اما وقتی ماجرا به پلیس گزارش شد، وی و 3همدستش در محاصره پلیس قرار گرفتند.
مدتی قبل مرد میانسالی به دادسرای ناحیه یک تهران رفت و با این ادعا که فردی ناشناس قصد اخاذی دهها میلیون تومانی از وی را دارد، درخواست کمک کرد.
این مرد به قاضی نیک صفت- بازپرس شعبه 5 دادسرا- گفت: از چند روز قبل، فرد ناشناسی دائما با من و پسرم تماس میگرفت و ادعا میکرد فیلم سیاهی از من در اختیار دارد و اگر60 میلیون تومان به وی و همدستانش پرداخت نکنم، آنها این فیلم را در اینترنت منتشر میکنند.
بازپرس نیک صفت، با شنیدن اظهارات مرد میانسال، دستور شناسایی و دستگیری تماسگیرنده ناشناس را صادر کرد و به این ترتیب، تیم ویژهای از کارآگاهان اداره 16 پلیس آگاهی تهران، تحقیقات خود را برای ردزنی تبهکار ناشناس آغاز کردند.
در نخستین مرحله از تحقیقات، کارآگاهان پلیس از مرد ثروتمند خواستند فهرستی از تمامی افرادی را که به آنها مشکوک است، در اختیار پلیس قرار دهد. در این فهرست، نام مردی به اسم محمود به چشم میخورد که مدتی قبل با مرد ثروتمند در جریان یک معامله دچار اختلاف حساب شده بود.
در شاخه دیگری از تحقیقات، ماموران با دادن آموزشهای لازم به مرد ثروتمند از وی خواستند در تماسهای بعدی مرد ناشناس وانمود کند که قصد پرداخت مبلغ درخواستی را دارد و به این ترتیب با وی قرار بگذارد تا او را به حلقه محاصره پلیس بکشاند.
وقتی در تماسهای بعدی مرد ناشناس فریب این نقشه را خورد و محلی را برای تحویل گرفتن مبلغ درخواستی در خیابانی در کرج تعیین کرد، تیم ویژه پلیس محل قرار را بهصورت نامحسوس تحت نظر گرفت و تمام راههای فرار را بست.
ساعاتی از استقرار تیم پلیسی نگذشته بود که یک خودروی سواری که 3 سرنشین داشت، مقابل مرد ثروتمند توقف کرد و در این لحظه بود که ماموران در یک عملیات ضربتی خودرو را به محاصره درآوردند و با دستگیری سرنشینان خودرو، آنها را به اداره پلیس منتقل کردند.
به خاطر هزینه عروسی
از آنجا که احتمال دخالت افراد دیگری نیز در این اخاذی سیاه وجود داشت، متهمان به سرعت تحت بازجوییهای فنی و پلیسی قرار گرفتند.
در جریان این بازجوییها یکی از متهمان به نام محمد، با بیان اینکه مغز متفکر گروه یکی از دوستان او به نام محمود است، گفت: چند روز قبل محمود با من تماس گرفت و با این ادعا که از مردی به نام سعید 60 میلیون تومان طلبکار است، گفت که اگر بتوانم طلبش را نقد کنم، 20 میلیون تومان به من میدهد، از آنجا که برای برگزاری مراسم ازدواجم، به پول نیاز داشتم، پیشنهاد محمود را قبول کردم و به همراه 2 نفر دیگر از دوستانم، از اصفهان به تهران آمدیم.
سناریوی پیچیده
محمد ادامه داد: وقتی به تهران رسیدیم، محمود به ما گفت از آنجا که نمیتوانیم به راحتی طلبش را از سعید پس بگیریم، بهتر است وانمود کنیم فیلم سیاهی از او در اختیار داریم و اگر او بدهیاش را ندهد، فیلم را در اینترنت منتشر میکنیم.
برای انجام نقشهای که سعید طراحی کرده بود، من و همدستانم با سعید و پسرش تماس گرفتیم و تهدید کردیم اگر آنها60 میلیون تومان پرداخت نکنند، فیلم سیاهی از او را، روی اینترنت قرار میدهیم.
بعد از چندین بار تماس، فکر میکردیم که آنها راضی به پرداخت مبلغ درخواستی شدهاند اما در محل قرار غافلگیر شدیم.
همیشه بازنده
محمد افزود: بعد از دستگیری، تازه فهمیدیم از دو طرف باختهایم و نه تنها قرار سعید، نقشهای برای دستگیری ما بوده است، بلکه ادعای محمود نیز دروغ بوده و او از ابتدا قصد اخاذی داشته است.
با اطلاعاتی که محمد در اختیار ماموران پلیس قرار داد، مخفیگاه محمود در شمال شهر شناسایی و وی دستگیر شد.
وسوسه پولدار شدن
سهشنبه گذشته هنگامی که محمود، مقابل قاضی نیکصفت قرار گرفت، لب به اعتراف گشود و در توضیح نقشه خود برای اخاذی گفت: مدتی قبل با سعید در جریان یک معامله آشنا شدم.
وقتی متوجه ثروت زیاد او شدم، وسوسه اخاذی میلیونی از او به جانم افتاد، برای این کار با یکی از دوستانم که میدانستم قصد ازدواج دارد و دستش خالی است تماس گرفتم و گفتم که از سعید طلبکارم و اگر کمکم کند پولم را پس بگیرم، پول خوبی به او میدهم.
با این شگرد، او را وسوسه کردم و او به همراه 2 نفر دیگر از دوستانش برای کمک به من از اصفهان به تهران آمدند اما در دام پلیس افتادیم و دستگیر شدیم.
قاضی نیک صفت بعد از شنیدن اعترافات متهمان برای آنها قرار قانونی صادر کرد و پرونده این اخاذی میلیونی برای تحقیقات تکمیلی در اختیار کارآگاهان قرار گرفت.