بحران مالی در آمریکا از این نوع سابقه دارد
بحران دهه 1930 که بانکها وامهای زیادی پرداختند و اقشار مختلف قادر به بازپرداخت آن نبودند مهمترین آن است.
ریشه بحران کنونی به زمان ریاستجمهوری کارتر و سال 1977 برمیگردد که برای جلب حمایتهای سیاسی گروههای کمدرآمد، وامهای زیادی با نرخ سودهای پایین پرداخت شد که در مقطع سال 1985 نظام مالی آمریکا در اینباره دچار مشکل شد.
ولی در آن زمان پدیده ورشکستگی بانکهای کوچک بهعنوان یک برنامه ادغام از سوی بانکها و یک روش جدید مدیریتی تفسیر شد، درصورتی که اصل موضوع این نبود و بانکهای کوچک که بهدلیل پرداخت وامهای کلان و نداشتن توانایی در بازپسگیری آنها دچار مشکل شده بودند روبه ورشکستگی گذاشتند و مجبور به ادغام شدند.
از آن مقطع تا سال 2000 نظام بانکی آمریکا برای رونق بخشیدن به اقتصاد به سمت سرمایهگذاری در بخش مسکن حرکت کرد و به همین دلیل پرداختهای کلان با سودهای پایین برای خرید مسکن آغاز شد و حرکت گستردهای در این زمینه بهوجود آمد.
در این باره باید به چگونگی جایگزینی دلار به جای طلا در مبادلات جهانی نیز اشاره کرد. هنگامی که جنگ جهانی اول تمام شد، سهچهارم طلای جهان در آمریکا بود، اما همزمان با قطع شدن ارتباط لیر و استرلینگ با طلا، این فلز دیگر نمیتوانست جوابگوی حجم عظیم مبادلات جهانی باشد.
پس از انتخاب تدریجی دلار بهعنوان پول رایج جهانی، ارزش دلار با حجم مبادلات بینالمللی گسترش پیدا کرد و نه براساس تولید ناخالص ملی آمریکا و از آن موقع بود که پشتوانه و ذخیره هر کشوری، اقتصاد آن کشور شد و نه ذخایر بانکی.
نکته مهم دیگر این است که نمیتوان بحران کنونی را به ذات سیستم سرمایهداری ربط داد. بحرانهای مقطعی در آمریکا هر کدام دلایل خاص خود را دارد.
بهطور مثال دلیل بحران بورسها در سال 2000 در آمریکا مربوط به خرید و فروش از طریق اینترنت و دلیل آن گسترش تقاضاها بهطور کاذب بود که در پی آن شرکتها بیش از اندازه واقعی، سهامشان بالا رفت و با حسابسازی سعی در نشان دادن افزایش سودهای خود داشتند.
دلیل اصلی بحران کنونی آمریکا هم بهدلیل افزایش وامها و کاهش سودها تا نزدیک به صفر بود؛ در این شرایط افرادی که قبلا اصلا وام نمیگرفتند حالا برای گرفتن وامهای کلان هجوم آوردند، به همین دلیل است که در بحران کنونی عموما بانکهایی درگیر هستند که اولویت اصلی آنها پرداختن به بحث سرمایهگذاری در مسکن بوده است و بقیه بانکها خود را حفظ کردهاند.
به هر حال در حال حاضر دلارها برای سرمایهگذاری و خرج کردن مصرف نمیشود و قطعا تولید و صادرات دچار رکود میشود.
* اقتصاددان و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی