این مادر جوان صاحب ۵ فرزند است

نکته دومی که ما در این سال‌ها تجربه کردیم این‌ است که وقتی به فرزند اول یک مجموعه‌ای از بایدها و نبایدها را آموزش بدهید. بچه های بعدی نیز به این اصول پایبند می‌شوند و حتی شاید جلوتر از فرند اول پیش‌بروند. مثلا من و همسرم برای حجاب دختر اول‌مان  ریحانه از ۵ سالگی  برنامه ‌های تربیتی و تشویقی داشتیم تا وقتی به سن تکلیف برسد کامل با حجاب آشنایی داشته باشد. اما دختر دومم زهرا چون رفتار خواهرش را می‌دید. قبل از سنی که ما می‌خواستیم درباره حجاب با او حرف بزنیم. خودش سوال می‌پرسید و علاقه‌مند بود مثل خواهرش روسری بپوشد.»

 می‌پرسند حیف نیست دانشجو دانشگاه تهران خانه‌نشین شود؟

«گاهی می‌پرسند حیف نیست دانشجو دانشگاه تهران خانه‌نشین شود؟ خب من یکی از دانشجویان فعال دانشگاه تهران بودم. از انجمن های علمی گرفته تا بسیج دانشجویی و جامعه اسلامی .... پیش‌ می‌آمد که بعضی وقت‌ها تا ساعت ۸ یا ۹ شب در دانشگاه بودم. فرزند اولم که به دنیا آمد. سبک زندگی‌ام کامل تغییر کرد چون من تجربه‌ای نسبت به مراقبت از نوزاد نداشتم و کمی برایم سخت بود. اما در تجربه‌های بعدی و تولد بقیه بچه‌ها دچار این چالش نبودم. برخلاف این تصور که می‌گویند بچه زیاد مانع فعالیت اجتماعی است. چون تجربه کسب کرده بودم و متوجه شدم که  یک دوره هایی مثل شیرخوارگی، نوزاد به مادر  وابستگی بیشتری دارد. درنتیجه باید حجم فعالیت های من هم کمتر باشد. تا بتوانم پاسخگو نیاز فرزندم باشم. اما من به همراه ۵ فرزندم هیچ‌وقت خودم را از محیط کار و فعالیتم دور نکردم. ارتباط داشتم. توی خانه تولید محتوا کردم. کلاس‌های مختلف شرکت کردم و همان‌ قدر دغدغه‌مند نسبت به فعالیت های‌اجتماعی‌بودم. در واقع طوری برنامه‌ریزی کردم که در همه نقش‌ها بتوانم به خوبی وظیفه‌ام را انجام بدم.» بچه ها نشسته اند کنارمان. کمی که می‌گذرد. هر کس می‌رود سراغ کار خودش. زهرا نقاشی می‌کشد و پسرها هم باهم بازی می‌کنند.

ما نیازسنجی می‌کنیم نه نیازسازی!

 هنوز جواب اصلی‌ترین سوالم را نگرفته‌ام. می‌گویم:مسائل اقتصادی چی از پس هزینه‌ها برمی‌آیید؟! شربت دیگری برایم می‌ریزد و می‌گوید:« روزی‌رسان که خداست اما مدیریت اقتصادی در هر شرایطی و هر تعدادی از فرزند که داشته باشید خیلی مهم است. توی خانه‌ما نیازسازی نمی‌شود بلکه نیازسنجی می‌شود. ما وسایل را بخاطر اینکه مد روز هستند یا برای چشم‌وهم چشمی با دیگران نمی‌خریم و در صورتی که چیزی را نیاز داشته باشیم می‌خریم. مثلا اگر بخواهم یک مثال ساده بزنم. ما برای سیسمونی بچه‌ها تخت نخریدیم. چون نوزاد تا یک سنی وابسته به مادر است و کنار مادر می‌خوابد و این تخت عملا بی‌استفاده می‌شود. در خرید تخت برای بچه‌ها صبر کردیم که خودشان این احساس نیاز و شوق و ذوق خرید را داشته باشند تا برایشان و به سلیقه خودشان خریداری بشود. یک اشتباه رایجی که شاهدش هستم اینکه بعضی خانواده‌ها برای رفاه هرچه بیشتر فرزندان‌شان آنقدر وسایل را پیش‌پیش تهیه می‌کنند که نه بچه ارزش آن وسیله را متوجه می‌شود نه لذتی از خریدش خواهد داشت.

وسایل خانه ما تا زمانی که قابل استفاده هستند به کارگرفته می‌شوند. مثلا اینطور نیست که ما وسایل را بخاطر اینکه برند جدیدی از آن تولید شده یا نوع پیشرفته‌تری از وسیله وارد بازار شده و یا اینکه دلمان را زده باشد و برای تنوع تعویض نمی‌کنیم. مثلا تلویزیون‌مان که برای اوایل ازدواج مان بود وقتی که به ضرورت رسید که این وسیله باید تعویض بشود و قابل تعمیر نیست. تلویزیون جدید خریدیم.

درباره پوشاک بچه‌ها، اگر لباس‌شان قابل استفاده و در حد نو باشد و فقط ایراد جزئی پیدا کرده باشد به جای اینکه دیگر از آن لباس استفاده نشود و دور انداخته بشود. لباس را تعمیر می‌کنیم یا اگر لباس برادر بزرگ‌تر نو و سالم باشد ولی خب دیگر اندازه‌اش نشود. آن لباس را برادر کوچک‌تر اگر مناسبش بود استفاده می‌کند. با این تمهیدات هزینه‌های خانواده‌ما خیلی کمتر از چیزی است که تصور می‌شود. البته اینطور نیست که برای بچه‌ها لباس نخریم فقط اسراف نمی‌کنیم.»

وقتی از برکات خانواده پرجمعیت می‌گوییم!

