به گزارش همشهری آنلاین، تنگهها با توجه به موقعیت قرارگیری و شرایط آب و هوایی، دارای چشماندازهایخاص و منحصربهفرد خود هستند، ناهمواریها، پستی و بلندیها باعث شکلگیری تنگهها و درههای متفاوتی شدهاند؛ که انواعی از گونههای گیاهی و جانوری را در خود جای دادهاند.
تنگهها گزینه مناسبی برای سفر و ماجراجویی هستند، چرا که سفر به این مناطق بکر گردشگری و گشت و گذار در طبیعت میتواند حال و هوای هر کسی را مهمان تغییرات کند، تنگپلنگی یا گردآویز، تنگهای بسیار زیبا با آبهای جاری و خروشان در شهرستان ممسنی، استان فارس قرار دارد که آن را با نام دره پلنگی نیز میشناسند.
این دره ۶۲ کیلومتر تا مرکز شهر نورآباد فاصله دارد و برای رسیدن به تنگپلنگی ابتدا تا پل فهلیان رفتیم و بعد از گذر از پل، جادهای در سمت راست وجود دارد، وارد که شدیم بعد از طی مسیری نسبتا کوتاه، آپ پخشان اولین روستای مسیر بود.
یک و نیم ساعت مسیرهای پیچ در پیچ تا روستای پیرآلی را طی کردیم، ورودی روستای تابلوی آبی رنگ بزرگی به دیوار یکی از خانههای قدیمی وصل بود که اسم روستا رو آن نوشته بود، ۱۰ تا ۲۰ متر بعد از تابلو جاده عریضتر و پارکینگ مانند شد.
به دلیل اینکه آب دره نسبتا سرد بود، پوشیدن لباس غواصی یا وتسوت، مناسبتر و همراه داشتن بادگیر، درایبگ یا کیف ضدآب برای حمل خوراکی و استفاده از پماد زینک و ضدآفتاب لازم و ضروری بود، بعد از برداشتن وسایل ضروری، سوار نیسان شدیم و حدودا ۴۰ دقیقه از راهی را که تا روستای پیرآلی آمده بودیم، برگشتیم و برای اکثرا همنوردان که اولین بار بود قصد پیمایش دره پلنگی را داشتند جای تعجب بسیاری بود چرا ابن کار انجام شد، که در پایان به جواب سوالمان رسیدیم.
۲ ساعت تا ۲ ساعت و سی دقیقه مسیر را با نیسان رفتیم و باغهای انار، گردو و درختان سبز سر در هم نهاده، خانههای قدیمی و کوکان و مردمان روستایی ساده و صمیمی مصفای مسیر بودند، که علاوه بر این، هر چند کیلومتری را که طی میکردیم کنار چشمههای کوچک زلال آب، نفسی تازه میکردیم و گرمای هوای اوایل تابستان را پوچ میکردیم.
به منطقهای بنام سرتنگپیراشکفت رسیدیم و پیاده شدیم. درب سبز رنگ ورودی باز بود و با همنوردان گروه گروه از کوه پایین رفتیم.
مزارع برنج سرتنگپیراشکفت، مصفای مسیر
اواسط فصل بهار و فصل تابستان، وقت برنج کاری در شهرستانهای ممسنی و رستم است. در مسیری که از کوه پایین میرفتیم مزارع طبقاتی برنج و آبهای خنک و زلال جاری از کوه، یکی از بکرترین چشم اندازها را بوجود آورده بودند.
پایین کوه که رسیدیم آبهایی با عمق و رود مانند را پیمایش کردیم تا به اولین جای پر عمق رسیدیم، داشتن جلیقهنجات برای پیمایش این تنگه ضروری است؛ چرا که عمق آبهای آن در بیشتر نقاط زیاد و جریانات شدید آبی در بعضی از نقاط بسیار خطرناک است.
توصیه میشود که از این تنگه با گروههایی که قبلا تجربه پیمایش را داشتهاند و همراه با تجهیزات کامل بازدید کنید، چرا که در بعضی از مسیرهای آب، عبور سخت و جریان شدید باعث انحراف و پرت شدن به مسیرهای دیگر میشود.
بعد از گذر از قسمتی که عمق داشت و باید شنا میکردیم، دوباره به جای کم عمق، اما با جریان زیاد رسیدیم که چند سنگ سد مسیر بودند. یا باید از روی سنگ در آب میپریدیم یا از کناره باریک سنگ سمت چپی وارد آب میشدیم و شنا میکردیم.
من ترجیح دادم بپرم تا ترسم برای پرشهای اجباری بعدی از بین برود، اما باید توجه داشت که هرجایی به دلیل عمق کم آب نمیشود. بعد از این و طی مسیرهایی با عمقهای مختلف به قسمتی رسیدیم که جریان آب خیلی شدید بود و باید وارد حوضچه میشدیم.
همکاری تیمی لازمه پیمایش دره پلنگی ممسنی
چند نفر از اعضای گروه که چندباری این تنگه را پیمایش کرده و با مسیر آشنا بودند، در آنجا به دیگر همنوردان کمک میکردند تا از جریان شدید آب گذر کنند و وارد حوضچه شوند.
در این قسمت به تنهایی نمیشد عبور کرد و حتما باید به کمک طناب رفت تا از مسیر انحراف پیدا نکرد. لیدر گروه در وسط حوضچه و یکی دیگر در ابتدای جریان، طناب را نگهداشته بودند و ما یکی یکی به کمک طناب وارد حوضچه میشدیم.
