چایخانه و کبابی بهنام حوالی همان جایی است که میرزا کوچک‌خان یخ زد. دریایی از مه، دره‌ها را پوشانده و گاه موجی بلند به سمت جاده خیز برمی‌دارد و غروب خرداد را شب تاریک زمستان می‌کند. باد چنان سرد و سوزناک است که انگشت‌هایم کبود می‌شود. میرزا در آخرین لحظه‌های زندگی و در برف و بوران آذرماه، آن هم وقتی که همرزم نیمه جانش را کول کرده بود چه کشید؟

خلخال

به گزارش همشهری‌آنلاین جنگل انبوه و شیروانی‌های رنگی ییلاق تالش در عمق دره پیدا و ناپیداست. بهنام نعل کهنه اسبی را برای خوش‌شانسی روی سردر مغازه کوبیده است؛ امیدوار به چند ماه کار و بازگشت به قشلاق اسالم. اینجا کرمان است، مرز گیلان و اردبیل در گردنه الماس خلخال.
بهنام می‌گوید: «یادم هست بچه که بودم با اسب و قاطر می‌آمدند خلخال خرید، گاهی توی راه برف و کولاک زمینگیرشان می‌کرد و خیلی‌ها می‌مردند. جنازه دو ماه کنار رودخانه می‌ماند تا هوا خوب شود، راه بیفتند برای کفن و دفن.» بهنام سنی است. می‌پرسم شافعی یا حنفی؟ می‌گوید والله نمی‌دانم.

همسایه‌اش محب‌الله می‌گوید شافعی است ولی ما حنفی هم داریم: «پدر من تالش شیعه است، مادرم تالش سنی. برادر خود بهنام از خلخال زن آذری گرفته. اینجا این چیزها اهمیتی ندارد... ما تالش خلخال نیستیم ولی خلخالی‌ها را از تالش‌های خود خلخال، بیشتر دوست داریم.»

رضا جوادی کارشناس اداره میراث فرهنگی خلخال، نقشه‌ای را نشانم می‌دهد که طی سال‌ها با جزئیات مربوط به کارش از شهر کشیده و کنار میزش به دیوار زده است: «کردهای کُرمانج در این منطقه، یعنی شمال شرق خلخال ساکنند. کرمانج‌های خلخال مثل کرمانج‌های خراسان شیعه هستند. این قسمت یعنی بخش خورش رستم آذری‌نشین است با اکثریت شیعه و البته ۲۵ تا ۳۰ درصد هم سنی‌. روستای کزج که یکی از ۱۰ روستای برتر نمونه گردشگری کشور است و روستایی است پلکانی شبیه ماسوله با همین ترکیب جمعیتی در این منطقه قرار گرفته. جنوب خلخال یا بخش شاهرود هم تات هستند. البته در هشتجین خورش رستم هم دو سه روستای تات زبان داریم.»

جوادی، خلخال را با نام قدیمش روی نقشه ثبت کرده است؛ هروآباد. نقشه را با دقت نگاه می‌کنم، پر است از نام‌های خوش آهنگ زبان پهلوی؛ خوجین یا خوبچین؛ روستایی که کوه‌هایش منظم و خوب چیده شده است، مِجَره یا مه‌چره، آبادی‌ای که مه مثل رمه گوسفند در دشت‌های سرسبزش به چرا می‌رود؛ دو روستایی که برای رسیدن به گردنه الماس و گفت‌وگو با بهنام و محب‌الله از کنارشان عبور می‌کنیم و مه پشت سر ما روی علفزارها می‌لغزد و به چرا می‌رود.

هروآباد یا خلخال در میان قله‌های سر به فلک کشیده زاگرس درستی نظریه زبانشناختی پروفسور «آندژی پیسوویچ» (زبانشناس و ایرانشناس لهستانی) را ثابت می‌کند. او معتقد است سرعت حرکت و تغییر زبان در ساحل رودخانه تند و در کوهستان آرام است. با این نظریه می‌توان فهمید چرا تاتی یا آذری کهن که زبانی است شبیه کردی، تالشی و گیلکی در کوهستان‌های هروآباد زنده مانده و با ترکی مخلوط نشده است.

درحالی که این زبان در سایر مناطق آذربایجان به سرعت تحت تأثیر ترکی تغییر کرده و در ترکیب با آن تبدیل به ترکی آذربایجانی شده است؛ کالبدی نو برای روحی کهن. با این همه آذری قدیم هنوز در شمال و جنوب اردبیل، شمال آذربایجان شرقی و اطراف باکو زنده است. در قفقاز و نواحی اطراف باکو در شبه جزیره آبشوران، تاتی معادل پارسی به کار می‌رود و اغلب تات‌های این منطقه را پارسیان نیز خطاب می‌کنند. اصطلاحی که در متون تاریخی بسیار تکرار شده و بر این اساس زبان آذربایجان و قفقاز را فارسی و گاه فارسی دری یا درباری دانسته‌اند. در خلخال و در میان کردهای کرمانج، تات‌ها، تالش‌ها و آذری‌ها، زبان فارسی، زبانی است بین الاقوام.