هدی از خواب بیدار شده. زهرا بغلش می‌کنند و بچه‌ها دورش جمع می‌شوند. انگار دلشان برای شیرین‌کاری های خواهر کوچک تنگ شده . زهرا، هدی را می‌دهد به نرجس خانم و بعد می‌پرسد مامان می‌شود کیک درست کنم؟! نرجس خانم موافقت می‌کند و ریحانه و زهرا می‌دوند در آشپزخانه. بعد رو می‌کند به من و می‌پرسد:« داشتم چه می‌گفتم؟!» رشته کلام را می‌دهم دستش و او روایتش را ادامه می‌دهد:«قبل‌تر گفتم که  ۵ خواهر و برادر دارم. خواهر و برادرهای من هم مثل خودم دغدغه فرزندآوری دارند و بخاطر همین تعداد بچه‌ها و نوه‌های خانواده‌ما خداراشکر زیاد است. اصلا به قول مادربزرگ‌ها بچه و نوه از آن چیزهایی است که زیادش خوب است. این برای ما خیلی برکت داشته. بچه‌ها در خانواده و بعد فامیل هم‌بازی‌هایی دارند که سطح تربیتی و فرهنگی‌شان مشابه همدیگر است. در واقع بچه‌ها در بستر خانواده، یک جامعه کوچک هم‌فکر را تجربه می‌کند که در آن تعامل و سازگاری را یاد می‌گیرند.

عکس و ویدئو | این مادر جوان صاحب ۵ فرزند است

علاوه بر این ما مادرها هم چون شرایط مشابهی داریم. راحت‌تر دغدغه‌ها و نگرانی‌های مان را با هم به اشتراک می‌گذاریم و درباره مسائل مربوط به بچه‌ها صحبت می‌کنیم. از تجربه های هم استفاده می‌کنیم و با هم‌فکری هم سریع‌تر برای مشکلات مشترکی که داریم به راه‌حل می‌رسیم. اشتراک‌گذاری این تجربه‌ها خیلی کمک‌مان کرده که بتوانیم نقش مادری‌مان را با آرامش بیشتری سپری کنیم و بدانیم مشکلاتی که مثلا امروز بچه‌های من دارند. چیز جدی و نگران کننده‌ای نیست. چون شاید خواهر من  چندماه قبل با این مسائل روبه‌رو شده و با یک‌سری روش‌ها آن دوره را گذرانده.

یکی دیگر از برکاتی که این جمع بزرگ خانواده ما دارد این است که ما در مسائل اقتصادی هم به همدیگر کمک می‌کنیم. مثلا لباس نوزادی به دلیل رشد بچه‌ها خیلی کم استفاده می‌شود و معمولا هم سالم و نو می‌مانند. ما در خانه مادرم یک چمدان گذاشتیم و همه لباس نوزادی هایی که سالم و قابل استفاده است داخل آن چمدان قرار دارد. هرکس از خواهر و یا برادر ها که قرار است فرزند دار شود. به آن چمدان رجوع می‌کند. لباس هایی که احساس می‌کند نیاز دارد را برمی‌دارد و هر چیزی هم که لازم باشد را تهیه می‌کند. با این روش ها در مسائل اقتصادی نیز هم‌پوشانی داریم و به هم کمک می‌کنیم.»

مسئولیت‌پذیرکردن بچه‌ها به روش ما

کیک درست کردن  دخترها من را یاد یکی از ویدیوهای صفحه مجازی نرجس خانم می‌اندازد. ویدیویی که در آن بچه‌ها تمرین می‌کردند کارهای شخصی‌شان را خودشان انجام بدهند.می‌پرسم بچه‌ها چقدر زیر بار انجام کارهای شخصی‌شان می‌روند؟! «مسئولیت‌پذیر کردن بچه‌ها واقعا کار سختی است. اما یکی از وظایف مهم مادر است. چرا که به عنوان یک مادر باید یک انسان مسئولیت‌پذیر تربیت کند. بچه ها هم معمولا سخت زیر بار مسئولیت پذیرفتن می‌روند. اما ما سعی کردیم این کار را در یک فضای شاد و هیجانی که در خانه ایجاد می‌کنیم و با خلاقیت به بچه‌ها آموزش بدهیم. مثلا  خانه‌ما معمولا از صبح تا  عصر تمیزکاری خاصی ندارد. همانطور که الان می‌بینید بچه‌‍‌ها بدون محدودیت اسباب‌بازی های‌شان را می‌آورند و بازی می‌کنند. اما با هم قرار گذاشته‌ایم نیم ساعت قبل از آمدن پدرشان به منزل به کمک هم ‌خانه را کاملا مرتب کنیم. معمولا من کارهای آشپزخانه را انجام می‌دهم  و بچه‌ها وسایلشان را جمع می‌کنند. در کنار این همسرم با توجه به تجربه هایی که این مدت در مسئولیت‌پذیر کردن بچه‌ها داشتیم. شعری را سروده که بچه ها موقع کار می‌خوانند و به هم بعضی از نکات را یادآوری می‌کنند.اینطوری هم بچه‌ها یاد می‌گیرند که کارهای شخصی‌شان را انجام دهند هم فشار زیادی در کارهای خانه به مادر نمی‌آید و کارها تقسیم می‌شود.

عکس و ویدئو | این مادر جوان صاحب ۵ فرزند است

قوانین خانه چند فرزندی؛ وقتی بچه‌ها دعوایشان می‌شوند!

این که بدانم این رابطه درست خواهر و برادری چطور به وجود آمده برایم خیلی مهم است. تمام مدتی که پسرها بازی می‌کردند و دخترها مشغول کیک پختن بودند. منتظر یک جنگ و جدل حسابی بودم اما بچه‌ها تعامل را به خوبی یاد گرفته بودند. می‌پرسم قانون خاصی  برای مدیریت بچه ها و خانه دارید؟!« هر خانه‌ای قانون خاص خودش را دارد. توی خانه‌ما اگر بین یک وسیله مشترکی مثل یک اسباب بازی دعوا باشد. سعی می‌کنم اول تذکر بدم که بچه‌ها باهم حلش کنند و طوری مدیریت کنند که با هم استفاده کنند و مشکلی پیش نیاید. در غیر این صورت حق استفاده از آن وسیله از همه بچه‌ها گرفته می‌شود. تا زمانی که بتوانند با هم از آن وسیله استفاده کنند. اینطوری بچه‌ها مشارکت و مدیریت را یاد می‌گیرند.

