همشهری آنلاین_ رضانیکنام : «حمید رضا نجف زاده»، جوانترین عکاس دوران جنگ متولد سال ١٣٤٦ تهران و ساکن محله علیآباد در منطقه١٦ است. همان نوجوانی که در سال ١٣۵٩ به عضویت واحد دانشآموزی حزب جمهوری اسلامی در میآید و با شهیدآیت الله بهشتی خاطرات فراوانی دارد که یکی از آنها مربوط میشود به عکس یادگاری که کنار شهید بهشتی ایستاده و ایشان با مهربانی به حمیدرضا در کنار خودش جا میدهد تا آن عکس تاریخی و ماندگار گرفته شود. با توجه به فرارسیدن سالروز شهادت آیت الله بهشتی و یاران باوفایش خاطره این عکس یادگاری را مرور کردیم.
خواندنی های بیشتر را اینجا دنبال کنید
پیوستن به واحد دانشآموزی حزب جمهوری اسلامی
وقتی نوجوانی ١٣ساله بود تصمیم گرفت دوربین دست بگیرد و عکاسی کند. برای ثبت لحظاتی که میتواند خود به تنهایی روایتگر خاطرات خاک گرفته تاریخی باشد که عدهای آن را لمس کرده و عدهای آن را فقط شنیدهاند. درسال ١٣۵٩ با پیوستن به واحد دانشآموزی حزب جمهوری اسلامی و آشنایی با شهید بهشتی، برای او بهانهای میشود تا نخستین شاترهای دوربینش برای ثبت انقلاب زده شود. انقلابی که ثبت لحظه های آن، او را به مرزهای خاک ایران هم بکشاند.
فرق عکاس جدید و قدیم را نه در امکانات دوربین میداند و نه در نگاه عکاسان به وقایع. او معتقد است که عکاسان در زمانهای قبل برای دل کار میکردند. یک زمانی دلها بزرگ بود و تلویزیونها کوچک. همه به هم محبت میکردند. الان شرایط برعکس شده و برای خیلی از کارهایی که محبتها را بیشتر میکند، وقت نداریم. باید بدانیم اگر دلهایمان را بزرگ کنیم، برای خیلی از مسائل وقت پیدا خواهیم کرد. آن وقت است که عکاس هم دوربینش روی زمین نمیماند!
او در باره اخلاق و رفتار شهید بهشتی میگوید:«ایشان چهرهای مهربان و دوستداشتنی داشتند که همه را مجذوب خود میکرد. من آن موقع نوجوانی ١٢-١٣ساله بودم که با ایشان آشنا شدم. من آن زمان در دفتر حزب کار میکردم و عکاسی هم جزء آن بود و به همین دلیل به من عکاس شهید بهشتی هم می گفتند.»
از نجفزاده سوال میکنم که در زمان حادثه هفتم تیر سال ٦٠ و انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی کجا بوده که میگوید:«آن روز تقریبا ساعت ۵ بعد از ظهر کارمان در دفتر حزب جمهوری تمام شده بود و من و دیگر بچهها به خانه رفتیم وگرنه شهید می شدیم! چون جلسه مسئولان بود بچه ها در این برنامه حضور نداشتند و روز بعد خبر بمبگذاری و انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و به شهادت رسیدن آیتالله بهشتی و ٧٢ یار باوفایش را شنیدم که بسیار ناراحت کننده بود.»
او اضافه میکند: «یادم هست که همان شب خواب دیده بودم که پدرم فوت کرده و از این بابت خیلی پریشان شده بودم و خوابم اینگونه با شهادت آیتالله بهشتی تعبیر شد. در واقع حادثه هفتم تیر برای همه ایران مانند از دست دادن پدر بود.»
حدود ساعت ۲۱ و ۷ دقیقه هفتم تیرماه ۱۳۶۰، دو بمب بسیار قوی، در محل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی منفجر شد که بر اثر شدت انفجار، تمامی سقف ساختمان فروریخت و موجب به شهادت رسیدن آیتاللّه دکتر سید محمد حسینی بهشتی و ۷۲ تن از شخصیتهای سیاسی مذهبی کشور شد.
نظر شما