1 - در نگاه نخست، توصیف بیش از ویژگیهای دیگر شیوه نوشتاری ابراهیمی، توجه خواننده را جلب میکند. نویسنده آنقدر درباره آنچه میبیند، توضیح میدهد که خواننده چارهای جز دیدن و درک نکردن ندارد. در عین حال نویسنده همچنانکه توصیف میکند، توضیح هم میدهد؛ با زبانی که گاه کاملا شاعرانه میشود.
2 - داستان به شیوه اول شخص روایت میشود. شخصیت اصلی داستان، خود راوی است و داستان واگویههای اوست که ذهن خواننده را درگیر میکند.
3 - روزمرگی در ششمین را ه حل موج میزند. زنی در روزمرگیهای غرقشدهاش بهدنبال کسی است که با او حرف بزند؛ اما این همه رمان نیست! گذشته و حال در او ترکیب شده است و او میان این دو معلق است.
4 - مشکلات یک زن با همسر و خانواده او، تم اصلی داستان است که با فضاسازی، دیالوگ و واگویههای درونی بیان میشود؛ با زبانی که گاه سادهانگارانه و گزارشی میشود. اما مهمترین قسمت ماجرا، ارائه ندادن راه حل برای رفع این مشکلات است. نویسنده خواننده را آزاد میگذارد تا خود بهترین راه حل را که همان راه حل ششم است، انتخاب کند.
5 - ششمین راه حل رمانی باورپذیر است. داستان زنانی که در پیلههای شک و تردید همسران خود به پروانه شدن نمیرسند. یک داستان واقعی که در جستوجوی خودآگاهی زنانه است و به لایههای ناخودآگاه نقب میزند.