توی خانه‌ما گریه هیچ تاثیری در رسیدن به خواسته های بچه‌ها ندارد. اینطور نیست که بچه‌های کوچک‌تر با گریه و زاری به اهداف‌شان برسند و به بزرگ‌ترها زور بگویند. مثلا وقتی کلاس‌ها مجازی بود. پسر سه‌ساله من دلش می‌خواست. تبلت را از خواهرش بگیرد و بازی کند. سعی کردم با صحبت کردن به محمدهادی بگوییم که امکان این کار نیست. گاهی محمدهادی متقاعد می‌شد گاهی هم نه گریه می‌کرد به زور دلش می‌خواست به هدفش برسد. خب طبیعتا مدیریت مادر اینجا اهمیت دارد. اگر من به محض اینکه محمدهادی گریه می‌کند. آن را به هر زوری شده به خواسته‌اش برسانم. بچه عادت می‌کند. اما من سعی کردم در برابر گریه‌هایش بی‌تفاوت باشم و به او بفهمانم این که به حرف من گوش بدهد زودتر آن را به نتیجه می‌رساند.

یا مثلا چند روز پیش محمدامین شمشیر پلاستیکی خریده بود و محمدهادی گریه می‌کرد که شمشیر را از آن بگیرد و بازی کند. این‌جور مواقع هم معمولا می‌آید سمت من که طرفداری‌اش را بکنم. اما من به محمدهادی توضیح دادم که این وسیله شخصی محمدامین است. ما نمی‌توانیم آن را از محمدامین بگیریم. اما من فکر می‌کنم محمدامین آنقدر پسر بزرگی است که اگر بازی‌اش تمام بشود. اجازه می‌دهد ما هم با آن شمشیر بازی کنم. خب مسلما بچه در همان لحظه اول متقاعد نمی‌شود. اما اگر برایش تکرار کنید و بهش اطمینان بدید با روش بهتری می‌تواند به خواسته‌اش برسد. به جای گریه آن روش را امتحان می‌کند. از طرفی محمدامین که برادر بزرگ تر است وقتی این رفتار را از برادرش می‌بیند و این حرف‌ها را از زبان مادرش می‌شنود راحت‌تر قبول می‌کند که اجازه استفاده از وسیله‌اش را به برادرش بدهد و اصلا گاهی خودش می‌آید و شمشیر را به برادرش می‌دهد.

این چالش‌ها فقط برای پسرهای خانه نیست. گاهی خواهرها هم دعوایشان می‌شود و باهم بحث می‌کنند. خب من اوایل ورود می‌کردم به دعوایشان اما چالش بین‌شان بزرگ‌تر می‌شد.  با تجربه‌‍ای که کسب کردم. الان وقتی دعوایشان می‌شود. می‌گویم بچه‌ها ده دقیقه وقت دارید با آرامش این موضوع را بین خودتان حل کنید وگرنه من مجبور می‌شوم دخالت کنم. پای من که به دعوا باز بشود هم باید موضوع را توضیح بدهید و  هم هردویتان جریمه می‌شوید. ولی من می‌دانم شما می‌توانید مشکل را بین خودتان حل کنید. خداراشکر اثربخش هم بوده و بچه‌ها یاد گرفتند بین خودشان مشکلات‌شان را حل کنند.»

عکس و ویدئو | این مادر جوان صاحب ۵ فرزند است

ورود ممنوع! جلسه خصوصی بچه‌ها با پدر

می‌پرسم ارتباط بچه‌ها با پدرشان چطور است ؟! «معمولا بچه‌ها قبل از خواب هر کدام ۵ دقیقه جلسه خصوصی با پدرشان دارند. توی این جلسه با پدرشان صحبت می‌کنند و در کنار آن پدرشان با آنها حفظ آیه‌های قرآن را تمرین می‌کند. ما اسمش را گذاشتیم جلسات ۵ دقیقه‌ای حفظ قرآن. این‌کار هم باعث شده ارتباط بچه‌ها با پدر قوی‌تر و دوستانه‌تر باشد و هم یک کلاس حفظ قرآن خانوادگی است که همه بچه‌ها در آن شرکت می‌کنند و با هم پیشرفت می‌کنند. ما تابستان سال گذشته مسابقات حفظ قرآن خانوادگی برگزار کردیم. همسرم داور بود و هرکدام از ما باید بخشی را تا روز مسابقه تمرین و حفظ می‌کردیم. روز مسابقه هر کس که نوبتش می‌شد می‌نشست در جایگاهی که آماده کرده بودیم و همسرم سوال می‌پرسید و بعد هم  مراسم اهدای جایزه داشتیم.»

 مدیریت خانه چندفرزندی

 هدی در آغوش مادرش خوابش می‌برد. ریحانه و زهرا هم کارشان تمام شده. محمدهادی گاهی می‌آید و بهانه می‌گیرد. خسته شده و انگار از حضور من در اینجا زیاد خوشحال نیست. مادرش می‌گوید به خاطر سنش با آدم های جدید سخت ارتباط می‌گیرد. می‌روم سراغ سوال آخرم. مدیریت خانه چند فرزندی سخت نیست؟« مدیریت خانه چندفرزندی سختی‌های خودش را دارد. اما در چنینی خانه و خانواده‌هایی ارزش و جایگاه مادر و پدر بیشتر حفظ می‌شود و بچه‌ها سعی می‌کنند به پیروی از خواهر و برادر بزرگ‌ترشان به والدین احترام بگذارند. مثلا یک بار پسرم کوچکم را صدا زدم و گفتم:« محمدامین لطفا فلان چیز را برای من از اتاق بیاور.» محمدامین چون سن کمی دارد و مشغول بازی بود دلش نمی‌خواست توجهی به حرف من بکند. من این جمله را چندبار تکرار کردم و هربار محمدامین نشنیده می‌گرفت. تا اینکه خواهر بزرگترش صدایش زد و گفت:« نشنیدی مامان‌جان چی گفت؟!اگر شما نمی‌توانی من آن وسیله را برای مامان بیاورم.» زهرا تا بلند شد که وسیله را بیاورد. محمدامین دوید و آن وسیله را آورد. منظور از این خاطره اینکه وقتی تعداد فرزندها زیاد باشد. جایگاه‌ها خودشان را نشان می‌دهند. مثلا به بچه‌ها گفته می‌شود این خواهر بزرگ‌ترتان است لطفا به حرفش گوش بدهید یا گفته می‌شود این برادر کوچک‌تر شما است باید مراقبش باشید. بچه جایگاه و نقش های مختلف را می‌شناسد و تعامل با آنها را یاد می‌گیرد.»

ساعت تقریبا نزدیک آمدن پدر خانواده است. بچه‌ها طبق روال هر روز تندتند شعر می‌خوانند و وسایل‌شان را مرتب می‌کنند. نرجس خانم هدی را سرجایش می‌خواباند. دیر وقت است باید بروم. گرچه دلم نمی‌آید از آن بچه‌ها خداحافظی کنم. می‌دانم خیلی زود دلم برای صمیمیت این خانه تنگ می‌شود. پدر از راه می‌رسد. محمدهادی تا صدای در را می‌شنود. با ذوق می‌دود و در را باز می‌کنند. بچه‌ها به استقبال پدرشان می‌آیند و چه استقبال گرمی!

کد خبر 677624
منبع: فارس

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 120
  • نظرات در صف انتشار: 68
  • نظرات غیرقابل انتشار: 138
  • ف.ز IR ۱۳:۴۱ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    خداحفظشون کنه
    • پارسا IR ۱۷:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
      89 16
      زیر سایه پدرمادر بزرگ بشن
    • ::: IR ۱۸:۰۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
      37 23
      چیه مگه ما داریم مادرانی ۳۰ساله دارای ۶فرزند
    • IR ۱۹:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
      50 44
      بعضی فقط الکی منفی میدن
    • مرتضی IR ۲۳:۵۵ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
      75 8
      خوب گفته ما نیاز سنجی می کنیم نه نیاز سازی والا من این امکانات ساده و زندگی براساس نیاز سنجی در حد این خانواده احتمال مقدور شدنش ۵ در صده فعلا. شما بفرمایید با چقد درآمد ماهیانه میشه به روش نیازسنجی این مدلی زندگی کرد و بعدش برنامه شون برای نیازهای بزرگ سالیشون چه برنامه ای دارند
    • ایران IR ۰۷:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
      فقط شوء تبلیغاتیه. باور نکنید
    • IR ۱۰:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
      58 12
      یه بچه دارم خداوکیلی درمانده شدم. به هیچ وجه توان تامین هزینه اش را ندارم و البته هم خودم هم خانمم کار میکنیم ولی درمانده اییم
  • س م IR ۱۵:۰۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    بچه زیاد اصلا خوب نیست در این زمانه خواهر و برادر به درد نمی خورد
  • IR ۱۵:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    اینا همش حرف.نظر بچه ها رو میپرسبدین که آیا رازی هستن آیا چیزی براشون حسرت یاعقده نشده من خودم تو خانواده پرجمعیت بودم همیشه حسرت خوردم الان همه‌ی اون حسرتامو با خریدن برای دخترم جبران میکنم.شما بهتر بود اول پای درد دل بچه ها مینشستی تا این مدال افتخار گردن مادرشون بندازی عزیزم
  • IR ۱۶:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    احسنت به این مادر فعال و فهمیده
    • ایرانی IR ۲۱:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
      74 19
      ولی میدانیداین دختر پس ازاین تحمل کوچکترین ناملایمتی رانخواهدداشت؟ زندگی که همیشه وفق مرادمانمیگذرد وشماتاکی میتوانیدخواسته های روزافزونش راکه خودتان مسبب بوجودامدنشان شده ایدتامین کنید ؟اگربهردلیل کوچکترین تعللی صورت بگیردمیدانیدچه ضربه ای به این بچه معصوم واردخواهدشد؟
    • IR ۰۰:۲۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
      49 5
      بچه بیشترازاینکه نیازبه پول داشته باشن نیاز به محبت و توجه دارن
    • روانشناس IR ۰۰:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
      28 5
      مواظب باشید حسرت ها ونیازهای شما با بچه تون فرق داره و مواظب باشید پرتوقع و ضعیف بار نیاد
    • IR ۰۶:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
      31 62
      سلام اتفاقا ما خودمون ۹تا خواهر برادریم عاشق بچه هم هستیم ۳ تا دارم اگر توفیق باشه دوست دارم خودم هم مادر ۶ شيعه باشم
    • IR ۱۱:۰۳ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
      12 6
      احسنت مخصوصا اون دختر بزرگه
  • IR ۱۶:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    حتما خیلی وضع مالی خوبی دارن
  • IR ۱۶:۳۲ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    حتا نمیشه خرج دوتا بچه رو راحت در اورد
  • IR ۱۶:۳۵ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    این خانم اززندگی فقط بشوروبساب وبپزوبچه داری رو انجام بده
    • IR ۲۳:۲۰ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
      52 85
      بستگی داره به درجه ایمان وتوکلت به حضرت رزاق
    • IR ۰۰:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
      7 55
      عزیزم الان برای هر بچه ای که به دنیا بیاد وام میدن بچه اول 20دوم 40سوم60میلیون و...
  • IR ۱۶:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    81 34
    ماشالله من عاشق پرجمعیت بودن خانواده هستم ..ولی افسوس با این شرایط..
    • یاس IR ۲۰:۵۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
      82 36
      از نظر شما شغل شریف خانه داری و کدبانو بودن قابل احترام نیست شما فقط بیرون از خونه بودن و کارهای تکراری و زیر دست کارفرما بودن رو شغل میدونید واقعاً تاسف آوره که به خودمون احترام نمی داریم همین مادر تحصیل کرده و با محبت یک ساعت نباشه نظم خونه بهم میریزم از نظر من ایشون یک مادر خوشبخت هست الان به فرزندانش محبت میده ودر آینده چند برابر محبت دریافت میکنم سخت تمرین کار یک بانو تربیت صحیح فرزندان هست که فوق العاده قابل تقدیر و ستایش میباشد
    • IR ۰۹:۴۶ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
      27 1
      وام رو مگه نمیخاد پس بدی؟ فی سبیل الله که نمیدن
