۱۲ تیرماه برای ما ایرانی‌ها خاطره تلخ شلیک به هواپیمای مسافربری ایرباس بر فراز خلیج‌فارس در سال ۱۳۶۷ را تداعی می‌کند. روزی که ناو جنگی آمریکایی در اقدامی ناجوانمردانه با هدف گرفتن هواپیمای مسافربری، ۲۹۰ سرنشین آن را به شهادت رساند و یک ایران را غرق عزا و ماتم کرد.

محسن

همشهری آنلاین - پریسا نوری: پرواز شماره ۶۵۵ ایران ایر و غم سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرباس برای اهالی محله لویزان رنگ و بوی دیگری داشت. چون خلبان آن پرواز بی‌بازگشت، «محسن رضاییان» جوان با اخلاق و خوش‌روی محله بود. اهالی لویزان به ویژه خاندان رضاییان که از ساکنان قدیمی محله هستند، به یاد مسافران هواپیما و به ویژه در سوگ هم‌محله‌ای‌شان روزها عزاداری کردند. هر چند پیکر کاپیتان رضاییان هیچ‌وقت پیدا نشد، اما همسایه‌ها بعد از تشییع جنازه نمادین، در آرامستان لویزان مقبره‌اش را ساختند تا همیشه یاد و خاطره‌اش را زنده نگه دارند. به مناسبت سی و چهارمین سالگرد آسمانی شدن این خلبان کارکشته، بخشی از خاطرات شهید را با  «زهرا و سعید رضاییان» مادر و برادرش مرور می‌کنیم.

خواندنی‌های بیشتر را اینجا دنبال کنید

کاپیتان پرواز بی‌بازگشت ایرباس چه کسی بود؟

قرار بود دکتر شود

«زهرا رضاییان» با گذشت ۳۴ سال از این واقعه تلخ همچنان از آسمانی شدن فرزندش متأثر است. او مثل هر مادری آرزوهای فرزندانش را از کودکی به خوبی به یاد دارد و می‌گوید:‌ «محسن مثل خیلی از پسر بچه‌ها آرزو داشت خلبان شود. برای همین همزمان که در کنکور پزشکی شرکت کرد، برای خلبانی هم امتحان داد و اتفاقا هر دو را قبول شد. اما برای تست چشم پزشکی خلبانی چون شب قبلش خوب نخوابیده بود رد شد. آنقدر رفت و آمد که دوباره تست داد و قبول شد. برای همین با وجودی که یک ترم در رشته پزشکی درس خوانده بود، درسش را رها کرد و سراغ خلبانی رفت و به آرزویش رسید.»

این مادر شهید که ۸۸ بهار را پشت سر گذاشته، ادامه می‌دهد:‌ «پدرش خیلی با خلبانی مخالف بود. انگار به دلش افتاده بود که چه سرنوشتی پیش رو دارد. اما محسن با خوشرویی و مهربانی او را قانع کرد و گفت: «بابا جان! خیالت راحت باشد. من خلبان هواپیمای مسافربری می‌شوم، نه جنگی!»

کاپیتان پرواز بی‌بازگشت ایرباس چه کسی بود؟

 منتظر بودیم محسن برگردد

قاب عکسی از محسن در کابین خلبان روی طاقچه خانه مادر به چشم می‌آید. مادر که انگار دلش نمی‌خواهد چشم از عکس پسر رشیدش بردارد، از آن روز شوم اینطور تعریف می‌کند: «محسن دو دختر و یک پسر داشت که همراه مادرشان به خانه خاله‌شان در آلمان رفته بودند برای همین آن روزها بیشتر به خانه ما می‌آمد. آن روز هم ساعت ۷ صبح از خانه خارج شد که به بندرعباس و از آنجا به دوبی برود و شب برگردد. اما هیچ‌وقت برنگشت.»

