به گزارش همشهری آنلاین، چند روز پیش رسانههای ترک اعلام کردند، مولود چاووشاوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه، حجابی کرلانگیچ (Hicabi Kırlangıç) را که سابقاً سفیر ترکیه در دهلینو بود، به عنوان سفیر این کشور در تهران (ایران) منصوب کرده است.
کرلانگیچ، متولد ۱۹۶۶ در آماسیه است که تحصیلات دانشگاهی خود را تا پایان دوره دکتری، در دانشگاه آنکارا، گذرانده است. او از سال ۱۹۹۸ در دانشکده ادبیات دانشگاه آنکارا، در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری به آموزش زبان و ادبیات فارسی مشغول بوده و کلاسهای شرح غزلیات حافظ، شرح مثنوی مولانا و برخی دیگر از متون عرفانی و ادبیات تطبیقی را تدریس میکند. حجابی همچنین عضو هیئت مدیره انجمن مولاناپژوهی و عضو اتحادیه نویسندگان ترکیه است. او در سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸ و نیز، ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ رییس اتحادیه نویسندگان ترکیه بوده است.
این دیپلمات درباره آشنایی خود با زبان فارسی گفته است: آشناییام با زبان فارسی به اواخر دهه پنجاه شمسی، اوایل دهه هشتاد میلادی، برمیگردد. زمانی که دانشآموز مقطع دبیرستان بودم و به کلاسهای ادبیات علاقه زیادی داشتم. در آن کلاسها، دبیر ادبیاتمان از اهمیت زبان فارسی برای ادبیات کلاسیک ترکی سخن میگفت و من شاید تحت تأثیر سخنان او، تصمیم گرفتم در دانشگاه، فارسی یاد بگیرم.
از دیگر فعالیتهای اصلی کرلانگیچ، ترجمه متون ادب فارسی است؛ ترجمه «مثنوی معنوی»، «بوستان» و «گلستان» سعدی، «سبحة الابرار» جامی و «صد سال داستاننویسی در ایران» از حسن میرعابدینی، بخشی از کارنامه ترجمههای حجابی کرلانگیچ است. کرلانگیچ همچنین دیوان کامل حافظ را نیز به زبان ترکی استانبولی ترجمه کرده است و به دلیل ترجمه آن در سال گذشته ششمین نشان درجه یک علمی حافظشناسی را به دست آورد.
او درباره شعر حافظ گفته بود: یکی از خصوصیات شعر حافظ، قدرت تصویرسازی است. تصویرهایی که در شعر حافظ با زبان محکم و شگردهای بدیعی، مفاهیم خاص و شورآفرینیهای بینظیر، همراه هستند، شعر حافظ را از شعر شاعران دیگر متمایز میسازند. حافظ شیرازی، بهعنوان شاعری منحصربهفرد، پس از ادوار پُرعظمت شعر فارسی، رونق خاصی به شعر بخشیده و شعری را به وجود آورده که نوعی تلفیق گونههای شعر قبل از اوست. این است که صدای حافظ در نتیجه این توانایی به اقصای جهان رسیده و به شهرت بینظیری نائل شده است که در تاریخ، نصیب کمتر شاعری در جهان بوده است. گوته شاعر معروف آلمانی تحت تأثیر حافظ، «دیوان غرب و شرق» را تدوین کرده است و شاعران عثمانی بهویژه و بیشتر از شعرای دیگر جهان، بر حافظ احترام گذاشته و شعر وی را سرمشق خود قرار دادهاند.
بهگفته کرلانگیچ، در دوره عثمانی، تدریس فارسی بسیار شایع بوده است و بیشتر تحصیلکردهها، تا حدودی، فارسی بلد بودهاند و بسیاری از روشنفکران، از خواندن اشعار حافظ لذت میبردهاند. در دورهی جمهوریت نیز، حافظ شیرازی مورد علاقهی شاعران، تحصیلکردهها و روشنفکران ترکیه قرار گرفته است. در دوره جمهوریت، در ترکیه کسانی که فارسی بلد باشند و اشعار فارسی را از زبان اصلیاش بخوانند، خیلی کمتر بوده؛ ولی شهرت حافظ چندان کم نبوده است.
او همچنین در سال ۱۳۹۶ در مراسم رونمایی ترجمه «مثنوی مولانا به ترکی» درباره زبان فارسی و جایگاه مثنوی مولانا در ترکیه گفته بود: در ترکیه قدمت زبان فارسی بسیار زیاد است؛ از زمان سلاجقه تا امروز زبان فارسی میان اقشار مختلف جامعه ترکیه از نیروی شگفتی برخوردار است. در دوره عثمانی فارسی یکی از زبانهای رایج در جوامع فرهنگی ما بود و در مدارس از فارسی در کنار عربی و ترکی استفاده میشد. مثنوی مولانا، بوستان و گلستان سعدی شیرازی در کلاسها تدریس میشد، بهویژه گزیدههایی از بوستان و گلستان. البته در دوره عثمانی ترجمه فارسی به ترکی چندان نیاز نبود. افراد باسواد با زبان فارسی هم آشنا بودند، از اینروی بیشتر جای ترجمه از شرحهای نوشته شده استفاده میشد. در دوره جمهوری الفبا تغییر کرد و زبان ترکی رفتهرفته از ریشههای خود فاصله گرفت؛ از آنپس نیاز به ترجمه حاصل شد؛ پس از این مقطع مترجمان به ترجمه مثنوی و دیگر آثار کلاسیک فارسی پرداختند. به طور کلی میتوان گفت در زمان عثمانی و جمهوری بیش از بیست عنوان شرح و ترجمه از مثنوی در زبان ترکی صورت گرفته است. در سال ۲۰۰۷ از سوی یونسکو سال مولانا نامگذاری شد؛ از آنپس مولویپژوهی در ترکیه فزونی یافت و ترجمههای متعددی از آثار او صورت گرفت.
سفیر جدید ترکیه در تهران ادامه داد: البته مثنوی تنها با ترجمهها به ذهن نفوذ نمیکند؛ باید شرحها و تحلیلهای زیادی نگاشته شود، بهویژه در ترکیه که از زبان فارسی خیلی فاصله گرفته است. در اتحادیه نویسندگان ترکیه جلسات مثنویخوانی برگزار میشد؛ هفدهسال طول کشید تا تمام مثنوی را در آنجا بخوانیم و شرح بدهیم؛ این سبب شد در شهرهای دیگر ترکیه نیز مثنویخوانی آغاز شود.
او با اشاره به رسم مثنویخوانی در دوره عثمانی، شرح قولی از یحیی کمال، آخرین شاعر عروضی ترک، را ضروری دانست و اظهار کرد: او میگوید اجداد ما با خواندن مثنوی و خوردن پلو تا دروازه وین پیش رفتند. این سخن حال و هوای جامعهی عثمانی را بازگو میکند؛ در آن زمان همهجا مثنوی و مثنویخوانی دایر و رایج بود؛ تقریبا در همهی شهرهای بزرگ مولویخانه وجود داشت که امروز تنها تعداد اندکی از آنها باقی است.
نظر شما