به گزارش همشهریآنلاین، افزایش قیمتها و در پی آن افزایش هزینههای اولیه زندگی در ۳ سال گذشته، معیشت بسیاری از مردم را تحتتأثیر خود قرار داده است. کم نیست تعداد مشاغل خرد و کسبوکارهایی که با افزایش روزانه قیمت دلار به تعطیلی کشانده شدند و کارگرانی را به جمع بیکاران اضافه کردند. همه اینها بهمعنای افزایش مددجویان تحت پوشش مراکز دولتی ازجمله بهزیستی و انجمنهای مردمنهاد است. برای مثال تعداد مستمریبگیران بهزیستی از یکمیلیون و ۵۰۰ هزار نفر در سال ۹۹ به ۲میلیون نفر در سال ۱۴۰۱ رسیده است؛ توجه داشته باشید که این تنها آمار مستمریبگیران در بین مددجویان سازمان بهزیستی کشور است و به همین نسبت شاهد افزایش تعداد مددجویان غیرمستمریبگیر در بهزیستی و دیگر نهادهای حمایتی هستیم؛ از کمیته امداد گرفته تا هلالاحمر و انجمنهای مردمنهاد که بهصورت غیردولتی اداره میشوند.
با قرار دادن ۲مسئله افزایش هزینههای معیشت در کنار افزایش جمعیت نیازمند به حمایت، به یک سؤال مهم میرسیم؛ اینکه در شرایط مشکلات اقتصادی آیا با کاهش میزان مشارکتهای مردمی روبهرو هستیم؟ و خیریهها و نهادهای حمایتی هزینههای خود را چگونه تامین میکنند؟
نگاهی به بودجه نهادهای دولتی ازجمله بهزیستی و هلالاحمر و مقایسه این ارقام با طرحها و هزینههای نهایی آنها نشان میدهد این بودجه نهتنها تامینکننده تمامی هزینههای چنین مراکزی نیست، بلکه بسیاری از هزینههای این مراکز از طریق مشارکتهای مردمی و کمکهای خیرین تامین میشود؛ کمکهایی که بسته به نیت خیران و ضرورتهای موجود صرف تامین هزینههای تحصیل، درمان، مسکن، معیشت، ساخت مدرسه و آبادانی روستاها و مناطق محروم میشود. بخش قابلتوجهی از این کمکها و مشارکتها بهصورت کمکهای نقدی و بخش دیگر مربوط به کمکهای غیرنقدی است.
وحید سلیمی، رئیس سازمان داوطلبان جمعیت هلالاحمر، بزرگترین نهاد غیردولتی داوطلبانه در کشور است. این جمعیت وظایف متعددی ازجمله امدادرسانی در بحرانها و حوادث و همچنین آموزش همگانی برای مقابله با بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی را بر عهده دارد.
سلیمی درباره گستره فعالیتهای این جمعیت میگوید: «وظایف جمعیت هلالاحمر براساس اهداف هفتگانه و بشردوستانه جمعیت تعریف شده است. تسکین آلام بشری یکی از این اهداف است. اگر بخواهیم وظایف هلالاحمر در گستره این هدف را تعریف کنیم به اقدامات بسیار زیادی میرسیم که در هر شهر و روستا و برای تکتک خدماتگیرندگان، بسته به شرایطی که در آن قرار دارند، متفاوت است. با کمک خیران و داوطلبان به تجهیز مدارس، ساخت منزل مسکونی برای حادثهدیدگانی مثل سیلزدهها یا تامین موادغذایی و حمایتهای معیشتی برای نیازمندان میپردازیم. ماهیت جمعیت هلالاحمر نهادی داوطلبانه است و این اقدامات با کمک خیران و مشارکتهای مردمی و فعالیت داوطلبانه انجام میگیرد.»
سلیمی که سالها از فعالیت او در سازمان داوطلبان و جمعیت هلالاحمر میگذرد، به فرهنگ داوطلبی در بین جامعه ایرانی اشاره میکند و میگوید: «بارها در حوادث مختلفی مثل زلزله کرمانشاه و سیل ۹۸ شاهد بودیم که کمکهای مردمی از اقصی نقاط کشور بهدست ما میرسید. در روستاهایی که کشاورزان آن، خود متاثر از سیل بودند کمکهای نقدی و غیرنقدی زیادی جمعآوری میشد. این یعنی روحیه دستگیری از نیازمندان و حادثهدیدگان فقیر و غنی نمیشناسد و هر کسی با هر میزان از توانایی که دارد در این کار سهیم میشود.»
با این حال، توزیع و تخصیص منابع که از طریق مشارکتها به نیازمندان میرسد، دستخوش تغییرات زیادی شده؛ چراکه با افزایش هزینهها، درواقع سهم مددجویان از این کمکها کاهش پیدا میکند.»