  • سحر IR ۱۶:۳۹ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    خوبه خودمون امنیت مالی نداریم یکی دیگه رو بیاریم مثل خودمون بدبخت کنیم
    • ایرانی IR ۰۰:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
      28 68
      قلبابه خدااعتمادنداریم!ازروی تجربه میگویم اگرواقعاوقلبا فقط به خدااتکاکنیم وتوکل داشته باشیم ،کمکمان میکندوازورطه میرهاند. نه انکه برسرمان زرببارد،ولی محتاجمان نمیگذارد.
  • DE ۱۶:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    شغل پدر خانواده را نفرمودید ، دهک چندم هستند ؟ الان موضوع مدیریت شمشیر پلاستیکی نیست ، مدیریت شکم ۵ فرزند و پدر و مادر است ؟!
  • IR ۱۶:۴۸ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    67 31
    عالی
  • رعنا IR ۱۶:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    99 29
    آینده بچه ها چی میشه ؟ اصلا به آینده شون فکر کردید؟
  • IR ۱۷:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    من تو خانواده ده نفره بودیم وهنوزبا اینکه ۴۳هستم مجردم حسرت ازدواج مونده به دلم ومادرشدن چون به خاطربچه زیادو کارگری پدرم وضع درستی نداشتیم کسی هم درخانه مارونزداصلا خیلی ضربه دیدیم همه به خاطرجمعیت زیاد
  • یک هموطن IR ۱۷:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    بنظرم یه مادر سلامت روحی داشته باشه ،پول هم باشه میتونه از پس بچه بربیاد ،با این شرایط اقتصادی و روحی روانی دیگه نمیشه بچه دار شد 😐
  • مهناز IR ۱۷:۰۲ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    شماروبه خدابچه هاروقربانی نکنید فقط دوتا من توخانواده ده نفره سوختم فقط
    • IR ۰۰:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
      34 2
      اگرپدردرامدخوب داشته باشد۶/۷تابچه خیلی خوبه منتهابچه الان بابچه سی چهل سال پیش خرجش خیلی زیاده ماکلابرامدرسه ده تاتک تومن براورقه اخرسال میدادیم الان هرمحصل کلی خرج داره مدرسه شده زمان ساسانیان هرکه پول داره میتونه درس بخونه ومدرسه بره
  • علی IR ۱۷:۱۰ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    80 23
    سلامتی و دعای عاقبت خیری برای این خانواده عزیز
  • محمد IR ۱۷:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    63 18
    از چشم بد به دور باشید ان شاءالله.
  • IR ۱۷:۳۹ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    47 44
    احسنت آفرین
  • س ش IR ۱۷:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    91 32
    دختر بزرگه شده مادر کودک آخه کیفیت زندگی برای شما مهم نیست؟
  • فرشته IR ۱۸:۰۶ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    زندگیشون کجاش ساده بود انواع دفترنقاشی واسباب بازی داشتن خونشون خیلی هم امروزی وشیک بود هیچ کس بدون امکانات نمیتونه ۵تا بچه بیاره شعار الکی ندین
    • ناشناس IR ۰۰:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
      32 12
      سلام خدا حفظشون کنه .انشالله وضع مالی پدر خانواده خوب هست .چون زندگی در این دوره زمونه سخته . اون کتابی که این دختر خانم دارند رنگ میکنند قیمت بالایی داره .من یه مدت از این کتاب ها میگرفتم رنگ میکردم ولی وقتی قیمتش رفت بالا دیگه نخریدم . خواهشا تبلیغ الکی نکنید .
  • IR ۱۸:۱۹ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    من که این حرفها و رابطه ها را باور نمی کنم
    • IR ۲۱:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
      پول زیاد داره پدرش
  • IR ۱۸:۳۵ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    90 8
    ماشاءالله مثل اینکه وضع اقتصادی شون هم خوب هست که تونستند
    • IR ۰۰:۴۲ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
      22 20
      خیلیها که وضع اقتصادیشون خوبه ولی بچه نمیارن و به جاش سگ داری میکنن .
  • IR ۱۸:۳۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    40 8
    ماشاالله.کاش ما هم بتونیم بچه هامون خوب تربیت کنیم
  • سعید IR ۱۸:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    69 10
    خیلی از عوامل رو باید در نظر گرفت تا یک فرزندی را به دنیا آورد. در جامعه ای که میلیون ها نفر در سن اشتغال بیکارن. یا میلیون ها نفر در سن ازدواج مجردن. همچین تصمیماتی آسیب زا است. موفق باشید
  • ES ۱۸:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    38 51
    خودم خواهرم 27 سالشه 6فرزند داره
  • خانم IR ۱۸:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    سلام من ۲۹ سالم هست و ۵ فرزند دارم چیزهایی که ایشون فرمودند دقیقا درست هست واقعا بزرگ کردن ۵ تا بچه از ۲ تا بچه راحت تر هست و خیلی مهم هست که به این نکته که میگویند هر آنکه دندان دهد نان دهد اعتقاد قلبی داشته باشیم و بدانیم که روزی دهنده خداوند است توکلت علی الله
  • IR ۱۸:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    47 92
    خداروشکر دو فرزند دارم خیلی دلم میخواد یکی دیگه هم داشته باشیم...بچه کوچیک خیلی شیرینه....خدا برکتش رو میده مطمئنم
    • IR ۰۶:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
      13 4
      شغلتون لطفا
  • IR ۱۸:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    32 49
    خدا حفظشون کنه و تبریک به این مادر روشن و آگاه و فعال در حوزه تعالی جمعیت.
  • ناشناس SG ۱۸:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    52 9
    والا دوره ما همین ۵تا بچه رو پدر مادر ما هم داشت ولی صبح تا شب تلوزیون و رادیو در و دیوار میگفتن فرزند کمتر زندگی بهتر،یادمه انقدر تبلیغات بد میکردن که پدر و مادر ما هیچوقت مارو با هم به خیابون نمیبرد،بعد و پدر مادر من اون زمان بهم میگفتن چه اشتباهی کردیم بچه زیاد آوردیم
