اگر زمان به پاییز سال1351 (یعنی 36 سال پیش) برگردد به روزی میرسیم که حمید سمندریان نمایش «ملاقات با بانوی سالخورده» را اجرا کرد و اگر باز به همان دوران برگردیم میتوانیم رد پای پری صابری را در تاسیس این سالن ببینیم. رد پای دیگر هنرمندان تئاتری را هم میتوان در این سالن دید. اینجا محلی برای خاطرههاست؛ سکویی برای پرتاب به دنیای حرفهای تئاتر.
خاطرههای تالار مولوی برای اهالی تئاتر محترم است، شاید به همین دلیل است که حمید سمندریان که بعد از سالها تصمیم گرفت با اجرای «ملاقات با بانوی سالخورده» مجددا به دنیای تئاتر برگردد، گزینه اولش اجرا در این تالار بود که بهدلیل تعمیرات این سالن، اجرا منتفی شد و تجدید خاطرهای هم از بین رفت.
گذر زمان و هدف تاسیس این سالن، اجراهای خاصی برای تالار مولوی تعریف کرده است؛ اینجا محلی برای اجراهای تئاتر دانشجویی است. بالطبع اجراهای خاص، مخاطب خاص خودش را دارد؛ به نوعی میتوان گفت که این سالن مخاطب گذری ندارد. تماشاگران این سالن یا دانشجو و تحصیل کردهاند و یا دانشجویانی که دانشآموخته این رشته هستند و دغدغه آنها دیدن تئاتر است. به همین دلیل مخاطب تالار مولوی دیدن تئاتر را آگاهانه انتخاب میکند. در اجراهای دانشجویی همه جور کاری میتوان دید؛ اینجا محلی برای تجربه کردن است.
سال گذشته این سالن با دو سالن اصلی و کوچک خود میزبان 30 نمایش
و4 جشنواره تئاتر بانوان، آیینی سنتی، کانونها و جشنواره تئاتر فجر بوده و امسال هم حسابی پرکار است. در همین ایام پذیرای 3 نمایش است و از ساعت 17 تا 20 در این سالن بساط اجرای نمایش روبه راه است. اجرای همزمان چند نمایش، درتالار مولوی قطعا اقدام پسندیدهای است، خصوصا اینکه گله اهالی تئاتر به کمبود سالن، یکی از مواردی است که همیشه تکرار میشود. اما این موضوع نیاز به برنامهریزی و تبلیغات درست دارد، در غیراین صورت تمام اجراها آسیب میبینند. اما نکته مهمتر این است تکلیف تالار مولوی هنوز با خودش روشن نیست. سؤال اینجاست که آیا این سالن جایی برای اجراها و فعالیتهای فوق برنامه دانشجویی است یا جایی برای تئاتر حرفهای؟
سال گذشته هما روستا، ناصر حسینیمهر، آتیلا پسیانی و حمیدرضا کوهستانی به اجرای نمایش در این سالن پرداختند و هماکنون مهدی مکاری و کتایون فیض مرندی. این هنرمندان سالهاست از دوران دانشجویی فاصله گرفتهاند. اتفاق بدی نیست، به هرحال این سالن تماشاگران ثابت خود را دارد و اجرای کارهای حرفهای میتواند به رونق تالار کمک کند. شاید برای رونق دوباره مولوی و جذب تماشاگر به این تالار، باید برنامهریزی و سیاست دیگری پیشه کرد و آن اجرای نمایشهای گروههای حرفهای غیردانشجویی و جوان در این تالار است، اما نباید فراموش کرد که تالار مولوی هدف مهمتری دارد و آن حمایت از کارهای دانشجویان و معرفی آنان به جامعه هنری و تئاتری است.
هر چند که این مدت چند کار دانشجویی روی صحنه رفته است که نشاندهنده این است که این هدف در برنامههای مدیریت این تالار قرار دارد اما شاید کم رنگ شدن اجراهای کارهای دانشجویی در لابه لای اجراهای حرفهای و بازیگران حرفهای نگرانکنندهتر باشد، حتی اگر گفته شود که تا به امروز فلان تعداد نمایش دانشجویی در این تالار اجرا شده است.
به هرحال اینجا مکانی برای اجرای کارهای دانشجویی است و قرار است که سکویی برای پرتاب دانشجو به دنیای حرفهای باشد. در هر صورت 36 سال دیگر لازم است تا زمان را به پاییز سال 1387 برگردانیم و از اجرای کارهای دانشجویانی بگوییم که روزی روزگاری در تالار مولوی به اجرای نمایش پرداختهاند و آن موقع از حرفهایترین نویسندگان، کارگردانها، بازیگران و... هستند.