تغییر الگوی مشارکت داوطلبانه
مشارکتهای مردمی و کارهای داوطلبانه در سالهای گذشته با تغییر الگو همراه بوده است. یکی از مهمترین تغییرات، روی آوردن داوطلبان به ارائه کمکهای تخصصی است؛ اقدامی که باعث شده با وجود کم شدن منابع نقدی و افزایش هزینهها، خیریهها و مراکز مردمنهاد همچنان توان ادامه فعالیت داشته باشند؛ برای مثال بخش قابلتوجهی از کمکهای این نهادها مربوط به حمایتهای درمانی است. از سوی دیگر با تشکیل تیمهای تخصصی مثل تیمهای پزشکی، ساکنان روستاهای محروم و خانوادههای نیازمند به جای دریافت هزینه کمک درمانی، خدمات رایگان پزشکی را از تیمهای تخصصی داوطلب دریافت میکنند.
دکتر علی جهانگیرخان، دندانپزشک عمومی و یکی از پزشکانی است که بهصورت داوطلبانه همراه سایر پزشکان به روستاهای محروم در استانهای مختلف ازجمله سیستان و بلوچستان سر میزند. او میگوید: «هزینههای دندانپزشکی بسیار بالا رفته و طبقه کمبضاعت جامعه توان مالی کافی برای استفاده از این خدمات را ندارند و رسماً بهداشت دهان و دندان را از اولویتهای خود خارج کردهاند؛ برای همین اعزام پزشکان داوطلب به مناطق محروم بیش از گذشته ضروری بهنظر میرسد. شاید من و دیگر پزشکان توان مالی راهاندازی و تجهیز یک مرکز درمانی در روستاهای محروم را نداشته باشیم، اما با ترکیبی از کمکهای داوطلبانه و خیریهای و همچنین تسهیلگری نهادهایی مثل بهزیستی یا کمیته امداد، میتوانیم بهصورت دورهای در روستاهای محروم حاضر شویم و خدمات رایگان به ساکنان این روستاها ارائه دهیم.»
فعالیتهای داوطلبانه تخصصی در چند سال گذشته در بحرانهایی مثل سیل یا کرونا هم خودی نشان داده بودند؛ مثلاً تعمیرکاران لوازم خانگی بعد از سیل سال ۹۸ در لرستان و گلستان مستقر شدند تا به تعمیر لوازمخانگی خانوادههای متاثر از سیل بپردازند. در همان روزها گروههای دیگری از داوطلبان سراغ خانههای آسیبدیده رفته و به انجام کارهای عمرانی و مرمت دوباره خانهها میپرداختند.
امروز شاهد شکلگیری گروههای داوطلبانه متعددی با تخصص و تواناییهای متنوع در گوشه و کنار کشور هستیم.
افزایش ۴برابری هزینهها
وضعیت برای خیریهها و انجمنهای مردمنهاد هم چندان تفاوتی با بهزیستی و کمیته امداد ندارد. اشکان تقیپور، مدیرعامل مؤسسه خیریه نیکگامان جمشید میگوید: «وضعیت خیریهها و تامین هزینههای این مراکز را نمیتوان تنها با افزایش هزینهها سنجید؛ بهخصوص در یکی، دو سال گذشته شاهد جریان پیچیدهای از فعالیتها و رفتارهای اجتماعی بودیم.»
بهگفته او، تنها در یک مورد ساخت مدرسه با افزایش حدود ۳ تا ۴برابری هزینهها در ۲سال گذشته روبهرو بودیم. تقیپور میگوید: «در سال ۱۳۹۹ ساخت مدرسه بهطور متوسط متری ۳ تا ۳و نیم میلیون تومان برای ما هزینه داشت، اما امسال هزینههای ساخت مدرسه به متری ۸ تا ۱۰میلیون تومان افزایش پیدا کرده است، اما لزوماً قدرت خرید و سرمایه خیران به این نسبت افزایش نداشته است.»
با وجود این بهگفته تقیپور هنوز هم خیریهها و انجمنهای مردمنهاد نیازها و هزینههای خود را با کمک خیران و کمکهای مردمی تامین میکنند. او میگوید: «الگوی کمک و مشارکتهای مردمی در ایران لزوماً به توان مالی بالای خیران و نیکوکاران وابسته نیست. در این زمینه درست در سالهایی که با افزایش چشمگیر قیمتها و تورمهای پیدرپی روبهرو بودیم، کمکهای بیشتری هم از سوی مردم به سمت مراکز خیریه روانه میشد؛ چراکه اغلب این افراد با افزایش هزینهها به فکر تامین نیازهای ضروری خانوادههای نیازمند هم بودند. مثال دیگری در این زمینه نشان میدهد که مردم تا چه اندازه درک بالایی از میزان تأثیرشان در جامعه دارند؛ بهنظر میرسید در ۳سال گذشته با توجه به شیوع کرونا در کشور اغلب کمکهای مردمی به سمت و سوی کرونا سوق پیدا کند با این حال در واقعیت شاهد این بودیم که سایر بخشهای مرتبط با مشارکتهای مردمی با قوت و قدرت در حرکت بود؛ برای مثال سال گذشته در ۳ماهه نخست سال بیش از ۷۰درصد پروژههای مدرسهسازی تحقق پیدا کرده بود.»
