بسیاری از ما در موقعیت‌های سخت و دشوار با این سؤال مواجه می شویم که آیا عامل اصلی مشکلاتی که امروز برای ما به وجود می‌آید و رنج‌هایی که می بریم؛ ریشه در دوران کودکی ما دارد و ما نیز چاره‌ای در مقابل آنها نداریم؟ درواقع پیش‌نویس‌های دیگران در گذشته تا چه حد در زندگی کنونی ما تاثیر گذار خواهند بود؟

كوله پشتي‌هاي خانه پدري را از دوش‌تان  برداريد

همشهری آنلاین -یکتا فراهانی : همه افراد در ادامه تجربیات کودکی خود به سر می برند و معمولا تجربه اتفاقات منفی در اتفاقات آینده آنها تاثیر گذار خواهد بود. به گونه‌ای که  بسیاری از آنها  تا بزرگسالی هم  ادامه خواهند داشت  و فرد را دچار درگیری های فراوانی می‌کنند.

download-3-.jpg
دکتر علی صاحبی، روان‌شناس بالینی، مربی ارشد موسسه بین المللی واقعیت درمانی ویلیام گلاسردر 

آیا رهایی از گذشته امکان‌پذیر است؟

دکتر علی صاحبی، روان‌شناس بالینی، مربی ارشد موسسه بین المللی واقعیت‌درمانی ویلیام گلاسر در مورد تاثیر اتفاقات گذشته بر زمان حال ما می‌گوید: «سؤال مهم درباره تاثیر گذشته افراد آن است که ببینیم آیا طرح‌واره‌های اولیه ناکارآمدی که در ما نقش بسته شده‌اند ما را دست‌بسته و زبان‌بسته در اختیار آنها قرار می‌دهند؟ البته از دیدگاه روان‌شناسی علمی، این یک برداشت  فرویدی است که نقض شده است،چون هیچ مدرک و استناد علمی مشخص نمی‌کند که مشکلات ما ریشه در گذشته داشته باشند.»  

به گفته دکتر صاحبی، در پاسخ به این سؤال که گذشته در زندگی کنونی ما «اثر» داشته یا نه؛  باید گفت گذشته و دوران کودکی کاملا و صد درصد بر ما تاثیر گذار خواهند بود. اما هرگز و  به هیچ وجه نمی‌توانند «تعیین کننده» زندگی ما در حال حاضر باشند. یعنی همه مشاهدات و آموزش‌های مستقیم و غیر مستقیم  و رفتارهای دیگران در همه زمینه‌ها در چیزی که ما امروز هستیم  و نحوه نگرش و تصمیمات ما به گونه‌ای غیرقابل انکار «تاثیر» دارند. اما هرگز نمی‌توانند رفتار ما را در حال حاضر تعیین کنند.

ما قربانی گذشته نیستیم

مربی ارشد موسسه بین المللی واقعیت درمانی ویلیام گلاسر، می‌گوید قبلا اعتقاد بر این بود که ما به نوعی قربانی گذشته، تصمیمات والدین و همچنین تحت تاثیر رفتار معلمان  و مربیان خود و در واقع  قبل از زمان هوشیاری مغز خود هستیم؛ چون مغز در تمام  دوران‌های زندگی رشد نمی‌کند. در حالی که این موضوع واقعیت ندارد.

به گفته صاحبی؛ ما می‌توانیم با هوشیاری نسبت به آنچه در گذشته و دوران کودکی بر ما رفته است، به گونه ای هوشیارانه دست به اقداماتی بزنیم که بهتر بتواند خواسته های ما را برآورده کند و از ما فرد بهتری بسازد. چون ما باید جوابگوی اقدامات و تصمیمات خود باشیم.

در واقع ذهن ما برای اینکه روشن‌تر شود و بتوانیم با خود مهربان‌تر، علمی‌تر و منصفانه‌تر برخورد کنیم باید بپذیریم گذشته ما هر چه بوده؛ خوب یا بد نمی‌تواند تعیین کننده رفتار امروز ما باشد. چون همه افراد از جمله خود ما  می‌توانیم  با کمک از  اراده؛ کاری انجام دهیم  تا شرایط تغییرکند.