  • IR ۱۹:۰۴ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    35 21
    چقدر بنظرتون مهم است انگار یادتان رفته که مادر بزرگ ها 12-13 بار زایمان میکردند و توی هر خونه ای حداقل 7-8 بچه بود ا ن موقع دیگه حداقل نان وپنیرشان ازران بود
    • IR ۲۲:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
      34 47
      سلام من ۳۳سالم هست مادر۴فرزندم هیچم سخت نیست اتفاقا رزق خوبی دارن خدا کمک حالم هست خداوند را شاکرم بخاطر فرزندانم که نعمت الهی هستن
  • IR ۱۹:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    چند روز پیش مادر دیگری در کنار خیابان دیدم که فرزندی در داخل کالسکه داشت و دستمال سفره و اینجور چیزا می فروخت . باشرمندگی تمام جلو آند و گفت که بجه اش برای امشب شیر خشک ندارد و مقداری پول خواست تا شیر خشک تهیه کند . ابتدا گمان کردم که او حزو افرادی هست که با این شگرد از مردم پول می گیرد . ولی فکر اینکه مبادا درست گفته باشد نرا وادار کرد که پول مورد نظر را به او بدهم ‌ . چند روز بعد دوباره او را همانجا دیدم . مقداری مول به او دادم ولی هرچه اصرار کردم قبول نکرد . مشخص بود که دفعه پیش واقعا بچه اش گرسنه بوده و او مجبور به گرفتن پول از من شده است . واقعیت امروز ما همین است . هزار بار هم شما از مزایای فرزند بیشتر بنویسید ، با وضعیت اقتصادی امروز کشور ما و فقر و بیکاری و گرانی مسکن و مواد غذایی اداره یک خانواده پرجمعیت با هیچ حسابی جور در نمی آید . بچه خرج دارد . بیماری دارد . ویزیت پزشک متخصص و هزینه دارو و خرید نوشت افزار مدرسه و لباس و .... چیزی نیست که بتوان آن را دور زد . شما می توانید به مسافرت نروید . یا اتومبیل نخرید ولی باید جایی برای زندگی اجاره کنید و غذا و لباس داشته باشید ‌.
    • IR ۲۱:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
      18 38
      سلام من معلم بودم ۳پسر ودو دختر دارم همه مهندس شدند وشاعل هستند ۴ نفرشان ازدواج کردند ومادرشان فدا کاری کرد وسر کار نرفت زندگی شاد وشیرینی دارم ۶ نوه دارم که اگر ۱۰ روز نبینمشان ارتباط تصویری یا ملاقات حصوری وزندگی را ساده گدراندم سالم وسرحال هستم خدا را شکر
  • IR ۱۹:۱۹ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    25 37
    من خودم ۳۲سالمه ۴تادختردارم خداروشکرگزارم
    • خالد IR ۰۶:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
      10 3
      دو مهندس بیکارد ارم کارکجاهست
  • نگین IR ۱۹:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    19 42
    من ۳۳سالم بود داماد دارشدم ۳۴ساله صاحب نوه شدم..
  • IR ۱۹:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    23 50
    بچه ها در خانواده چند فرزندی شادتر هستند
  • محمد IR ۲۰:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    76 12
    من ۴۱ساله مجردم، نه خونه دارم،نه ماشین،ماهی ۱/۵اجاره میدم، روزی یک وعده غذا، باور کنید نمیتونم یک نفره لباس یاخوراک یاتفریح خوبی داشته باشم! حالا چطور این آقا شکم ۷نفرو لباس و... تامین میکنه،خدامیدونه!
    • خانم IR ۲۲:۱۰ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
      28 67
      چون به روزی رسون بودن خدا اعتقاد قلبی نداری و همه چیز رو از بنده خدا میطلبی که اگر داشتی هم زن و بچه داشتی و هم زندگی خوب
  • ... IR ۲۰:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    23 43
    من ۳۵سالمه ۴ تا بچه دارم دخترم۱۸ پسرم۱۳ ساله دختردیگم ۷سالشه دخترکوچیکم ۵سالشه تازه دامادم دارم هرکی هم میبینه فکرمیکنه فقط ۲ تابچه دارم
    • شیوا IR ۰۰:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
      14 3
      درسته خدا روزی رسونه ولی با اینهمه مشکلات پیش روی خانواده ها این حرف درست نیست... ممکنه یکی صبح تا شب کار کنه ولی بازم زندگی حداقلی داشته باشه شرایط همه با هم یکی نیست
    • خالد IR ۰۶:۳۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
      20 4
      من دوفرزد فوق لیسانس بیکار دارم پول ندارمازدواج کنند
  • IR ۲۰:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    15 20
    اگر شرایط فراهم باشه هم اقتصادی وهم فرهنگی قطعا می تونن زندگی خیلی خوبی داشته باشن.
  • بنده خدا IR ۲۰:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    10 43
    امان از حرف مردم . اونم توی این مقطع زمانی . یه کم سنجیده تر بیان کنید . بچه زیاد خوبه مشروط بر اینکه ۱. مادر نقش اصلی رو داره ۲. مسکن مناسب برای زندگی ۳ . کار و مدیریت خانواده توسط پدر دولت هم باید حمایت کنه که با این جامعه متکثری که ما داریم سخته برا دولت . قبل از اینکه جواب منو بدی ، بگو اگر خودت جای دولت بودی چکار میکردی ؟ همین کارارو هم نمیکردی که داره پیاده میشه . مشکل از خودمونه تمام
  • مسعود NL ۲۰:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    19 67
    احسنت به این مادر فهیم
  • محمد نیازی IR ۲۱:۰۹ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    49 18
    احتمالا وضعیت مالی خوبی دارند وگرنه حقوق کارگری ویا کارمندی نمی توان نان خالی خانواده را تامین کرد.
  • IR ۲۱:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    41 21
    همه چی پول نیست خیلی ها وضع مالی خوبی دارن اما حوصله بچه ندارن
  • IR ۲۱:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    19 56