جلوگیری از افزایش تعداد بیکاران
یک روی دیگر این سکه، افزایش تعداد خانوادههای نیازمند و همچنین جمعیت تحت پوشش نهادها و مراکز خیریه است. تقیپور در این مورد میگوید: «در چند سال گذشته شاهد کاهش توان مالی متوسط جامعه بودیم؛ بهطوری که برخی از خانوادههایی که نقش حامی برای مددجویان را ایفا میکردند در تامین هزینههای ضروری خود بازماندند و مجبور به کم کردن کمکها شدند. بخش دیگری نیز با از دست دادن شغل و درآمد خود عملاً به جمعیت مددجویان پیوستند و خودشان نیازمند حمایت بودند.»
تقیپور درباره نقش دولت برای کنترل این شرایط و کمک به کاهش تعداد خانوادههای نیازمند به کمک میگوید: «یک وظیفه مهم که بر عهده دولت قرار دارد، حمایت از کسبوکارها و صنایع برای ادامه حیات است. با این کار از بیکار شدن افراد شاغل در این مراکز جلوگیری میشود و بهمعنای جلوگیری از افزایش مددجویان است.»
او درباره نقش دولت در حمایت از مراکز خیریه میگوید: «فلسفه شکلگیری خیریهها این است که باری از دوش دولتها بردارند و بخشی از کارهای بر زمین مانده را برعهده بگیرند تا قشر آسیبدیده جامعه هم بتوانند حداقلهای مورد نیاز خود را داشته باشند؛ بنابراین خیریهها و انجمنهای مردمنهاد در این زمینه انتظاری از دولت برای کمک ندارند، اما دولت برای فعالیتهای خیریهها نقش یک تسهیلگر مهم را دارد. حالا که با افزایش نیاز در جامعه و افزایش مددجویان روبهرو هستیم بهتر است دولت هم تسهیلگری خود را به نحواحسن انجام دهد و از این طریق از خیریهها حمایت کند.»
مدیرعامل مؤسسه نیکوکاری نیکگامان جمشید درباره حمایتهای مالی دولت از مددجویان میگوید: «مددجویان یارانهای از دولت دریافت میکنند که مبلغ آن کمی بیشتر از یارانهای است که به عموم مردم تعلق میگیرد. این رقم عمدتاً صرف هزینههایی مثل توانبخشی میشود که البته رقم چندان چشمگیری نیست. تامین سایر هزینهها بر عهده خود مؤسسات است، اما در فعالیتهایی مثل ساخت مدرسه یا سایر اقدامات عامالمنفعه، دولت با اعطای مجوزهای لازم به خیریهها کمک میکند.»
خروج از چرخه مددجویی
سال گذشته ۵۰هزار جشن خودکفایی در کمیته امداد امامخمینی(ره) برگزار شده است. این یعنی ۵۰ هزار مددجوی تحت پوشش این نهاد که تا سال ۹۸ در حمایت این مجموعه بودند با آموزش مهارتهای لازم و ورود به چرخه کارآفرینی از چرخه مددکاری کمیته امداد خارج شده و خودشان تامینکننده درآمد و هزینه زندگیشان شدهاند.
مرتضی بختیاری، رئیس کمیته امداد امام خمینی(ره) میگوید: «مددجویان ما در ۲دسته قرار میگیرند؛ یکی افرادی مثل سالمندان و ازکارافتادگان و بیماران صعبالعلاج که توانایی انجام کار را ندارند و گروه دیگر افرادی هستند که میتوانند وارد چرخه اشتغال شده تا دیگر نیاز به حمایتهای مددکاری نداشته باشند؛ به همین دلیل ممکن است هر ساله میزان ورودیهای ما به جمع مددجویان بالا باشد، اما به همین نسبت، مددجویان بعد از حداقل ۳سال از این چرخه خارج میشوند.»
رئیس کمیته امداد همچنین از افزایش میزان مشارکتهای مردمی در سالهای گذشته با توجه به افزایش قیمتها و گرانی خبر میدهد. او میگوید: «گرچه فشار اقتصادی و گرانی قیمتها زندگی مردم را تحتتأثیر خود قرار داده، ولی ما همچنان به ادامه فعالیتهای مددکاری با کمک خیران و داوطلبان میپردازیم؛ مثلاً در عید قربان یا مناسبتهای خاص دیگر، مردم هزینههای همیشگی برگزاری این اعیاد، جشنها و مناسبتها را به نهادهای مددکارمحور هدیه میکنند. از طرفی سازمانها و نهادهای دیگری هم هستند که بخشی از درآمد تولید و محصول نهایی خود را برای توزیع بین نیازمندان اختصاص میدهند؛ مثل بنیاد مستضعفان که همین حالا اقدام به توزیع بستههای لبنی در مناطق محروم در میان مددجویان کمیته امداد کرده است.»
بهگفته رئیس کمیته امداد، برای کاهش نیازمندی مردم به دریافت خدمات مددکاری و حمایتهای معیشتی، یکی از بهترین راهها تامین اشتغال پایدار برای سرپرستان خانوار است.
نظر شما