به گزارش همشهریآنلاین، آنگونه که در فرمایشات و منویات بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امامخمینی(ره) بارها اشارتش رفته؛ انقلاب اسلامی ایران پیشاز آنکه رخداد و رویدادی سیاسی باشد اتفاقی فرهنگی بوده است. برهمین اساس است که تجلی تبلور مبانی فرهنگ، هنر و ادب با استناد به ریشهدار بودن آن در تاریخ هزارههای دور سرزمینمان خود به محملی مهم و جریانساز در بازتاب داشتهها معرفتی، روحانی و بصیرتافزای انقلاب اسلامی بدل شدهاست.
درک تام و تمام امام راحل و منویات مقام معظم رهبری جز از مسیر فرهنگ شدنی نیست
نمیتوانیم در مواجهه با شخصیتی بزرگ؛ رهبری قدرتمند و مردی کاریزماتیک چون بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امامخمینی (ره)؛تنها او را در وجه فردی سیاست مدار و مردی از تبار سیاست بخوانیم!اگر این مؤلفهها و شناخت دانشافزای جایگاه فرهنگ در تاریخ تمدن ایران را نادیده بگیریم، نمیتوانیم بر منویات مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای مبنیبر آنکه گذرگاه برون رفت از هر آسیب سیاسی، اقتصادی و اجتماعی؛ منظر فرهنگی است را بهدرستی دریابیم.
همچنین نمیتوانیم در مواجهه با شخصیتی بزرگ؛ رهبری قدرتمند و مردی کاریزماتیک چون بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امامخمینی(ره)؛ تنها او را در وجه فردی سیاستمدار و مردی از تبار سیاست بخوانیم! چراکه جایگاه عرفان، فقه، شعائر دینی و مردمی بودن امام راحل را میتوان در تکتک ابیات دیوان اشعارش به نظاره نشست.
همان دیوانی که به فاصله کوتاهی بعد از رحلت جانگداز ایشان منتشر شد و از یکسو کام مردم انقلابی را به یکی دیگر از وجوه منشور امام راحل شیرین ساخت و از دیگر سو؛ تحیر و عُجب آنها را در وادی سلوکِ معنوی، عرفانی و فقهی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی با خود بههمراه داشت.
از همین رو بر آن شدیم تا به مداقه و پژوهش در حوزه جریان شعر انقلاب از خاستگاه زمان پیدایشش تا سیر تطور و تحولش در گذار و گذر روزگار در چنین تاریخی بنشینیم. ۱۵ خرداد ماه؛ یکی از اصلیترین گذرگاهها و پیچهای معبر اصلی جاده انقلاب شکوهمند اسلامی بود.
دراینراستا با یکی از شاعران، منتقدان و پژوهشگران عرصه شعر انقلاب؛ دکتر رضا اسماعیلی رئیس شورای شعر سازمان بسیج هنرمندان و از اعضای هیات مدیره انجمن قلم ایران به گفتوگو نشستیم.
نزدیکی جنگ تحمیلی و انقلاب؛ کفه اشعار مقاومت را سنگینتر از سرودههای انقلابی ساخت
حضرت امامخمینی(ره) همواره در فرمایشاتشان به این مهم تأکید داشتند که انقلاب اسلامی ایران پیشاز آنکه رویکردی سیاسی داشته باشد انقلابی فرهنگی است. پس یکی از مهمترین بسترهای معرفی فرهنگ انقلاب به نسل جوان از یکسو و از سوی دیگر دیگر مردمان آزادیخواه جهان، شاخه ادبیات است. با این رویکرد در قامت پرسش نخست؛ گفتوگوی خود را از تبیین حوزه شعر و شاخههای ادبی منشعب از انقلاب اسلامی به روایت و نگاه شما آغاز کنیم...
امروز نیز اگر بخواهیم در حوزه شعر انقلاب بهعنوان پیشانینوشت فعالیتهای ادبی منبعث از انقلاب اسلامی صحبتی داشته باشیم قطعاً وزن اشعار حوزه دفاع مقدس و شعر پایداری بسیار سنگینتر از مفهوم اشعار انقلابی است
تردیدی در این مساله وجود ندارد که به ثمر نشستن انقلاب اسلامی بستری برای جوشش؛ زایش و شکوه شاخهای از ادبیات در قالب شناخته شده شعر انقلاب اسلامی به شمار میرود. با این نگرش اگر بخواهیم به تاریخ تولد انقلاب اسلامی و جریان شعر انقلاب اشاره کنیم معتقدم که بهترین تاریخ را باید ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بدانیم.