چنانچه با رضا جوادی ترکی آذربایجانی حرف می‌زنم اما برای گفت‌وگو با بهنام تالش و نوروز تات، ناچار از فارسی هستم. نوروزالله یاری خیاط است. می‌گوید من سال‌ها تهران بودم بعد رفتم رضوانشهر گیلان اما رطوبت خیلی بالا بود و بدنم سازگار نشد. مدام بیمار بودم تا اینکه سال ۷۰ برگشتم خلخال. نوروز شروع می‌کند به نام بردن از روستاهای شاهرود خلخال: «خِمِس و مجره ترکی آذربایجانی حرف می‌زنند اما از آنجا به بعد زبان، تاتی می‌شود؛ اسکستان که خود تات‌ها می‌گویند اسستان، اسبو، درو که روستای خود ماست، شال، دیز، تیل، کلور، کرین، لرد و... همه تات هستند. باز در «میان» و «رودان» که به خلخال نزدیکند زبان به ترکی برمی‌گردد.

اسکستانی‌ها هم ترکی بلدند ولی روستای ما نه. مسن‌ترها کم و بیش ترکی هم بلدند ولی جوان‌ها تاتی و فارسی حرف می‌زنند.» می‌پرسم چرا به تات‌ها فارس هم می‌گویند؟ کمی فکر می‌کند و می‌گوید: «من این جمله را نشنیده‌ام ولی می‌دانم اگر الان با یک هم روستایی خودم تاتی حرف بزنم شما هم متوجه می‌شوید چون به فارسی نزدیک است، تالشی هم همین طور. البته تالشی با تاتی فرق دارد هرچند ما زبان همدیگر را متوجه می‌شویم.

خود من چون رضوانشهر زندگی کرده‌ام تالشی هم بلدم هرچند باز تالشی رضوانشهر با تالشی اسالم فرق می‌کند.» نوروز می‌گوید تالشی از نظر شعر و ترانه و نوحه خیلی غنی است اما متأسفانه تاتی نه: «دو سه سالی هست که در عزاداری‌ها نوحه تاتی می‌خوانند یا اشعار عاشقانه‌ای در فضای مجازی منتشر می‌شود که بعضی‌هایشان خیلی قشنگ است.» با سؤالی غافلگیرش می‌کنم: «تات‌ها چقدر ایران دوستند؟ می‌گوید: «ایران دوستند؟ تات‌ها جان‌شان را هم برای ایران می‌دهند. بیایید ببینید همین روستای ما چند نفر شهید تقدیم کرده. این حرف‌ها یعنی چه. میهن‌پرستی یک چیز طبیعی است، پرسیدن ندارد که...»
از یدالله بخشی از کردهای کرمانج خلخال هم همین سؤال را می‌پرسم می‌گوید: «من دبیرستانی بودم که خرمشهر دست عراقی‌ها افتاد. همان روز قلمم را زمین گذاشتم و اسلحه برداشتم و رفتم جبهه. در همان روستای خودمان زن سالخورده کم چیزی می‌شناختم که می‌رفت صحرا جارو جمع می‌کرد، درست می‌کرد می‌فرستاد جبهه. می‌گفت همین از دست من برمی‌آید. ایران برای ما یک کلمه نیست، ایران یعنی عشق یعنی هست و نیست ما.»

کردهای خلخال اغلب پارچه فروشند اما یدالله بخشی که سرهنگ بازنشسته است روزی یکی دو ساعت به مغازه لوازم بهداشتی و آرایشی پسرش سر می‌زند و خودش را با مطالعه سرگرم می‌کند. خیلی اتفاقی در میانه گفت‌وگو متوجه می‌شوم او تا سال ۹۴ فرمانده یگان حفاظت از میراث فرهنگی استان اردبیل بوده و بارها به دلیل وظیفه‌شناسی مورد تشویق و تکریم قرار گرفته است: «ما از طایفه شاطرانلو هستیم. در زبان محلی به ما گاواستایی هم می‌گویند که احتمالاً به زمان کوچ برمی‌گردد یعنی وقتی که بار را با گاو جابه‌جا می‌کرده‌اند و گاوها از خستگی ایستاده‌اند. کسانی که گاوهای‌شان خسته شده و در راه مانده‌اند و اینجا ماندگار شده‌اند.»

روایت بخشی احتمالاً به دوره نادرشاه افشار اشاره می‌کند که سیاست شاه عباس را در کوچاندن کردهای کرمانج اطراف ارومیه به شمال خراسان برای مرزبانی در مقابل ترکان آسیای میانه، با شدت بیشتری ادامه داد اما عده‌ای از کردهای از پیش کوچیده به قوچان نیز درحال بازگشت بودند چون اساساً این سیاست نه برمبنای اجبار حکومتی بلکه برپایه رضایت طوایف کرد شکل گرفته بود. اطراف ری، ورامین و هروآباد یا خلخال ازجمله نقاطی بودند که گاوها توان خود را از دست دادند و بسیاری از کوچندگان به ناچار ماندگار شدند.

البته بخشی می‌گوید کردهای قوچان را به خاطر پیشگیری از دعواهای طایفه‌ای به هروآباد و حاشیه رودخانه قزل اوزن یا سپیدرود کوچانده‌اند. زیرا کردها در زمان صفویه و افشاریه، علاوه بر مرزبانی همچون نیروهای ویژه صلح بانی نیز عمل می‌کرده‌اند: «کردها کم کم از حاشیه قزل اوزن به اطراف کشیده شدند و الان در جاده اردبیل روستاهایی مثل زاویه کرد و یکی دو روستای دیگر هم کرد هستند همین طور در هشتجین و امام‌رود و روستاهایی مثل سرخلی، چنلی گبین، بولکو و... همه کرمانج نشینند. حدود ۲۸ تا ۳۰ روستای خلخال کرد کرمانج هستند و طبیعتاً در خود خلخال هم زندگی می‌کنند.

البته مهاجرت هم زیاد است مثلاً از بلوکانلو که روستای خود ما است فقط ۴۵۰ خانوار در رشت زندگی می‌کنند و ۲۶۰ خانوار در هشتپر. روستای کلستان اکثراً به قلعه حسن خان تهران کوچ کرده‌اند؛ شاید حدود ۵۰۰ خانوار. الان دو سه سالی هست که همانجا نوحه کردی می‌خوانند و از طریق فضای مجازی دست ماهم می‌رسد.» مه وارد خیابان‌های زیبای خلخال می‌شود و پرده‌ای شاعرانه میان شب و شهر می‌کشد، تکه‌ای زنده از آذرآبادگان کهن در میان کوه‌های سر به فلک کشیده زاگرس و سرمایی کشنده که گاوهای باربر را زمینگیر می‌کند، جلوی حرکت تند زبان را می‌گیرد و به تکه‌ای یخ بدل می‌سازد.