نقش آگاهی

 به گفته دکتر صاحبی، بدون آگاهی و بالا بردن سطح معلومات نمی‌توانیم دست به انتخاب درست بزنیم و تغییرات لازم را در زندگی خود ایجاد کنیم. اما وقتی بتوانیم سطح دانسته‌ها و توانمندی‌های خود را ارتقا دهیم؛ مشکلات امروز خود را با انتساب به دیگران از جمله خانواده یا نظام آموزشی  توجیه نخواهیم کرد، بلکه خودمان را مسوول اعمال خود می‌دانیم.

مثلا نمی‌توانیم بگوییم چون پدرمان نمی‌دانسته چطور می‌تواند درآمد بهتری داشته باشد و  همیشه در معاملات شکست خورده است، طبیعی است ما هم نتوانیم در آمد خوبی داشته باشیم.

دکتر صاحبی می‌گوید ما باید ببینیم از چه الگوهایی می‌توانیم استفاده کنیم تا ما را به سمت موفقیت هدایت کند. ضمن آنکه والدین ما با  بسیاری از موضوعاتی  که ما در حال حاضر با آنها سر وکار داریم آشنایی نداشته و دغدغه آنها را هم نداشته‌اند. ولی ما ناگزیر از آموزش آنها بوده ایم. مانند طرز کار با گوشی‌های همراه، اینترنت و فضای مجازی که شاید پدر و مادرهای ما  ضرورتی برای آشنایی  با آنها نداشته‌اند.  ولی ما استفاده از آنها را فرا گرفته‌ایم. بنابراین می‌توانیم هر چیزی را که لازمه زندگی در عصر حاضر است و زندگی ما را متحول می کند و تغییر می‌دهد یاد بگیریم، بدون توجه به  اینکه در گذشته کسی ضرورت آن را احساس نمی‌کرده است.

چرا به گذشته خود چسبیده‌ایم؟

بنا بر نظر این روان‌شناس، بسیاری از ما به گذشته خود چسبیده‌ایم  و همه مشکلات‌مان  را ناشی از اشتباهات والدین و اطرافیان مان  می‌دانیم. چون نمی‌خواهیم مسوولیت بپذیریم.

در واقع مسئولیت پذیری  موضوع بسیار مهمی است که اغلب، افراد شانه از بار مسئولیت آن  خالی می‌کنند. ما باید  مسئولیت کارها و رفتارها و همچنین پیامد آنها را بپذیریم. اما با توجه به اینکه کار سختی است و هزینه دارد؛ برای بسیاری افراد راحت‌تر است که بگویند مشکلات آنها مربوط به گذشته و  نوع تربیت آنهاست و  در واقع اسیر گذشته خود هستند.

شکل‌گیری طرح‌واره

به گفته مربی ارشد موسسه بین المللی واقعیت درمانی ویلیام گلاسر، یکی از روش‌های نوین روان شناسی به نام «طرح واره درمانی»   معتقد است کودک در ارتباط  با جهان خارج از جمله پدر و مادر، نیازهایی دارد که یا برآورده می شوند یا نه. در واقع اگر این نیازها برآورده نشوند و همچنین  کمتر از حد لازم یا بیش از اندازه به آنها توجه شود؛ طرح واره‌ها یا نظام باورهایی در فرد شکل می‌گیرد که تعداد آنها هم زیاد است و هر کدام به نوعی از رفتارهای ما  مربوط می شود.

 مثلا گاهی دچار طرح واره محرومیت هیجانی یا استحقاق می شویم. دراین طرح واره؛ با توجه به اینکه والدین کودک هر چه او می‌خواسته در اختیارش  قرار می‌دادند و مطابق خواسته‌های او تصمیم می‌گرفته‌اند؛ بنابراین او نیز در بزرگسالی  فکر می‌کند استحقاق آن را دارد که برای دیگران تصمیم بگیرد و گاهی نیز خودشیفته می‌شود. یا بر عکس؛ کسی که طرح‌واره رهاشدگی دارد سعی می‌کند همیشه مطابق میل دیگران رفتار کند تا او را رها نکنند.