به بیان سادهتر؛ مفهوم و گزارهای به نام شعر انقلاب از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ پا گرفت و تا به امروز این درخت تناور و تنومند در حوزه وامداری شعر انقلاب از پیشینه کهن و سترگ جریان شعر ایرانی روزبهروز پربارتر شدهاست
اما در نقطه مقابل و در مواجهه با مفهومی بهعنوان جریان مشخصی چون شعر انقلاب باید به تاریخ معاصر کشورمان نگاهی ویژه داشته باشیم. چراکه به فاصله کوتاهی بعد از پیروزی انقلاب با حماسه هشت سال دفاع مقدس و جنگ تحمیلی مواجه شدیم.
از همین روست که در همان گامهای نخست شکلگیری شعر انقلاب بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، جریان اصلی این گونه ادبی و شاعرانه به سمت ادبیات مقاومت و دفاع مقدس پیش رفت.
امروز نیز اگر بخواهیم در حوزه شعر انقلاب بهعنوان پیشانینوشت فعالیتهای ادبی منبعث از انقلاب اسلامی صحبتی داشته باشیم قطعاً وزن اشعار حوزه دفاع مقدس و شعر پایداری بسیار سنگینتر از مفهوم اشعار انقلابی است.
آثاری که هنرمندان و شاعران با محوریت حماسه هشت سال دفاع مقدس خلق کردهاند چه از نگاه کمی و چه از منظر کیفی بسیار بیشتر از دیگر رخدادها و رویدادهای تاریخ انقلاب است.
از امامیهها و فجریهها تا سوگ سرودههای ارتحال حضرت امام(ره)
با این رویکرد اگر قوالب گونههای شعر انقلاب را بخواهید نام ببرید به چند دسته اشاره میکنید؟
درست بهخاطر دارم که تا بیشاز یکسال از زمان ارتحال حضرت امامخمینی(ره) شدت جوشش اشعار سوگسرودههای این فقدان عظیم با شدت بالایی ادامه داشت و درنهایت به طوفانی بدل شد
از قالبهای شناخته شده شاخه شعر انقلاب میتوانیم به اشعاری چون «فجریهها» که مربوط به تاریخ پیروزی انقلاب اسلامی؛ دهه فجر؛ ورود حضرت امامخمینی(ره) به ایران و درنهایت به ثمر نشستن نهال انقلاب اسلامی است اشاره کنیم. مجموعه آثار این حوزه؛ «فجریهها» را شکل میدهند.
دفاتر متعدد و مجلدات بسیار زیادی از جوشش هنری شاعران را در این عرصه میتوانیم اشاره کنیم.
شاخه دوم به اشعار «امامیه» بازمیگردد. امامیهها اشعاری به شمار میروند که جمیع شاعران انقلاب از نسل اول تا به امروز در راستای ستایش و منقبت شخصیت روحانی، عرفانی و معنوی حضرت امامخمینی(ره) سرودهاند و دامنه وسیعی از سیره عملی و شخصیت حضرت امام در قالب زندگی شخصی تا سجایای اخلاقی و روحیه رهبری بنیانگذار انقلاب اسلامی را در حوزه هدایت مردم، به ثمر نشاندن نهال انقلاب تا هدایت این جریان در ایام دفاع مقدس در تمامی عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را شامل میشود
گونهی دیگر اشعار حوزه جریان شعر انقلاب به تاریخ تلخ و جانگداز رحلت حضرت امامخمینی(ره) بازمیگردد. در مواجهه با این رخداد غمانگیز بار دیگر شاهد جوشش و موج عظیم و دلچسب فعالیت شاعران و ادیبان کشورمان در مواجهه با آن اتفاق تلخ بودیم که از آن بهعنوان «سوگ سرودهها» و «مراثی فقدان رهبر انقلاب» نام میبریم و یاد میکنیم.
درست بهخاطر دارم که تا بیشاز یکسال از زمان ارتحال حضرت امامخمینی(ره) شدت جوشش اشعار سوگسرودههای این فقدان عظیم با شدت بالایی ادامه داشت و درنهایت به طوفانی بدل شد که شاید کیفیت اشعار این دوران را میتوان با آغازین جریان شعر در روزها و ماههای نخست پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در بهمن ۵۷ مورد سنجش قرار داد.
اگر تنها از نظر کمی اشعار سرودهشده بهمناسبت این اتفاق را اگر قصد جمعآوری و گردآوری داشته باشیم بیشاز صدها دفتر را شامل میشود که مهمترین و شاخصترین این آثار نیز توسط مجموعههایی چون موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی؛ حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی؛ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر دستگاههای فرهنگی چاپ و منتشر شده است.
هنوز هم به مناسبت سالگرد ارتحال بنیانگذار انقلاب یا قیام پانزدهم خرداد با اشعار مختلف و متنوعی مواجه میشویم که در مطبوعات، جراید روزنامهها و خبرگزاریهای کشورمان در قالب سوگسرودهها و یا پاسداشت و بزرگداشت رخداد عظیمی چون قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ چاپ میشوند که کماکان در هیچیک از دفترهای منتشرشده به مناسبت این ایام به چاپ نرسیدهاند.
سیمای عرفان و ادب در وجود حضرت امام(ره) کمتر معرفی شده است
وقتی درباره نسل شاعران انقلاب بهویژه شاعرانی که در حوزه امامیه و سوگ سرودهها فعالیت داشتند صحبت میکنیم با نامهای بزرگی چون زندهیادان سلمان هراتی، سیدحسن حسینی، قیصر امینپور، مهرداد اوستا، حمید سبزواری و نظایری از این دست تا شاعران نسل امروز مواجه هستیم. در آثار تمامی این شاعران همواره شاهد موجی پویا هستیم؛ اتفاقی که شاید در جریانهای دیگر شعر کشور برعکس آنرا شاهدیم و بیشتر ناظر روند سینوسی در شعر شاخههای شاعران هستیم. دلیل این پویایی آیا نهفته در همان شخصیت کاریزماتیک حضرت امام خمینی(ره) و گفتمان عمیق انقلاب است، یا شور و حرارت دیگری است که در جوشش شاعران انقلاب اینگونه به بار نشسته؟
هرچند دیوان ایشان منتشر شده اما بسیاری از مردم با سیمای عرفانی حضرت امام خمینی(ره) آشنایی ندارند
حضرت امام(ره) درواقع شخصیتی بودند با ابعاد مختلف؛ درعینحال که ما ایشان را بهعنوان یک سیاستمدار بزرگ و مرجع دینی بسیار برجسته میشناسیم در کنارش برخی از ابعاد شخصیتی حضرت امام(ره) آنگونه که شایسته و بایسته است معرفی نشده است. به عنوان مثال سیمای عرفانی و ادبی امام جزو این دسته قرار میگیرد.
هرچند دیوان ایشان منتشر شده اما بسیاری از مردم با سیمای عرفانی حضرت امام خمینی(ره) آشنایی ندارند. کتابهایی که حضرت امام(ره) در حوزه عرفان قلمی کردهاند کتابهای بسیار ارزشمندی است که باید مورد بررسی قرار گیرد.
همچنین اشعار امام نیز به همین شکل؛ آنچنان که حضرت امام(ره) هیچگاه ادعای شاعری نداشتند اما درعینحال دیوانی که بعد از ارتحال حضرت امام خمینی(ره) منتشر شد، دربردارنده غزلهای ارزشمندی است که جامعه در مواجهه با آنها از این نکته شوکه و متحیر شد که رهبری مانند حضرت امام(ره) با تمام مشغلههای سیاسی و دغدغههایی که داشتند به ادبیات بپردازند.
معتقدم دلیل این امر همان تعلق خاطری است که مقام معظم رهبری به حوزه ادبیات و شعر دارند؛ همان تعلق خاطری که باعث شکلگیری جریانی ادبی چون ادبیات و شعر انقلاب شده است.
سرودن از امام سرودن از ارزشهاست
معتقدید این از آن دست نکاتی است که در شناخت ابعاد متفاوت شخصیت حضرت امام خمینی(ره) کمتر به آن پرداخته شده یا مورد غفلت قرار گرفته است؟
مردم احساس میکردند ایشان انسانی است که همدرد آنها و از قبیله آنهاست؛ آنها را درک میکند و میفهمد. همین عوامل باعث شده بود هنرمندان و شاعران جریانهای انقلاب و جریانهای آزاد در آثارشان به امام(ره) بپردازند
ادبیات انقلاب به عنوان نهضت و گونه ادبی روزبهروز برجستگی بیشتری پیدا میکند و از گستردگی بیشتری برخوردار میشود. امروز نیاز داریم تا در نشستها، جلسات متعدد و تخصصی آن غزلها بازخوانی شود و مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
البته که در شکلگیری این نهضت ادبی شخصیت کاریزماتیک حضرت امام خمینی(ره) بسیار تاثیرگذار است؛ اما نباید فراموش کنیم که حضرت امام(ره) بهعنوان شخصیتی انقلابی و سیاستمداری بزرگ و دینی، خودشان را از جنس مردم میدانستند، در کنار مردم زندگی میکردند و لهجه مردمی داشتند.
همه این صفات و ویژگیهاست که باعث شد تا در قلب و جان مردم ماندگار و جاودانه باشند. مردم ایشان را نه بهعنوان یک رهبر که بهعنوان یک انسان بزرگ که از جنس خودشان است، با زبان خودشان سخن میگوید و در کنار آنها قرار دارد میشناسند و به امام نگاه میکنند.
مردم احساس میکردند ایشان انسانی است که همدرد آنها و از قبیله آنهاست؛ آنها را درک میکند و میفهمد. همین عوامل باعث شده بود هنرمندان و شاعران جریانهای انقلاب و جریانهای آزاد در آثارشان به امام(ره) بپردازند و سعی کنند سیمای راستین و واقعی حضرت امام خمینی(ره) را در اشعارشان متجلی سازند.
دقت کنید؛ زمانی که اشعار شاعران انقلاب درباره حضرت امام را میخوانیم به وضوح در مییابیم که این اشعار مداحی نیست؛ شاعران با تمام وجود این اشعار را سرودند و با اعتقاد و باورمندی، بر صفاتی دست گذاشتهاند که امام نماینده آن ویژگیها و صفات اخلاقی بود
نسل شاعران اول و دوم انقلاب اینها را دیده و امام(ره) را درک کرده بودند؛ اما نسلهای بعدی با شناختی که بر اثر مطالعه آثار امام داشتند آن شناخت را پیدا کردند. شناختی که به آنها آموخته بود که امام انسانی متعالی و معنوی است و سرودن از امام سرودن از ارزشهاست.
امام راحل؛ کرامت و شجاعت موجود در بطن هر انسان آزادیخواه را احیاء و زنده کرد
پرسش پایانی را بر این نمط استوار میکنم که در میان تمامی مؤلفههای ممتاز بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی و رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای؛ توجه به مبانی فرهنگی بهخصوص جایگاه شعر و عرفان را بسیار ممتاز و ویژه میبینیم. همین ویژگی خود به خط تمیزی برجسته میان این دو رهبر عالیمقام در قیاس با دیگر رهبران سیاسی کشورها بدل شدهاست. برهمین اساس است که وقتی ادعایمان در حوزه انقلاب؛ انقلابی فرهنگی است؛ حرفمان شعاری نیست. اما در نگاه پژوهشی وقتی به جایگاه و مسیر پیشرفت شعر و ادبیات در کشور نگاه میکنیم همدلی نسلهای مختلف شعر انقلاب را با مفاهیم و مضامینی چون پیروزی انقلاب اسلامی از یکسو و دفاع مقدس از سوی دیگر و دیگر فرازوفرود بنیادین تاریخ معاصر را بسیار بیشتر و پررنگتر از حضور و درخشش نسلهای مختلف شاعران انقلاب در مواجهه با دیگر موارد و مضامین باین شده به زبان شعر و شاعرانه میبینیم. آیا این مسئله به جایگاه و اهمیت شخصیت حضرت امامخمینی(ره) و شکوهمندی وقوع انقلاب اسلامی بازمیگردد یا دلیل دیگری دارد؟
به شخصه معتقدم مردمان ایرانزمین؛ امامخمینی(ره) را تنها بهعنوان یک رهبر سیاسی و کاریزماتیک نمیشناسند او را در قامت انسانی میشناسند که کرامت؛ بزرگواری و شجاعت موجود در بطن هر انسان آزادیخواه را احیاء و زنده کرد
بیتردید مجموعههای مستقل و متعدد فراوانی از نسل شاعران اول و دوم تا نسل چهارم متشکل از جوانان و نوجوانان امروزی را شاهدیم که با محوریت نگاه عرفانی، جایگاه ملکوتی و همچنین شخصیت و سیره زندگی حضرت امامخمینی(ره) به چاپ رسیده ویا در حال انتشار است.
قطعاً این مهم بازتابدهنده این نکته است که جایگاه شخصیت و منش بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی چنان با مِهرِ روح و روان مردم ایران آمیخته شدهاست که هنرمندان و شاعران نیز نمیتوانند از این مهم بهسادگی عبور کنند.
به شخصه معتقدم مردمان ایرانزمین؛ امامخمینی(ره) را تنها بهعنوان یک رهبر سیاسی و کاریزماتیک نمیشناسند او را در قامت انسانی میشناسند که کرامت؛ بزرگواری و شجاعت موجود در بطن هر انسان آزادیخواه را احیاء و زنده کرد.
حضرت امام برای زنده کردن این ارزشهای اخلاقی و کرامت انسانی پای در مسیر انقلاب نهادهاند. همین سجایای اخلاقی است که باعث میشود ارادت عموم مردم ایران به امام جز باز شدن لبشان به ستایش، کرامت و بزرگی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی نچرخد
نظر شما