کد خبر 684769
منبع: ایران

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار گردشگری و ميراث فرهنگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 26
  • نظرات در صف انتشار: 55
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • رحمان۱۴۰۰بجار نحل IR ۰۴:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۳/۳۱
    15 18
    داداش این تصویر مال ماسل است ومیرزاکوچک خان هم درماسال یخ زد نه اسالم
    • IR ۰۲:۰۲ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۱
      9 7
      دادا جغرافیا بلد نیستی
  • الینا و آتنا کریمیان ومنیر IR ۰۴:۵۱ - ۱۴۰۱/۰۳/۳۱
    46 6
    ییلاقات اسالم خیلی قشنگه مخصوصا جاده اسالم به خلخال
  • منیر اروجی IR ۰۵:۰۸ - ۱۴۰۱/۰۳/۳۱
    49 5
    جاده اسالم به خلخال قشنگترین جاده است خیلی سرد خنکه سرسبزه سرسبز خیلی خیلی قشنگه انگار در روستای کشور اروپایی هستید
  • رضا IR ۰۶:۰۷ - ۱۴۰۱/۰۳/۳۱
    34 8
    ازدادن اطلاعات قشنگ و مفیدتون ممنون عالی بود
  • پرویز IR ۲۱:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۳/۳۱
    23 11
    با سلام متاسفانه هر دو بار به جای رشته کوه البرز از زاگرس یاد کردید.
    • اسی IR ۲۳:۱۹ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۱
      5 11
      الان چیشد جابجا شدن؟ هردوتاشون باشکوهن ولی زاگرس یه چیز دیگس
  • نوید IR ۱۴:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۱
    6 6
    تاتی بخشی از زبان تالش هست و تقریبا به زبان تالشی معروف هست و همچنین الماس جز کوه های تالش و اسالم بود و مرز و محدوده خلخال بعد الماس شروع میشه نه کرمان. الماس تالش و زبان عنبرانی نیز جز و پخشی از زبان تالش هست
  • زینب IR ۱۸:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۱
    17 1
    به به چه جاهای زیبایی داریم توی کشورمون که ما ندیدیم لعنت به فقر
  • IR ۱۸:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۱
    12 2
    سپاسگزارم از میهن دوستی شما
  • Rezvan IR ۱۸:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۱
    6 2
    روستای زیبای خللر گیلوان که هم اکنون قلعه تاریخی یمن درضلع شمال شرقی روستا جانمایی میکند ولی متاسفانه رو به نابودی است بالاتر از روستای زیبای و تاریخی خللر به گردنه ییلاقی مرز بین استان گیلان و خلخال می باشدکه میرزا کوچیک خان در آنجا به دلیل شدت سرما یخ زده و فوت میکنند، و هنوز مقبره نمادین میرزا در انجا قرار دارد. رضوان شمشیری از تبار قلعه خشتی یمن در خللر با تشکر.
  • IR ۱۹:۰۷ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۱
    9 1
    من در یک ماموریت اداری شبانه در کوران برف از سمت اردبیل به خلخال آمدم و سرمای این منطقه را ب گوشت وپوست استخوان لمس کردم وروز بعد از سمت خلخال به اسالم آمدم اما ایران را به واسطه شغلم سیاحت کردم‌جاده ای به این زیبایی ندیدم ، تابلو نقاشی خداوند است.
  • محمد IR ۲۰:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۱
    11 1
    به جای البرز از زاگرس استفاده کرده اید
  • علی IR ۲۰:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۱
    17 17
    سلام من خودم بچه خلخالم خلخال زاگرس نداره وروستاها کرد نشین ۱۵تا میشن واکثرا هم دیگه ترکی حرف میزنن ودیگه بلد نیستن زبونه خودشونو وبین روستاهای تات که گفتین روستای تیل هم ترک هستن یاشاسین گوزل وغیرتلی خلخالیم یاشاسین آذربایجان ❤
  • IR ۲۰:۵۵ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۱
    31 13
    گیلانم عشق است
  • IR ۲۱:۰۸ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۱
    7 3
    نه عزیز این جاده دوران و چون به سمت اردبیل میره و نزدیکتره بسیار سردتر از ماسال و اباد تر هم هست اینجا برق موجود ولی ماسال طرف ییلاق برق نداره و میرزای عزیز در تالش فوت شد
  • مرادی IR ۲۲:۲۸ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۱
    5 3
    در فضای مجازی اطلاعات ناب و مفید خیلی کم است . این اطلاعات یکی از مفیدترینهاست . با سپاس
  • ایرج IR ۲۲:۴۰ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۱
    3 4
    خیلی عالی بود
  • IR ۲۲:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۱
    3 4
    داستان میرزا درییلاق ماسال بوده نه اسالم
  • جاوید ایران IR ۲۳:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۱
    6 4
    چه جالب ،نمیدونستم اونجا هم کرمانج داره
  • فراز IR ۲۳:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۱
    4 0
    میرزا کوچک در منطقه آلاله پشت در سی کیلومتری ماسال شهید شدند. جای رشته کوه البرز مکررا از زاگرس یاد کردید.
  • IR ۰۱:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۲
    9 3
    صرف نظر از بردن نام زاگرس به جای البرز که اشتباه سهوی بود تشکر میکنم که اطلاعات دقیقی از مردم آن ناحیه کشور عزیزمان را به آگاهی هموطنان می رسانید همه جای ایران سرای من است وطن عزیزم ایران هزاران سال است که مردمش به مثابه فرشی درهم تنیده و پر نقش و نگار می درخشد
  • مجید IR ۰۲:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۲
    8 6
    اونجا البرز نه زاگرس زاگرس تا ارومیه بعد ارومیه تبریز اردبیل استان اردبیل البرز وزبان اصل خلخال تات
  • مجید IR ۰۲:۴۸ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۲
    7 9
    جتاب که میگی خلخال تورک خلخال زبان تات شاهرود خلخال کلا تات کسی ترکی بلد نیست منطقه شاارود همه تات زبان کردها هم در منطقه خلخال تاطارم هستن حتی طارم هم تات داره
  • پوریا چشمه IR ۰۲:۵۷ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۲
    8 1
    جاده خلخال به اسالم شبانه رفتم همه جارو مه غلیظ گرفته بود حتی یک متری خودت هم نمیدیدی. میگن خیلی زیباست اما ماچیزی جز مه ندیدیم. اما روز قبلش در روستای به اسم کزج در نزدیکی شهر گیوی اقامت داشتم و واقعا بهترین شب عمرم بود ...
  • عباس IR ۲۰:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۴/۰۲
    5 0
    ای جان من گیلانی ام ماسالی هستم. خلخال هم رفتم همشون عالین 😍