طرح‌واره‌ها از شما سلب اختیار نمی‌کنند

دکتر صاحبی می‌گوید  توجه داشته باشیم «جفری یانگ» که موسس تئوری طرح‌واره درمانی است معتقد است  طرح واره‌ها به معنای این نیستند که ما اختیاری  در زندگی خود نداریم.

در واقع طرح‌واره ها محرک‌هایی هستند که در موقعیت‌های خاص از درون ما بروز می‌کنند؛ درست مانند ماشینی که جلوی ما بوق می زند، ولی در نهایت اختیار با ماست که چگونه عمل کنیم و  این خود ما هستیم که در نهایت  تصمیم می‌گیریم سوار ماشین شویم یا خیر. بنابراین به همان نسبت هم اگر مشکلی برای ما پیش بیاید خودمان  مقصر و همچنین مسوول تصمیماتی که می گیریم، هستیم.    

به گفته این روان‌شناس بالینی، طرح واره‌ها یا خاطرات قدیمی هم مانند ماشینژهایی هستند که برای ما بوق می زنند و بارها و بارها از خاطر ما می‌گذرند. اما این خود ما هستیم که تصمیم می‌گیریم چگونه با آنها برخورد کنیم. بنابراین داشتن طرح واره به این معنا نیست که ما هیچ اختیاری نداریم. در واقع، هوشیاری ما نسبت به طرح واره‌ها باعث می‌شود بارها و بارها یک مشکل را تکرار نکنیم.

همان‌گونه که اروین یالوم در کتاب «خیره به خورشید» می گوید: «تا زمانی که به این فکر چسبیده‌ایم که دلیل خوب زندگی نکردن ما، بیرون از وجود ماست؛ هیچ تغییر مثبتی در زندگی ما رخ نخواهد داد.

 تا زمانی هم که مسئولیت خود را به دوش افرادی می‌اندازیم که با ما بی‌انصافی کرده اند؛ همچنان در بن‌بست باقی خواهیم ماند. چون خود ما مسئول اتفاقات در زندگی‌مان هستیم و فقط خودمان قدرت تغییر دادن آنها را داریم.»

کوله پشتی های خانه پدری را از دوش‌تان  بردارید

همه ما کوله پشتی پر از آموزه های دوران کودکی با خود همراه داریم که تاثیر بسیار زیادی بر زندگی ما دارند. ولی به عقیده مربی ارشد موسسه بین المللی واقعیت درمانی ویلیام گلاسر، ما می‌توانیم این کوله‌بار سنگین را پایین بگذاریم، بار آن را سبک کنیم و کوله پشتی دیگری برای خود برگزینیم. در صورتی که بسیاری از ما همچنان با کوله بارهای سنگین گذشته  به راه خود ادامه خواهیم داد.

چگونه رفتار بهتری در پیش بگیریم

دکتر صاحبی می‌گوید تنها مسیر اصلاح و بهبودی زندگی ما «خود ارزیابی» و شناخت بهتر و بیشتر خودمان است. در واقع می توان گفت خود ارزیابی؛ دروازه ورود به دنیای تغییرات است.

 وقتی ما خودمان را در هر شرایطی ارزیابی می‌کنیم در حقیقت به چیزی به نام آگاهی و هوشیاری می‌رسیم. ضمن آنکه  تعیین هدف و خواسته‌های ‌ما در  هر موقعیتی می‌تواند تا حدود زیادی ما را کمک کند تا انتخاب بهتری داشته باشیم و بتوانیم تغییرات لازم را برای موفقیت ایجاد کنیم.

همان‌گونه که طبق  تئوری انتخاب در هر شرایطی؛ حتی اگر یک اسلحه برای اخاذی بر پیشانی ما باشد نیز  ما باز هم حداقل ۳ انتخاب خواهیم داشت. بنابراین در هر موقعیتی؛ این انتخاب‌های ما هستند که تعیین کننده به شمار می روند و هر کدام  نیز پیامدی  به دنبال خواهند داشت.

ضمن آنکه هر کاری که ما انجام می‌دهیم  و هر رفتاری که داریم؛ در واقع در پاسخ به یکی از نیازهای ما خواهد بود. روش پاسخ به این نیازها را هم الگوهایی از پیش تعیین شده ما مشخص خواهند کرد.

به گفته دکتر صاحبی، توجه داشته باشیم ما با  تفکر، مطالعه، مکاشفه و افزایش اطلاعات خود می‌توانیم شیوه های بهتری برای ارضای نیازهای خود در پیش بگیریم.

تکنیک بازسازی رفتار

 مربی ارشد موسسه بین المللی واقعیت درمانی ویلیام گلاسر، می‌گوید رفتار، مانند یک ماشین است  که نیاز به ۴ چرخ دارد. چرخ سمت راست جلو مربوط به «فکر» و  چرخ  جلو سمت چپ نیز  مخصوص «عمل» است.

 همچنین چرخ سمت راست پشت نیز  مربوط به «احساس» و چرخ سمت چپ پشت هم  مربوط به «فیزیولوژی» است.

دکتر صاحبی می‌گوید این ۴ چرخ در هر موقعیت خوب وبدی با همدیگر می‌چرخند. مثلا ما در هر موقعیتی  فکری داریم که  همراه با عمل است. و احساسی  از آن عمل داریم که بدن ما واکنش فیزیولوژیکی در ارتباط با انجام آن کار  خواهد داشت.

بنابراین در موقعیت‌های خاص و سخت باید بتوانیم  با توجه به این ۴ چرخ، سعی کنیم  فکر و عمل خود را به گونه‌ای تغییر دهیم که بتوانیم احساس بهتری داشته باشیم.

همچنین  وقتی به خودمان حق اشتباه کردن بدهیم و فکر کنیم  هر کسی ممکن است گاهی اشتباه کند احساس گناه نمی کنیم و با احساس بهتری مواجه خواهیم شد.   در نتیجه بدن ما نیز از لحاظ فیزیولوژیک، شرایط بهتری را تجربه خواهد کرد.

راهکار عملی در مواجهه با موقعیت‌های سخت

دکتر صاحبی می‌گوید ما می‌توانیم هنگام  انجام هر کاری و تصمیم گیری های مهم خود روی یک کاغذ،   علامت به علاوه (مثبت)  بزرگ رسم کنیم؛ به گونه‌ای که یک صفحه به  چهار خانه تقسیم شود. خانه  سمت راست پایین؛ احساس نامیده می شود و خانه پایین سمت چپ فیزیولوژی و حالت بدن نام می گیرد.  خانه بالای سمت راست،   فکر و  خانه بالای سمت چپ هم؛   عمل نامگذاری می شود.

به گفته صاحبی، در هر موقعیتی می‌توانیم با در نظر گرفتن این چهار مورد، احساسات خود را کنترل کنیم و تصمیم درستی بگیریم. یعنی با در نظر گرفتن و تداعی  هر موضوعی در ذهن، بهتر رفتار کنیم.

وقتی فکر می‌کنیم  در یک ملاقات مهم دوست داریم اعتماد به نفس داشته باشیم و بدن‌مان در حالت آرام باشد؛ بنابراین باید افکار خود را متناسب با آنها تغییر دهیم. به همین خاطر می‌توانیم همه احساسات خود را بنویسیم و آنها را ارزیابی کنیم. سپس فکر کنیم  قرار نیست اتفاق خاصی بیفتد که ما را نگران کند.

ما باید خودمان را به اندازه کافی خوب، دوست داشتنی  و شایسته بدانیم. وقتی به همه این موارد توجه داشته باشیم می توانیم بهتر نیز  تصمیم بگیریم. یعنی در فرایند تصویر سازی و آرام کردن فکر و احساس، شرایط جسمانی بهتری را تجربه و در نهایت درست رفتار کنیم.

کد خبر 700078

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha