مدتی قبل مرد جوانی به پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران رفت و ماموران را در جریان سرقت خودروی مدل بالای خود قرار داد. این مرد در تشریح ماجرا گفت: چند روز پیش سوار بر خودروی مدل بالای خود در حال عبوراز خیابان آفریقا بودم که با دختر جوانی که سوار یک خودروی سواری بود آشنا شدم.
این دختر به بهانه اینکه میخواهد با من حرف بزند، در گوشه خیابان پارک کرد و بعد از آن سوار خودروام شد. سپس از من خواست برای گفتوگو و آشنایی بیشتر به کوچهای که آن حوالی بود برویم. من هم قبول کردم و وارد کوچه خلوتی شدم که او گفته بود.
چند دقیقهای با هم حرف زدیم تا اینکه زنگ تلفن همراه دختر جوان به صدا درآمد و او به بهانه اینکه کار مهمی دارد از من خداحافظی کرد و از خودرو پیاده شد. هنوز خیلی دور نشده بود که خودرویی با 3 سرنشین وارد کوچه شد و کنار خودروام توقف کرد.
یکی از سرنشینان خودرو اشارهای به من کرد و بعد از پیاده شدن از ماشین با استفاده از یک اسپری، گاز اشک آور بهصورتم پاشید. سپس با کمک دیگر همدستانش مرا از خودرو پیاده کردند و خودروام را به سرقت برده و متواری شدند.
با گزارش ماجرا به قاضی توکلی، بازپرس شعبه 5 دادسرای جنایی تهران، به دستور وی، گروهی از کارآگاهان، جستوجو برای شناسایی و دستگیری مردان سارق را آغاز کردند.
بعد از چهرهنگاری متهمان، تصویر فرضی آنها در اختیار تمامی یگانهای گشت پلیس قرار گرفت و در شاخه دیگری از تحقیقات، کارآگاهان با اطلاعات به دست آمده از شاکی پرونده، موفق شدند محل زندگی دختر جوان را در غرب تهران شناسایی کنند.
وقتی ماموران این محل را بهصورت نامحسوس زیر نظر گرفتند، متوجه رفتوآمد مردی به آنجا شدند که شباهت زیادی به یکی از مردان سارق داشت.
با این اطلاعات دستور بازداشت متهمان صادر شد و کارآگاهان در یک عملیات ضربتی دختر جوان و همدستش را هنگام خروج از مخفیگاهشان دستگیر کردند.
با انتقال متهمان به اداره آگاهی، دختر جوان با اعتراف به سرقت خودروی مالباخته گفت:« چند ماه قبل از خانه فرارکردم و بعد از مدتی آوارگی و سرگردانی با اعضای یک باند سرقت آشنا شدم.
وقتی اعضای این باند از من خواستند برای اجرای نقشه سرقتها، با آنها همدست شوم، من هم قبول کردم و به این ترتیب فعالیت مجرمانه ما آغاز شد. »
وی افزود: « من با قرار گرفتن در مسیر خودروهای مدل بالا، به بهانههای مختلف سوار این خودروها میشدم و رانندهها را به کوچههای خلوت میکشاندم.
سپس بقیه اعضای باند که مرا زیر نظر داشتند به تعقیب ما پرداخته و وقتی من از خودرو پیاده میشدم به سراغ راننده میرفتند.
آنها بعد از ضرب و شتم یا پاشیدن گاز اشکآور بهصورت طعمهها، خودروی آنها را به سرقت میبردند و بعد از هر سرقت سردسته باند مبلغی بهعنوان دستمزد به من میداد. ادعاهای دختر جوان در حالی بیان میشد که یکی از اعضای باند مدعی بود قصد سرقت نداشته و حرفهای این دختر دروغ است.
وی به بازپرس پرونده گفت: باور کنید هیچ سرقتی در کار نبوده است. بعد از فرار این دختر از خانه، من با او دوست شدم و میخواستم با وی ازدواج کنم اما وقتی از مزاحمتهایی که مرد جوان برای او ایجاد کرده بود باخبر شدم، تصمیم گرفتم انتقام بگیرم.
به همین خاطر با بقیه دوستانم نقشهای طرح کردیم و با کشاندن مرد جوان به کوچهای خلوت خودروی او را ربودیم.
بازپرس توکلی که رسیدگی قضائی به این پرونده را بر عهده دارد روز گذشته با بیان این خبر گفت: تحقیقات نشان میدهد حرفهای مرد جوان دروغ است و اعضای این باند با طعمه قراردادن دختر فراری بر سر راه خودروهای مدل بالا، نقشه سرقت این خودروها را به اجرا در میآوردند.
وی افزود: بازجویی از این 2 متهم و شناسایی مالباختگان درحالی ادامه دارد که پلیس جستوجوی گستردهای را برای به دام انداختن متهمان فراری و کشف خودروهای مسروقه در دستور کار خود قرار داده است