    خدا حفظشون کند من هم موافق چهار یا پنج فرزندم .احسنت بر شما قدر توفیقی که خداوند به شما عنایت کرده بدانید.
    • IR ۲۱:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
      32 22
      درسته متاسفانه امروزه پولدارها کمتر بچه میارن دیرتر ازدواج میکنن حاضر نیستن بچه بیارن ولی سگ و گربه بزرگ میکنن فقط بخاطر چشم و هم چشمی چون فکر میکنن اینجوری باکلاس تر به نظر می سن امان از فقر فرهنگی
  • IR ۲۱:۳۸ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    44 10
    خیلی از مردم از پس تهیه مایحتاج خانواده دو نفره که هردو هم شاغلند بر نمی آیند چه برسد تامین پنج نفر در این شرایط ،این موضوع تقریبا مشابه تهییج مردم به سرمایه گذاری در بورس دولت قبل بود که همه تقریبا بخشی از سرمایه هایشان از بین رفت
    • رحمان IR ۲۱:۴۸ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
      24 10
      عالی
  • نازلی IR ۲۱:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    49 22
    این خانوم الان ۳۵ سالشه اما پنجاه ساله بنظر میاد
  • IR ۲۲:۱۹ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    17 40
    خوش به حالشان واقعا غبطه میخورم
    • IR ۰۳:۰۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
      4 5
      دقیقا چون تازه فهمیده چقدر خرج بالاست
  • IR ۲۲:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    25 30
    خدا کنه مادران باهوش و تحصیل کرده بیشتر فرزند بیاورند اگر توان مالی خوبی دارند
  • IR ۲۲:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    38 5
    جای بسی تامل هست. خدا عاقبت این مردم رو بخیر کنه
  • علی GB ۲۲:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    17 24
    خیلی خیلی خوب بود درود بر شما خدا کند همه مردم مثل شما ساده و بی آلایش باشند تمام صحبت های شما در مورد تعلیم و ترییت فرزندان عزیزتان آموزنده و خوب بود در قدیم هم مردم همین طور ساده زندگی می گردند و دوستی و عشق و علاقه در خانواده ها بهتر بود از خداوند آرزوی سلامتی برای شما و همه خانواده محترم از خداوند مهربان خواهانم
  • بهزاد IR ۲۳:۰۳ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
    49 8
    دستتون درد نکنه گزارش جالبی بود ولی باور کنید کوچکترین تأثیری در فرزند آوری ندارد و تا مشکلات مردم حل نشود بچه بی بچه!
    • IR ۲۳:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
      9 26
      خیلی سنش هم کم نیست تو شهر ما تو این سن مادر بزرگ هستن
  • IR ۰۰:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    6 6
    خدا همشون رو حفظ کنه. واقعا روزی رسان خداست
  • IR ۰۰:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    8 22
    احسنت من هم ۵ فرزند دارم فرمایشایشان درست بود واقعا رزق رو خدا می رسونه کسی که ایمان نداره نمی تونه این مطلب رو درک کنه
  • عجم IR ۰۰:۰۶ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    22 6
    بزرگترین اشتباهه تو این موقعیت بچه اوردن ظلم درحق بچه هاس
  • ناشناس IR ۰۰:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    14 1
    سلام خدا انشالله به همه روزی پرنعمت از راه درست عطا کند .
  • محمد ذاکر IR ۰۰:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    6 22
    خانم بنده تا 31 سالگی 7فرزند داست
  • مانیا IR ۰۰:۲۱ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    36 6
    یعنی تبلیغ فرزند آوری تا به کجااااا؟!
  • سجاد IR ۰۰:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    28 8
    فکر کرده مدال افتخار میندازن گردنش با ۶تا بچه
  • زه IR ۰۰:۳۸ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    26 4
    خب کی چی اینکه 6 تا بچه دارن به ما چه ربطی داره مثلا می خواین ما رو به فرزند اوری تشویق کنید اگه اینطوریه واقعا خیلی تاثیر گذار بود😐
  • ناشناس IR ۰۰:۴۶ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    19 3
    باسلام این بچه ها تا کوچک هستند نیازی ندارن یعنی بهتر بگم نمیفهمند بزرگ تر شدند شغل می‌خواهند مسکن می‌خواهند همسر می‌خواهند یا به یک شرطی که پدرومادرپولدارباشند سفت پشت بچه هاشون بگیرند بچه ها بییان بالا
  • صادق IR ۰۲:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    35 4
    وقتی همه رسانه ها دست به دست هم میدن که تبلیغ بچه دار شدن بدن
  • Sadeghi IR ۰۲:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    12 1
    بزرگترین دلیل وبه نظرم 90درصد پیری جمعیت اقتصادی هستش،تربیت فرزند شرایطی دارد که در ایران این شرایط تحت تاثیر اقتصاد است وله نظر می‌رسد فرزند کمترر باشد تمرکز در تربیت بیشتر است،قرار بر این نیست که پشت سره هم به بیاید باید تربیت نیز بشود
  • ناشناس IR ۰۲:۳۸ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    10 4
    بخدا بچه خوبه وقتی بزرگ میشن ودور همی هاشون خیلی خوبه من خودم دوتا دارم اما دوست داشتم بیشتر داشته باشم ولی شوهرم کارگر و اوضاع مالیم خوب نیست
    • ممد GB ۰۸:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
      6 4
      به خدا توکل کن دخترم.
  • ناشناس IR ۰۲:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    12 3
    حالا من نمیگم ۵ تا ولی بچه ها زیر ۳ تا احساس تنهایی میکنه ولی وقتی ۳ یا بیشترن کنار هم شادابن البته امکانات رفاهی هم نیازه که این وظیفه ی دولتهاست که از خانواده حمایت کنه
  • یک ایرانی IR ۰۴:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    38 6
