در این بین تولید کنندگان نیز بیکار ننشسته و با انواع تبلیغات سعی در جذب افراد برای خرید محصولات لاغری دارند.
بسیاری از شرکتها هم در تبلیغات خود به مشتری وعده میدهند که با مصرف این داروها ظرف مدت کوتاهی، چندین کیلو کاهش وزن را تجربه خواهند کرد.
از سوی دیگر بازاریابهای این شرکتها سعی میکنند به هر طریق ممکن محصولات خود را در همه جای شهر از فرشگاهها و سوپرمارکتها گرفته تا داروخانهها توزیع کنند و به این ترتیب افراد میتوانند به راحتی و بدون نیاز به تجویز پزشک به این داروها دسترسی پیدا کنند.
این درحالی است که کارشناسان در مورد اثرات سوء مصرف این داروها و لزوم توصیه پزشکی برای مصرف آنها هشدار میدهند و بهتر است نظارت بیشتری در این مورد صورت گیرد.
موانع نردهای
عبور گاه و بیگاه و بیدقت عابران از عرض خیابانها و بزرگراهها در حالی که خطکشی مخصوص عابران یا پل عابر پیاده تنها چند متر آن طرفتر قرار دارد، موجب شده است که علاوه بر بزرگراهها در وسط برخی خیابانها نیز نردهکشی شود تا عابران مجبور شوند تنها از محلهای مجاز عبور کنند.
هرچند این اقدام قابل تقدیر است و بیش از هر چیز امنیت عابران را تضمین میکند اما در برخی موارد وجود نداشتن پل عابر پیاده به اندازه کافی در امتداد این نردهها، به صورت غیر مستقیم عابران را تشویق به عبور غیر قانونی از روی نردهها میکند.
همچنین طراحی تعدادی از موانع به گونهای است که شهروندان میتوانند مانند پله از نردهها بالا رفته و از طرف دیگر آن به راحتی پایین بیایند.
به هر حال رعایت این دو نکته ( افزایش تعداد پلها و تغییر طراحی نردهها) به صورت توامان، تعداد سوانح رانندگی را به میزان قابل توجهی کاهش خواهد داد.
نویسندههای دیواری
گویا در کنار تابلوهای تبلیغاتی دیواری و رایگان، باید فضای رایگانی نیز برای نوشتن یادگاری در نظر گرفته شود. هر چند به طور حتم چنین فضایی نیز بعید است عطش نویسندگان دیواری را برای خطخطی نکردن دیوارهای شهر فرونشاند.
این معضل در حالی گریبانگیر شهر است که شهرداری هر چند ماه یکبار - با صرف هزینههای نه چندان اندک-برای پاکسازی دیوارهای شهر نیرویهای خود را اعزام میکند.
ماموران شهرداری با استفاده از محلولهای خاص و دستگاههای پمپ آب، بخشی از دیوارهای خطخطی را پاک میکنند.
اما به طور حتم هر ماه بخشی از دیوارها از فهرست پاکسازیها جا مانده و باقی نیز دوباره قربانی نویسندههای ناهنجار میشوند.
ناگفته نماند نوشتههای روی برخی دیوارهای دارای نمای سنگی، به اصطلاح کنگر خورده و لنگر میاندازند. به این معنی که پاک کردن این نوشتهها از روی دیوارهای سنگی و مرمرین بسیار دشوار است؛ بنابراین این نوشتهها گاهی اوقات سالهای سال روی دیوار باقی میمانند.
همسایهای به نام دربازکن
برخی ساکنان مجتمعهای مسکونی همسایهها را با دربازکن اشتباه گرفته و از آنها فقط برای باز کردن درهای ورودی ساختمان استفاده میکنند. تعدادی از خانوادههای پرجمعیت در نبود کلید، به راحتی زنگ همسایه را زده و از وی میخواهند در را برای آنها باز کند.
البته چنانچه این موضوع به یکیدو مرتبه بسنده شود، حق همسایگی ایجاب میکند که این کار در حق آنها انجام شود. اما گاهی اوقات تعداد این زنگزدنها فقط در طول شبانهروز از تعداد انگشتان یک دست فراتر میرود.
البته در اینجا باید به نقش پر رنگ والدین بیمبالات نیز تاکید کرد. زیرا بسیاری از پشتدریها (افراد فاقد کلید) را کودکان دبستانی و دانشآموزانی تشکیل میدهند که کلیدی به آنها داده نشده و بنابراین گاهی مجبور میشوند برای روبهرو نشدن با چهره عصبانی در بازکن مجتمع، یا همان همسایه عزیز، نقش سارق حرفهای را بازی کنند که در نبود کلید مجبور است از دیوار مردم بالا برود. البته این معضل بیشتر در ساعات استراحت حساسیت برمیانگیزد.