می خوام شما را با قشری از جامعه بیشتر آشنا کنم. شاید تازگیها آدمهای عجیب زیاد دیدید ولی اگر روزی بین این همه آدم عجیب کسی رو دیدید که پشت بازوی یکی از دستهاش رشد عجیبی داشته تعجب نکنید؛ اون یک شهروند فضای آنلاین است.
باز هم تعجب نکنید اگر شخص دیگهای به چشمتان خورد که علاوه بر مشخصات بالا انگشت اشاره پهنی داشت؛ اون یک فعال فضای آنلاین است.
و اصلا جا نخورید اگر شخص دیگهای به چشمتان خورد که همه مشخصات بالا را داشت و بخشی از موهای سروصورتش را کنده بود؛ اون یک روزنامهنگار آنلاین است!
اینترنت قطعه وگرنه دوست داشتم این مطلب چند بار ویرایش کنم.
اینترنت قطعه، شاید لنگر یک کشتی به فیبر نوری گیرکرده باشه وگرنه برای اثبات حرفام یک گالری عکس از این آدمها ساخته بودم تا شما هم ببینید.
اینترنت قطعه، شاید توفان خورشیدی نویزی براه انداخته وگرنه یک پادکست از این آدمها داشتم که حتما براتون جذاب بود.
اینترنت قطعه، شاید ISPها خوب سرویس نمی دن وگرنه فیلم کوتاهی از این آدمها آماده کرده بودم که ببینید.
اینترنت قطعه، شاید مخابرات منطقه تجهیزاتش به روز نیست که نمی تونم افه جدیدم رو براتون توی این مطلب نمایش بدم؛ اون هم یک گزارش مولتی مدیا از این آدمها بود.
همکاران من یعنی همه اون روزنامه نگاران آنلاین که تعدادشون خیلی هم نیست، تقریبا اسباب و لوازم این حرفه رو دارن، لپتاب، دوربین دیجیتال و ... اما حیف هیچکدام از ما اینترنت نداریم.
رویای ما داشتن یک خط پرسرعت وایرلس وای مکس نیست که خبرامون رو از همون محل اتفاق روی سایت لود کنیم، یا داشتن پهنای باند بالا که خواننده سایت بتونه راحت لابه لای صفحات سایت قدم بزنه.
رویای ما داشتن یه روز آروم کاریه. روزی که چندین و چند بار روی صفحه ضیعف کیبرد نکوبیم. برای لود هر مطلبی چنگ به موهامون نزنیم کارمون تا نیمه شب طول نکشه، روزی که دستور Ctrl+F5 رو استفاده نکنیم.
خیلی دوست داشتم نوشته هام رو بخونید و نظرتون رو برام بفرستید ولی حیف؛ اینترنتون قعطه!