صحبت که به اینجا می‌رسد مادر سکوت می‌کند و برادر شهید ماجرا را ادامه می‌دهد:‌ «هواپیما در فرودگاه بندرعباس فرود آمده بود تا چند مسافر سوار کند و ۵ دقیقه بعد از پرواز به سمت دوبی، آن از خدا بی‌خبرها به هواپیما شلیک کرده بودند.» او بعد از مکثی کوتاه می‌گوید: «خبر شلیک به هواپیما را برادر بزرگم که در نیروی دریایی کار می‌کرد برایمان آورد، بعد هم تماس گرفتند و گفتند تعدادی از اجساد را از آب گرفته‌اند و باید برای شناسایی برویم که باز هم برادرم رفت اما پیکر محسن در میان اجساد نبود، برای همین ما تا مدت‌ها بعد از شهادت محسن منتظر بودیم برگردد.»

کاپیتان پرواز بی‌بازگشت ایرباس چه کسی بود؟

همسایه‌ها مزاری نمادین برایش ساختند

«رضا قائمی» از اهالی قدیمی محله لویزان است و آشنایی دیرین با خانواده این خلبان شهید دارد. او درباره شهید محسن رضاییان می‌گوید: «محسن از افراد تأثیرگذار و باعث افتخار محله بود. یادم است آن زمان که در جنگ تحریم بودیم، وقتی به کشورهای مختلف سفر می‌کرد اگر همسایه‌ها دارویی لازم داشتند که به خاطر تحریم در ایران پیدا نمی‌شد برایشان تهیه می‌کرد و می‌آورد. او حق همسایگی را کامل ادا می‌کرد و حتی پول دارو را نمی‌گرفت و می‌گفت پول سوغات را که نمی‌گیرند.»

قائمی ادامه می‌دهد:‌ «روزی که محسن شهید شد، اهالی محله مراسم تشییع جنازه باشکوه برایش گرفتند و هر چند خانه ابدی‌اش خلیج فارس شد اما به صورت ظاهری مزاری در آرامستان لویزان برایش درست کردند تا هر پنج‌شنبه که به زیارت قبور می‌روند، با ذکر صلوات و فاتحه‌ای نام و یادش را زنده نگه‌دارند.»

کد خبر 687638

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار زیر پوست شهر

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 11
  • نظرات در صف انتشار: 3
  • نظرات غیرقابل انتشار: 10
  • IR ۱۱:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۴/۱۲
    8 0
    روحش شاد
  • IR ۱۱:۰۸ - ۱۴۰۱/۰۴/۱۲
    6 3
    مرگ بر امريكا
  • IR ۱۱:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۴/۱۲
    12 0
    روحشون شاد
  • راهنمایی فلق IR ۱۱:۳۳ - ۱۴۰۱/۰۴/۱۲
    7 0
    عموی همکلاسی من بود ...
  • IR ۱۲:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۴/۱۲
    6 0
    چه مردم دار، خدا رحمتش كنه
  • مصطفی بزرگی IR ۱۳:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۴/۱۲
    6 0
    من اون روزو به یاد دارم مردم از تموم شدن جنگ خوشحال بودن ولی این سقوط هواپیما و شهادت آدمهای بیگناه کام همه رو تلخ کرد. همدلی خیلی زیاد بود اون وقتا مثل حالا نبود
    • ناشناس IR ۱۵:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۴/۱۲
      4 1
      خاطراتتونو مرور کنید پایان جنگ یکماه و نیم بعد از سقوط این هواپیما اتفاق افتاد .
  • IR ۱۹:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۴/۱۲
    2 0
    قابل توجه آمریکا دوستان
    • IR ۰۸:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۴/۱۳
      3 0
      راست میگه زمزمه های قبول قطعنامه و احتمال پایان جنگ زیاد بود و مردم امیدوار بودن
  • IR ۱۳:۲۴ - ۱۴۰۱/۰۴/۱۳
    0 0
    روحشون شاد
  • IR ۲۲:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۴/۱۳
    0 0
    مردم چه گناهی داشتن؟۱ مرگ بر آمریکا