این شهر یکی از پایتختهای جنوبشرق آسیاست اما در آن توسعه بیرویه حاشیه شهر وجود ندارد. خانهها باید رنگی را که برای آنها مشخص شده است، داشته باشند و در هیچ خانهای حصار (فنس) وجود ندارد. پوتراجایا شهر قانون است. مقامات شهر سعی میکنند در آن یکپارچگی و استانداردهای خاصی که تعریف شده است به دقت اجرا شود. این شهر در مقایسه با شهرهای جاکارتا و بانکوک که در آنها معماری هوای باز را از ساکنان میگیرد یک بهشت به حساب میآید.
شاید بتوان گفت پوتراجایا را میشود با پایتختهای مصنوعی دیگر جهان، برزیلیا و کانبرا مقایسه کرد اما نکته اینجاست که پوتراجایا مانند هیچکدام از این دو نیست. پوتراجایا با کلانشهری به نام کوالالامپور که یکی از شهرهای مشهور جهان است تنها 25 کیلومتر فاصله دارد و بهگونهای خود حومه این شهر به حساب میآید؛ حومهای مدرن، از لحاظ اداری و سیاسی بسیار مهم و بسیار آرام.در مرکز شهر با استفاده از جریان هدایتشده آب، یک جزیره ایجاد شده است.
در اطراف این جزیره چندین پل وجود دارد تا جزیره را به دیگر مناطق شهر متصل کند. این طرح یکی از نوآوریهای معماران پوتراجایاست که نظر برخی مقامات منطقهای را بهخود جلب کرده است. یکی از این مقامات رئیسجمهور اندونزی است. وی پس از بازدید از پوتراجایا از کابینهاش خواست تا با مطالعه این طرح از آن در استان آچه اندونزی که بهشدت در مقابل تسونامیهای جنوب شرق آسیا خسارت دیده است استفاده شود.
اما این شهر که طرحهای معماری آن برای کشورهای همسایه میتواند الگو باشد، برای ساکنانش که تسونامی آنها را تهدید نمیکند، دارای ایرادات کوچک و مهم زیادی است. برخی از این مشکلات کمبود جای پارک و سرقتهای شبانه است که برای ساکنان پوتراجایا از بسیاری مسائل کلانشهر مهمتر هستند.با این حال بزرگترین مزیت پوتراجایا برای ساکنانش را میتوان آرامشی دانست که در شهرهای مهم و بزرگ جنوب شرق آسیا تقریبا دست نیافتنی است.
وجود دریاچهای مصنوعی و پاکیزه، پوتراجایا را به مکانی رؤیایی تبدیل کرده است و شهروندان آن میتوانند از آرامش بینظیری که در شهر وجود دارد استفاده کنند. مقداری از این آرامش البته با استفاده از تلویزیونهای مداربسته و گشتهای امنیتی خصوصی در شهر تامین میشود. در کنار آن شهر نسبت به کوالالامپور هوای پاکیزهتر و خنکتری دارد. از دیگر مولفههای وجود آرامش در شهر این است که مردم در محلات همدیگر را میشناسند و نسبت به شهرهای بزرگی همچون کوالالامپور ارتباطات بیشتری میان آنها برقرار است.
این که در شهر هیچ حصاری وجود ندارد هم یکی از مولفههای دیگر وجود آرامش در شهر است. این مسئله ابتدا با واکنش منفی ساکنان مواجه شد. آنها نسبت به زندگی در جایی که در آن هیچ حصاری وجود ندارد بیمیل بودند اما پس از مدتی از این امر استقبال کردند.
اما آرامش تنها چیزی نیست که ساکنان یک شهر نیاز دارند. شهروندان گاهی به هیجان و شلوغی نیاز دارند و این چیزی است که پوتراجایا نتوانسته است به ساکنان خود بدهد.
بسیاری از ساکنان جوان پوتراجایا از نبود زندگی هیجانآمیز در شهر گله دارند. این شهر ساکتتر از آن است که جوانان بتوانند در آن جوانی کنند. کمبود امکانات تفریحی یکی از مشکلات دیگری است که مردم شهر با آن روبهرو هستند. با این حال برخی مسئولان شهری ضمن تلاش برای رفع این مشکلات معتقدند که پوتراجایا پایتخت اداری و سیاسی مالزی است و شهروندان آن باید با این حقیقت کنار بیایند. آنها معتقدند بیشتر ساکنان این شهر از کارکنان دولتی هستند و زندگی آنها در چارچوبهای خاصی تعریف شده که شهر مطابق با آنها معماری شده است.