    از نظر علم روانشناسی بیش از سه بچه برای سلامت روان بچه ها آسیب زاست فاجعه باره مگه جوجه کشی هست؟!!!چطور تحصیل کرده ای هستن که اینها رو نمی دونن؟
  • IR ۰۶:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    16 3
    هز خانمی تمایل به فرزند آوری دارد البته به روابط و صمیمیت و اقتصاد خانواده بستگی داره. بچه ها که با هوا سیر نمیشن
  • IR ۰۶:۱۳ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    21 2
    خدا شفاتون بده
  • IR ۰۶:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    25 5
    این مگه مجری برنامه نیست ! امروز با خانواده ۵ نفر یه هفته پیش با خانواده سه نفر پیش همون خبر نگار دم از معیشت میزد یکی بیارین مصاحبه کنن کسی نشناسه .بس دیگه با این کارها
  • IR ۰۶:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    4 12
    من مادر بزرگم ۱۴ تا بچه داره
  • زهرا IR ۰۷:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    5 16
    سلام خود خدا روزی بچه ها رو تضمین کرده. پس نباید ترسید. احسنت
  • زینب IR ۰۷:۲۲ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    5 30
    سلام مامان زیبا ماشاالله به همتون به خدا شماها دارید زندگی میکنید
  • IR ۰۷:۴۱ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    6 4
    بله بچه زیاد خوب نه برای این زمان که نمیشه شکم یک بچه را سیر کرد خرج ها خیلی بالایی
  • IR ۰۷:۴۲ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    12 3
    هنر کرده
  • برنلی IR ۰۷:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    7 2
    چراشغل پدرخانواده ومیزان درامدش روواضح نگفتین؟وقتی پول نیست نیازهای بچه که بحقه برآورده بشه چجوری جوابشومیدین؟میگین فرزنددلبندم ایمان وعمل صالح داشته باش؟!!!خداهم گفته وظیفه والدین درقبال بچه خوراک پوشاک مسکن محبت....پس راس همه ی اینابایدپول باشد.شعارندیم لطفا!😐
  • IR ۰۷:۵۱ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    3 5
    یک زن با ایمان و خانواده دوست بهتر از!!!!! . هزاران هزار زن. خود نما و ظاهر فریب است
  • IR ۰۸:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    13 2
    آخرش یا سر ارث دعوا میکنن یا ننه رو میزارن خونه سالمندان
  • ... IR ۰۸:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    9 2
    من دوتا بچه دارم تو خرج همین دوتام موندم والا ماهم نیاز سنجی میکنیم. ماهم لباس بزرگترو میدیم ب کوچیکه و..... ایشون لابد از یه جایی تامین میشن
  • فریبا IR ۰۸:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    34 2
    الان اینا بچه اند مامانه خیلی حرف می زنه صبر کنیم بینیم بزرگ شدند آیا حرفای مادره و این کار مادر رو قبول خواهند کرد ؟
  • Amir IR ۰۸:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    8 3
    کسی از فرزند اوری بدش نمیاد از هزینش برنمیاد..... همین زوج رو پیگیری کنید ببینید درامدش از کدام ارگان درمیاره
  • IR ۰۹:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    15 2
    والا من ۵تا بچه دارم تا کوچک هستن بهتره ولی همینکه به مدرسه میرن دردسرها شروع میشه هر روز افسوس میخورم که چرا بچه زیاد آوردم .
  • IR ۰۹:۳۷ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    8 1
    اون اسباب بازی و دفر نقاشی وسایل وم شش نشان می داد همچین وضع خوبه، شعار تبلیغاتی هست چرا شغل پدر را نگفتن؟ نردم هم سریع جو گیر میشن
  • IR ۰۹:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    7 1
    کجا با ۶تا بچه به ادم خانه اجارهای میدن ؟ حتما خانه از خودشان بوده ، وقتی از عهده اجار ه ۵۰ متر جا بر نمیاییمچه طور ۶تا بچه بیاربم ،
  • IR ۰۹:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    7 2
    اگر تو اپارتمان بشینند بدبخت همسایه ها مخصوصا طیقه پایینی از دست سروصدا باید جمع کنند برند خانه زندگی واسباب بازی ولباس نشان می داد وضع خوبه
  • حسین نیازی IR ۰۹:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    7 1
    سلام گزارش خوبی بود. اما یه نقص کوچک داشت. به شغل پدر و محل کارشون و سطح درآمدی ایشان اشاره‌ای نشده بود. به هر حال گذران این زندگی با درآمد ایشون امکان پذیر خواهد بود. هرچند از محتوای مطالب می‌توان حدس هایی زد، رشته تحصیلی، دانشگاه محل تحصیل، شرایط فرهنگی و اجتماعی خانواده و... اشاره به این موضوع شاید بسیاری از سؤالات مطرح شده در نظرها رو پاسخ می‌داد. با تشکر
  • آزاده IR ۱۰:۰۶ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    11 2
    حتما شکم شان سیره. به خدا گرانی سفره های مردم خالیه. اینقدر تبلیغ نکنید . شکم گرسنه ایمان ندارد
  • ن.س IR ۱۰:۱۹ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    5 4
    ماهم یک خانواده ی ۶نفری هستیم .
  • IR ۱۰:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    9 3
    پشتش گرمه
  • فاطمه IR ۱۰:۴۱ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    3 12
    سلام.مرحبا به این مدیریت. زندگی داری و بچه داری سوای سختی هنر هست.هر هنری آموختن میخواد.چرا برای آموختن نقاشی سالها وقت صرف میکنیم اما برای زندگی داری بهانه تراشی میکنیم
  • IR ۱۰:۴۲ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    8 11
    عالیه.خانواده با تفاهم ومذهبی یعنی این.
  • زهرا IR ۱۱:۰۲ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
    7 6
    افرین به این مادر نمونه کاش یه جوری میتونستم باهاش ارتباط بر قرار کنم منم سه تا بچه دارم ولی بعضی موقع ها از دستشون کلافه میشم