بعد از حوضچه، در آب شنا کردیم و به جایی رسیدیم که گویا بن بست بود، و باید از آن بالا میرفتیم تا بتوانیم به درون آب پرش بزنیم.
جایی که باید میپریدیم کمی تنگتر از بقیه از مناطق بود و یکی پس از دیگری آماده پرش میشدیم و بعد از پرش کمی شنا کردیم تا به خشکی رسیدیم، به طور تقریبی یک ساعتی را در آنجا برای صرف ناهار ماندیم و بعد از یک ساعت برای ورود به آب روی سنگ لیز خوردیم و شنا کردیم.
از آب بیرون آمدیم و کنار آب تنگه پیاده روی کردیم، انواع مختلف درختان، سنگهای بزرگ و کوچک، زیبایی خاصی را به تنگ پلنگی میافزایند. در مسیر از چشمهای که دهانه آن را با بطری نوشابه درست کرده بودند، آب نوشیدیم و دقایقی را روی لوله های بزرگ آب آشامیدنی استراحت کردیم.
از کوه پایین رفتیم تا به جریان آب نسبتا شدیدی رسیدیم. باید از جریان میگذشتیم تا وارد حوضچه شویم. چند نفر از حرفهایترین افراد به ما کمک کردند، تا این کار را انجام دهیم؛ اما به دلیل اینکه سنگهای زیر آب بسیار لغزنده بودند پای من لیز خورد و زیر آب رفتم و با فشار زیاد آب با شدت زیادی وارد حوضچه شدم، ولی چون عمق آب مناسب بود اتفاقا خاصی رخ نداد.
بعد از مسیر بسیار کوتاهی که شنا کردیم، به کمک دیگر همنوردان روی تخته سنگی رفتم که باید پرش انجام میدادیم، آنجا دیگر پرش اجباری بود، اما یک مسیری با جریان بسیار شدید آب وجود داشت که یکی از افراد گروه آنجا ایستاده بود تا جریان آب کسی را با خود نبرد.
شنا، پرش و هیجان
راهی نبود و باید میپریدیم، دو ارتفاع متفاوت با طول تقریبی ۱۲ و ۴ متر بود که به انتخاب خودمان یکی را انتخاب میکردیم، اما بیشتر افراد ارتفاع کمتر و ۴ متری را برمیگزیدند.
کمی مضطرب و دو دل بودم، اما بالاخره پریدم. افراد ماهر تیم پایین و در حوضچه حضور داشتند که به بقیه افرادی که مبتدی هستند کمک کنند و دونفر هم برای راحتی همنوردان با طناب به عبور راحتی کمک میکردند.
ایستادیم تا بقیه افراد تیم هم بپرند و شنا کنیم. بعد از شنا در آبهای خنک تنگ پلنگی جوزار ممسنی از آب بیرون آمدیم و در حاشیه سمت راست آب تنگه شروع به پیاده روی کردیم.
لولههای بزرگ و کوچک آب نشان میدادند که به روستا ها نزدیک میشویم، بعد از ربع تا نیم ساعت پیاده روی در کنار آب تنگه، به پل آهنی چنار برگ گویم رسیدیم، بعد از پل، مزرعه پرورش ماهی قرار داشت که باید آن را هم رد میکردیم تا دوباره به آب برسیم.
بانوان و آقایان زحمتکش، در مزارع برنج خود مشغول کاشت این محصول بودند که آنها را با یک خداقوت پر انرژی، مهمان کردیم و گذشتیم.
باز وارد آب شدیم و یکی از نکاتی که باید رعایت میکردیم راه رفتن با احتیاط کامل در آب و حاشیه آن بود، چرا که سنگها بسیار لغزنده بودند.
در مسیر گاهی در آب شنا و گاهی در کنار آب پیاده روی میکردیم، به حوضچهای رسیدیم که هم میشد از کنار آن رد شد و هم کسانی که دوست داشتند میتوانستند از روی سنگ در آب بپرند. من باز هم هیجان را به پیاده روی ترجیح دادم و از روی سنگ در حوضچه پریدم.
تنگ فرهاد، پایان پیمایش دره پلنگی
از آنجا به بعد به قسمتی رسیدیم که به آن تنگ فرهاد میگفتند، زمینهای کشاورزی و مزارع گندم با خوشههای پر بار و لولههای بزرگ آب نشان میدادند که باید از کوه بالا برویم و دیگر مجال شنا و پرش و هیجان تمام شده.
از کوه در مسیری بسیار آسان بالا رفتیم و وارد روستایی شدیم. در آن روستا ۳۰۰ متری را که پیش رفتیم به ماشینها رسیدیم و همانجا بود که دریافتم، چرا ماشینها را در روستای پیرآلی پارک کردیم و با نیسان به سر تنگ پیراشکفت رفتیم.
مدیریت زمان، نکته مهم پیمایش
به طور تقریبی ۷ ساعتی را در تنگه گذراندیم. اگر قصد سفر به این دره بسیار زیبا و هیجان انگیز را دارید توصیه میشود فصل تابستان را انتخاب و صبح زود حرکت کنید تا به تاریکی نخورید، اما یکی از مهمترین مسائل پیمایش با لیدرها و گروههایی است که تجربه پیمایش تنگ پلنگی را داشتهاند تا خاطرهانگیزی را تجربه کنید.
یکی دیگری از نکاتی که باید رعایت کنید، همراه داشتن خوراکیهای مناسب و به اندازه کافی است، زیرا دره نوردی و تنگه نوردی انرژی بسیار زیادی را میگیرند که لازم است با تغذیه مناسب این انرژی را برگردانید.
نظر شما