این مدیر نفتی که اتفاقا مدیر قابلی در حوزه تخصصی خود است ظاهرا برای اداره و ارتقای جودو ایران با مشکلات عدیدهای روبهرو است و بهرغم تجربیاتی که از حضور در این فدراسیون دارد هنوز نتوانسته برای خارج ساختن این ورزش از فضای تاریکی که در آن قرار گرفته راهکاری پیدا کند. اشکال عمده مدیریت فدراسیون جودو این است که وی به دلیل شرایط دوشغلهبودنش به خوبی نمیتواند اشراف کاملی بر تمامی مسائل جودو داشته باشد و به همین دلیل مجبور است که بخش عمدهای از تفکرات و برنامههای اجرایی خود را به کسانی انتقال دهد که در اجرای آن با مشکلات روبه رو هستند.
به عنوان مثال برگزاری مسابقات جودو جام فجر بدون حضور نیروهای طرازاول جودو دنیا (بهرغم آنکه پیش از آن فدراسیون جودو خبر قطعی از حضور 8 قهرمان جهان و المپیک را در آن داده بود) و عنوان اینکه خارجیها به دلیل زمان نامناسب انجام آن غیبت کردهاند تنها میتواند بیانگر این مسئله باشد که امور بینالملل فدراسیون جودو ایران شاخصههای کارآمدی نداشته و عملا دارای ضعف است و نکته دیگر اینکه اگر مدیر جوان جودوی ایران بخواهد همچنان به نقدهای سازنده و منصفانه بیتوجه باشد و اصرار بر این داشته باشد که حقایق موجود جودو در رسانهها منعکس نشود، با سازوکارهای موجودش به طور فزایندهای همچنان شاهد نارساییهای موجود خواهد بود. ضمن آنکه این اعتقاد هم وجود دارد که جودوی ایران در حال حاضر پشتوانه کارشناسی ندارد و رضوی و همکارانش برای رفع این مشکل می توانند راه های بهتری در پیش بگیرند.