که پس از مطالعه مطالب آن فکر کردم باید یادداشتی برای آن بنویسم. این یادداشت را بر اساس اشاره به چهار نکته تنظیم کردهام که در پایان از آن نتیجهگیری مدل استقرایی خواهم کرد.
نکته اول آن که به نظر من وب سایت مرکز تحقیقات و مطالعات رسانهای همشهری با بنمایه توسعه علم در ایران ساماندهی شده است. شاید کسی متوجه این موضوع نباشد که راه اندازی این گونه سایتها فقط یک فعالیت علمی نیست بلکه یک حضور در فضای جدید مجازی و گاها خشن آکادمیک در سطح بین المللی است.
تاکید می کنم که سازماندهی این سایت علمی به معنای حضور در صحنهی رقابت علمی در سطح بین المللی است بخصوص آنکه مانایی در این فضا نیازمند قالب گذاریهای سیال و جذاب باید باشد و برآوردن چنین انتظاری از یک سایت ایرانی کار آسانی نیست. براساس پیمایش و نیز تخمین خودم، در این فضا بیش از 24 درصد از مطالب اینگونه سایتها را فارسی زبانان دور از وطن مطالعه خواهند کرد.
پس بر این اساس باید گفت این سایت یکی از سدهای مقاوم فعالیت علمی را شکسته است و آن اینکه ضرورتی ندارد برای فعالیت علمی به منابع خارجی تکیه کرد و هزینه های گزاف تهیه منابع را تحمل کرد بلکه مباحث را می توان به قضاوت مخاطبین گذاشت و حاصل آن را با افزودن نگاه وطنی و کاربردهای بومی در سایت تعبیه کرد.
از این گذشته، دیاسپرای فارسی زبانان در خارج، باوجود اینگونه سایتها اکنون مرجعی پیدا کرده است که از آن طریق نه تنها می تواند از تجارب و پیشرفتهای علمی داخلی مطلع شده و بهره ببرد بلکه می تواند تجارب خود در خارج را به مخاطبین داخلی منتقل کند و فاصله علمی را کاهش دهد. این بدان معنا خواهد بود که فاصله ی علمی داخل و خارج در 5 سال آینده کمتر و کمتر خواهد شد. همچنین، این به معنای آن است که ایرانیان داخل در حوزه تولید فضای علمی برای تولید علم به یکی از انقلابات آرام و دیجیتالی اما قدرتمند دست یافتهاند و سازوکارهای استفاده از آن را نیز خود ابداع می کنند و قواعد کار در حوزههای آن را نیز خود تدوین می کنند.
نکته دوم به نظر من به استفاده از زبان فارسی بر می گردد. زمانی در حلقه وین بحث بر سر استاندارد کردن زبان علم بود که اتفاقا برخی رشته ها فنی-مهندسی و پزشکی نیز به آن تن در دادند و همان علم را بازبان انگلیسی و فرانسه وارد ایران کردند و حاصل آن خارجی بودن ایدئولوژی علم در ایران شد که سالها طول می کشد تا از آن بیرون بیاییم.
بحث آن قدر جدی شده است که برخی از دانشگاهیان داخلی هم حتی در همین زمان زبان انگلیسی را زبان علم می دانند. اما برخی از اساتید و دانشمندان ایرانی راه دیگری را پیش گرفته اند و آن اثبات این نکته بوده است که همانطور که در زمان ابن سینا و فارابی و خیام و ... زبانهای فارسی و غیر انگلیسی زبان علم بوده است حالا هم می تواند همین روند ادامه یابد.
سایت همشهری با وارد کردن زبان فارسی در محیط وب نه تنها حضور علمی ایرانیان را در فضای بین المللی تولید علم محقق کرده است بلکه همچون مجله جهانی رسانه زبان فارسی را محور مباحث علمی قرار داده است و نشان داده است که استانداردسازی زبان در محیط وب دیگر یک ادعای مرده است و زبان فارسی قدرت تولید علم و توزیع آن را داراست. از این گذشته، ایران ادعای تمدنی دارد و نمی تواند زبان خود را از فرآیند توسعه ی تمدنی خود خارج کند. سایت همشهری این ادعا را عملا محقق کرده است.
نکته سوم آن که، سایت همشهری برخلاف بسیاری از سایتهای علمی و یا مجلات علمی جهتگیری فرقهای ندارد و مباحث را صرف نظر از منبع تولید آنها در اختیار مخاطبین میگذارد.
نکته چهارم این که، این سایت، دیدگاه انتقادی را در ارزیابی تحول کاربرد علم ارتباطات در حوزههای مختلف بکار گرفته و منعکس می کند. توضیح آنکه طبق آخرین آمار نزدیک به 35 درصد از جمعیت ایران تحت تاثیر اینترنت می باشند و علاوه بر آن 55 درصد از کاربران اینترنت در خاورمیانه ایرانی هستند.
چنین نفوذی به این معناست که مسئولیت فضای تولید علم در محیط اینترنت بر اساس جمعیت استفاده کننده ی آن که اغلب ایرانی هستند باید با محتوای نگاه انتقادی به رسانههای نوین در دست ایرانیان قرار بگیرد. سایت همشهری در برآوردن بخشی از این مسئولیت موفق عمل کرده است و باید مورد استقبال و حمایت قرار بگیرد.
با توجه به این چهار نکته باید نتیجه گیری کنم که سایت مرکز تحقیقات و مطالعات همشهری، ارتباطات را از منظر جماعت روشنفکر متخصص ایرانی با زبان فارسی و از دید انتقادی در اختیار همگان می گذارد.
اگر این نتیجه درست باشد، این سایت یک رسالت تاریخی را در موقع خود و خیلی به هنگام به انجام رسانده و آن عبارت است از اینکه متخصصین علم ارتباطات در ایران را هشیار نگاه می دارد تا در موقع لازم موضعگیری لازم را در جهت کاربرد مهارتهای ارتباطی در خارج از ایران و ارزیابی علمی این کاربردها، پاسخ لازم را برای این کاربردها که احیانا بر علیه منافع ایران باشد فراهم کند. نمونه آن را می توان در تحلیل فیلمهایی دید که بر علیه تاریخ تمدن ایران در آمریکا ساخته شد و سایت همشهری با برخوردی آکادمیک به آن پرداخته است.
دانشیار گروه ارتباطات دانشگاه تهران