چهار چوب صفحه و چگونگی چینش صفحه رسانه بهمنظور ارتباط سریعتر و دقیقتر مخاطب با متن، هنری است که طراح صفحه با دانش و بصیرت زیباییشناسیاش آن را خلق و ایجاد می کند.
بکارگیری این هنر برای مطبوعات در دنیای کنونی که رقابت یکی از مفاهیم اصلی آن است از ضروریات شمرده میشود. در کتاب"خوانش صفحه بدون قرائت متن" که بزودی منتشر میشود دالوند درباره گرافیک مطبوعاتی و عناصر این فن و یا به تعبیری دیگر هنر، سخن گفته است.
برای آشنایی با نظرات مولف کتاب یاد شده و همچنین مطالب و سرفصل های موضوعی آن گفتگویی با احمدرضا دالوند کردهایم که به نظر میرسد زمینه خوبی برای ارتباط با کتاب باشد.
- ابتدا درباره انگیزه تان برای نگارش کتاب توضیح دهید. چه دلایل و مسایلی موجب شد چنین کتابی را تالیف کنید؟
تصمیم به نگارش این کتاب، برای من دلایل متعددی داشت. مثلاً، از ابتدای ورود رسانههای چاپی به ایران تا کنون، نزدیک به دو قرن میگذرد. در طی این مدت طولانی، چنانچه بخواهیم ظرف و مظروف، یا فرم و محتوای رسانههای چاپی خود را بررسی کنیم، بیتردید، عنصر «فرم» در رسانههای چاپی ما در اغلب موارد، چیزی در حد «نقش ایوان» و به مثابه امری لوکس، غیرضروری و در موارد بسیاری نیز، از سر ناگزیری مورد توجه ارباب رسانه قرار گرفته است.
و از آنجا که نشریات نازیبا و بیتوجهی به «فرم» و فقدان شناخت هنر گرافیک، یکی از مشخصههای جوامع پیرامونی است، پرداختن به این موضوع در قالب یک کتاب، بسیار ضروری بود. نکته جالب آنکه، فقدان شناخت هنر گرافیک در مطبوعات ما را باید در دوسویه کاملاً متضاد (افراط و تفریط) مورد بررسی قرار داد. یعنی، یا اصلاً به گرافیک بهایی داده نمیشود و یا بیش از حد لزوم به آن بها داده میشود، که در هر دو حالت، حاصلاش یا نوعی بیشکلی و بیاعتباری عنصر «فرم» را در پی دارد، و یا به طرزی زننده و اغراقآمیز آن قدر بر عناصر گرافیکی تأکید و اصرار میشود که اصل ماجرا در اغتشاش بصری قرار میگیرد.
این توضیح یک معضل ریشهای را عیان میسازد و آن فقدان شناخت گرافیک در رویکرد رسانهای آن است، که از محافل آموزشی آغاز، و تا به کارگیری افراد تجربی در واحدهای گرافیک و صفحهآرایی مطبوعات، روابطعمومیها و سازمانهای مختلف... ادامه مییابد. و از آنجا که آموزش یک نرمافزار پردازش تصویر، در مقایسه با مثلاً آموزش یک ساز (مثلاً ویولون) بسیار آسانیابتر و سادهتر است، میتوان حدس زد که چه وضعیت نامطلوبی بر بخشهای تصویری رسانهها حاکم است. مطالعه این کتاب میتواند اهمیت نقش تصویر در کارکردهای رسانهای آن را برای مخاطب روشنتر سازد.
- ویژگیهای این کتاب چیست؟
- مخاطبان این کتاب، چه طیفی را شامل میشوند؟
از آنجا که این کتاب حاصل بیش از دو دهه کار حرفهای من در مطبوعات و تدریس این مقوله در جاهای مختلف است، میتوانم بگویم این کتاب، مولود مطبوعات فارسیزبان است. مستندات کتاب حاضر، کاملاً از دل مطبوعات ما فراهم شده است، بنابراین، با مخاطباناش میتواند رابطه مأنوستر و آشناتری ایجاد کند. طیف مخاطبان کتاب حاضر، شامل: اصحاب رسانه، اعم از: طراحان گرافیک، صفحهآرایان، روزنامهنگاران، مدیران رسانهای، همچنین روابطعمومیها، دانشجویان رشته ارتباطات و گرافیک... میشود.
- جلد اول چند فصل دارد، توضیحاتی درباره مباحث این فصلها بگویید؟
جلد اول پنج فصل دارد: 1. لوگوتایپ؛ 2. تصویرگری؛ 3. عکس؛ 4. کاریکاتور و 5. جلد.
