به گزارش همشهری آنلاین، رسانههای فارسیزبان بیگانه از آغاز انقلاب تاکنون، بدون وقفه با هدف گرفتن مخاطب ایرانی و فارسیزبان به تولید محتوای رسانهای میپردازند و رسانههای داخلی همواره به صورت نقطهای، در هر موردی که احتمالاً جنجالبرانگیز و آسیبزا بوده، وارد شده و ناظر به هر مسئله، هر محتوا را مورد نقد و بررسی قرار دادهاند.
اما بیش از ۴ دهه فعالیت این رسانهها برای افکار عمومی ایران -که با توجه به سابقه برخی آنها نظیر رادیوهای BBC فارسی، میتواند به نوعی یک رابطه حدوداً ۱۰۰ ساله تعریف شود-، نشان میدهد این رسانه بر بسترها، روشها و موضوعات نسبتامشخصی تمرکز دارند که بازشناسی آنها میتواند هم به مخاطب در شناخت شیوههای اثرگذاری این رسانهها کمک کند و هم برای مدیران و مسئولان کشور، راهی را برای اجتناب از گزک دادن به رسانههای معاند در زمینههای غیرضروری باز نماید.
- مهندس متروپل کیست؟ | ماموریت خبرنگاران یافتن کسانی است که پشت پرده متروپل پنهان شدهاند
- خبرهای ضد و نقیض از متروپل مردم را گیج کرد | یک ستاد خبری واحد باید مسئول اطلاع رسانی باشد
در پرونده حاضر تلاش میکنیم به بهانه هر موضوع، برخی از این روشها را واکاوی و معرفی کنیم.
در اولین مطلب از این پرونده به تلاش برنامه نسبتاجدید «بین سطور» در BBC فارسی برای منطقزدایی از مبانی و روشهای حکمرانی در ایران خواهیم پرداخت.
تحلیل بر بستر مناسبتهای روز با چیدمان جهتدار اسناد
پخش برنامه «بین سطور» از مردادماه ۱۴۰۰ آغاز شد. حسین باستانی، پژوهشگر و مجری این برنامه در ابتدای همان قسمت اول، تصریح میکند که قرار است به بررسی لایههای زیرین تحولات ایران را بر مبنای مستندات در دسترس بپردازد و ویژگی نامتعارف آن را نداشتن زمان پخش مشخص برمیشمرد چرا که این برنامه به بهانه مناسبتهای مختلف پخش خواهد شد.
مهمترین برگ برنده این برنامه هم همین اسناد است. پرداختن به موضوعات مناسبتی از دریچهای تحلیلی، به آنها اجازه میدهد که ضمن سوار شدن بر موج وقایع روز، اسناد و اطلاعات موجود از قبل را بر مبنای هدفی تحلیل کنند که قرار است میوه خود را برای همان واقعه روز بدهد.
اولین قسمت این برنامه با موضوع انتخابات دولت سیزدهم، تنها حدود یک ماه پس از آن ساخته شده است تا هم تروتازگی واقعه روز را داشته باشد و هم خلاصهای از رفتار حاکمیت با مسئله انتخابات را هدف قرار دهد.
همان روایت قدیمی در بستهبندی جدید
چیدمان و ترتیب ارائه اطلاعات، برگ برنده دیگر این برنامه است. همه قسمتها به پشتوانه هدف گرفتن یک مناسبت خاص، خط تحلیلیِ از قبل روشنی دارند چرا که حتی مخاطب نیز از پیش میداند BBCفارسی قرار است درباره موضوعی مثل انتخابات ایران چه موضعی داشته باشد.
اما اطلاعات قدیمی در بستر تحلیلهای مناسبتی همواره ارزش جدیدتری پیدا میکنند. خصوصاً اگر ارزش همیشه جنجالی «محرمانگی» را به آنها اضافه کنید. ادعای بررسی سندهایی که به تازگی از طبقهبندی خارج شدهاند، همیشه میتواند یک تحلیل قدیمی را تبدیل به یک ظرفیت خبری جدید کند.
موضوعی که در ادبیات BBCفارسی از آن با عنوان «بیتوجهی نسبت به کاهش توان تسلیحاتی ایران در جنگ» یاد میشود، موضوع جدیدترین قسمت پخش شده این برنامه است. هرچند که تیتر «ناگفتههای نیروی هوایی ایران» برای این قسمت انتخاب شده اما با تماشای این برنامه درخواهید یافت که نه تنها آن چه «ناگفته» نامیده شده، در واقع پیش از آن در خبرگزاری مهر به صورت مبسوط در چندین گزارش و نشست مورد بررسی قرار گرفته بلکه قسمت مورد اشاره هم اصلاً تمرکزی بر «نیروی هوایی ایران» ندارد و تنها به صورت کوتاه به عنوان یکی از دادههای تحلیل خود در موردی بیارتباط از آن یاد میکند.
شاهدی بیارتباط برای تحلیلی غیرواقعی
این قسمت بنا دارد روایت خود مبتنی بر کوتاهی مسئولان از خاتمه دادن به جنگ را با شواهدی که گزینشی از تاریخ بیرون کشیده شدهاند، اثبات یا دستکم القا کند. اما در مسیر ساخت روایت، از نقش نیروی هوایی، تنها به منزوی شدن «محمود اسکندری» اشاره میکند که داستان کامل آن هم اصلاً نقل نمیشود؛ داستانی که به طور کامل در خبرگزاری مهر در کلام همرزمان مرحوم اسکندری بازتاب داده شده است.
در مورد دیگر نیز به کاهش ۴۰۱ فروند جنگنده از ابتدای جنگ تحمیلی به حدود ۱۱۰ فروند در پایان آن اشاره میکند و آن را در مقابل ۳۰۰ فروند جنگندهای قرار میدهد که عراق آن را تا پایان جنگ با خرید از متحدانش به ۶۰۰ فروند رسانده است.
BBC خود به این واقعیت اشاره میکند که تا اواخر جنگ، ایران رسماً حتی در خرید سیمخاردار هم مورد تحریم قرار گرفته بود درحالی که متحدان عراق روزبهروز افزایش مییافتند و در نتیجه افزایش تعداد جنگندههای عراق در مقابل ایران، بیش از آن که محصول تصمیم مسئولان برای پایان دادن به جنگ با پذیرش آتشبس باشد، محصول تغییر شرایط جهانی و تصمیم دولتهای غرب و شرق برای پشتیبانی از صدام است.
ارزشهای انسانی که پشت روایت BBC به چالش کشیده میشوند
باید توجه داشت که چون در روایت BBC غرور ملی، دفاع از خاک، جنگیدن برای بازگرداندن متجاوز به مرزهای قراردادی که خود او در دوره شاه پذیرفته بوده، جایی ندارد، نپذیرفتن آتشبس تا آخرین لحظه برای افزایش دادن احتمال گرفتن غرامت و زمان گرفتن برای قانع کردن سازمانهای جهانی برای نام بردن از صدام به عنوان متجاوز، همگی محصول لجبازی مسئولان ایرانی شمرده میشود.
در این روایت، جمهوری اسلامی ایران، آدم لجوج و بیمنطق قصه و آمریکا، طرف عاقل و اهل مذاکره و حتی کمک تصویر میشود. چنان که حتی موفقیت ایران در عملیات والفجر۸ هم محصول موشکهای هاگ شمرده میشود که پس از عملیات شیعیان لبنانی در مقر تفنگداران آمریکایی در لبنان، در نتیجه مذاکرات در اختیار ایران قرار گرفته است.
جالب آن که خارج از چارچوب روایت BBC، این عملیات و نتایج آن در پای میز مذاکره آوردن طرف قلدرمآبی چون آمریکا، منطقاً باید به پای حاصل هوش و اقدام به موقع ایرانیها گذاشته شود. چرا که به اعتراف خود برنامه «بین سطور»، آمریکاییها همیشه شعار میدهند که «هرگز با تروریستها مذاکره نخواهیم کرد» اما اندکی پس از عملیات در مقر تفنگداران، نه تنها پای میز مذاکره با آنها مینشینند که در فهرست تروریستها قرارشان دادهاند بلکه مجبور به مبادله تجهیزات هم میشوند.
قهرمانسازی از آمریکای شکستخورده
به مذاکره کشاندن طرفی که تو را به خاطر دفاع از خاکت، تروریست میخواند و ادعای تحریم تروریستها در مذاکرات را هم دارد، منطقاً موفقیت طرف ایرانی محسوب میشود اما در روایت BBC این موفقیت به سمت آمریکا میچرخد تا جایی که حتی پیروزی عملیات والفجر هم به نام آنها زده شود و ایران همچنان طرف لجباز و بیمنطق باقی بماند.
چنین نگاهی بر قصهپردازی، روایتسازی و شخصیتپردازی «بین سطور» سیطره انداخته است. درواقع هدف کلی برنامه، منطقزدایی از چهره قوانین، مبانی و تصمیمسازان در جمهوری اسلامی ایران است.
نکته قابل توجه این که «بین سطور» اساساً نمیخواهد برنامهای در یک حوزه خاص مثلاً سیاسی، فرهنگی، اقتصادی یا اجتماعی باشد بلکه ترجیح میدهد با سیال نگه داشتن مسائل و موضوعاتی که به آنها میپردازد، روایتی جامع از ساختار حاکمیت در ایران از مبانی قانونی گرفته تا روشها و حاصل آنها را برای ساخت تصویری کلی در ذهن مخاطب ارائه دهد.
بنابراین در قسمتی با موضوع اجتماعی قوانین مجازات و تمرکز بر قصاص، نظام را در مدیریت مسائل اجتماعی، زندانها و اعدامها ناکارآمد و بیمنطق نشان میدهد، در قسمتی با موضوع انتخابات از چهره مسئولین کلان کشور، منطقزدایی میکند و در قسمتی هم با مانور دادن بر موضوع دفاع مقدس، تصمیم نظام برای ادامه دادن به جنگ برای استیفای حقوق ملت را به چالش میکشد.
«بین سطور» برنامهای است که اعتماد افکار عمومی به صداقت، متانت منطقی و هوش سیاسی را هدف میگیرد و از ترکیب اسناد و چیدمان جهتدار اطلاعات برای استخراج و استنتاج تحلیلهای کهنه خود و تازگی بخشیدن به آنها استفاده میکند.
نظر شما