در فصل نخست، به آشنایی مقدماتی با معنای لوگوتایپ، تبارشناسی انواع لوگوتایپ، و تجزیه و تحلیل و خوانش لوگوتایپ پرداختهایم، به طوری که مخاطب با مطالعه این فصل به شناخت کاملی از لوگوتایپ دست پیدا میکند و در ارزیابی قبلی خود از این مقوله حتماً تجدیدنظر خواهد کرد.
در فصل دوم، به مقوله تصویرگری آنچنان پرداختهام که توجه مدیران رسانهها و مخاطبان فرهیخته را به این نکته جلب کنم که ایرانیان در طول تاریخ، در رشته تصویرگری سرآمد همه اقوام و ملل بودهاند، لذا حیف است که جای تصویرگران خلاق در رسانههای امروزی ما خالی باشد. در این فصل به انواع رویکردهای زیبایی شناسانه در مقوله تصویرگری اشارات مفید و مؤثری شده است.
فصل سوم، مقوله عکس را در حد نیازهای یک طراح گرافیک یا صفحهآرای حرفهای مورد بررسی قرار داده است. در بعضی موارد به نکتههایی ژرف در مقوله عکس پرداخته شده است، یعنی از عکس به عنوان یک مدرک یاد شده که قادر است مورد مطالعه فلسفی نیز قرار بگیرد. در هر حال، نگاه به عکس در این فصل با نگاه عکاسان به عکس کمی تفاوت دارد.
فصل چهارم به کاریکاتور اختصاص دارد. در این فصل، سرچشمههای آغازین «مضحک قلمی» و تصاویر طنزآلود بیان میشود و از پیش از صنعت چاپ و رواج روزنامه تا پس از آن و تا به امروز، این مبحث را به طور کرونولوژیک مورد دقت قرار دادهام. یعنی کاریکاتور مطبوعاتی در نشریات فارسی زبان از نشریه ملانصرالدین تا مجله ایران کارتون مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل پنجم کتاب به مقوله «جلد» اختصاص دارد. در اینجا قاطعیت و اطمینان اعلام میکنم، نگارش فصل پنجم در حیطه جلد، از جمله ویژگیهای منحصر به فرد و ممتاز این کتاب است، چرا که تا پیش از این، کمتر این مقوله به فارسی مورد بررسی قرار گرفته بود. میتوان گفت مبحث جلد در این کتاب، به مثابه درآمدی بر مطالعه طراحی جلد (cover design) است.
- به مطالب جلد دوم هم اشاره میکیند؟
گرافیک مطبوعاتی به طور کلی در 2 بخش قابل بررسی است:
1. بررسی عناصیر تصویری
2. بررسی عناصر نوشتاری
چنین تفکیکی البته بیشتر به کار تجزیه و تحلیل و پژوهش میآید. اما به هنگام تورق یک نشریه همه عوامل سازنده یک صفحه چاپی، اعم از عناصر تصویری و نوشتاری، در کلیت منسجم و به یکباره در مقابل چشم مخاطب آشکار میشوند. در این کتاب دو جلدی، صرفاً به منظور سهولت در بررسی خود دست به چنین تقسیم و تفکیکی زدهام.
جلد دوم این کتاب به بررسی عناصر نوشتاری (Text system) اختصاص یافته است، و به مقولاتی همچون: صفحهآرایی به مثابه یک نظام ارتباط تصویری میپردازد، و بر این نکته تأکید دارد که در دنیای امروز، نظام ارتباط تصویری حاکم بر صفحات کاغذی روزنامهها و مجلات، اشتراکات فراوانی دارد، که بهرهگیری از آنها از ایجاد اختلال معنایی و طرز تلقیهای متعدد و دلخواه جلوگیری میکند. حتی «منابع فرهنگی» ملتها نیز قادر به نفی چنین نظام ارتباطی جهان شمولی نیست.
هر چند که توجه به قواعد زیباییشناسی موجود در نظام ارتباط تصویری رسانههای چاپی امروز دنیا، میتوان رایحه دلپذیر گرافیک ملی را نه مثل یک لهجه غلیظ بومی، که به عنوان یک وجه امتیاز و ارث فاخری که نیاکان ما برای ما باقی گذاشتهاند، مورد استفاده خلاق و هوشمندانه قرار دهیم.
مشخصات کتاب:
- نام: خوانش صفحه بدون قرائت متن
- قطع: وزیری
- تعدادصفحات:۱۷۶
- قیمت:۲۵۰۰۰ریال
- ناشر: دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها