همشهری آنلاین- علیالله سلیمی : کتاب «بهسوی میمک» ناگفتههایی از نخستین پیروزی ایران در جنگ و خاطرات سیاسی و اجتماعی در آن مقطع تاریخی است. خاطرات کتاب به قلم علیکرم محمدیان است که خود از اهالی آن منطقه بوده و هست و در زمان نبرد میمک بهعنوان یکی از رزمندگان تأثیرگذار با مسئولیت هماهنگی بین عشایر آن منطقه و نیروهای نظامی عمل کرده و باعث موفقیت در طرحهای نظامی در آزادسازی ارتفاعات میمک شده است. کتاب حاضر در ۶فصل تنظیم شده که راوی در فصل اول با عنوان«دوران کودکی تا دبیرستان» به ایام کودکی و نوجوانی خود در میان عشایر ایل خزل میپردازد. راوی در این فصل توضیح میدهد که خانواده او از عشایر ایلام، متعلق به ایل خزل و طایفه مرشدوند هستند. بنابراین، او در دوران کودکی، زندگی در سیاهچادرها و میان عشایر را تجربه کرده اما همزمان به تحصیل هم توجه داشته است. او میگوید: «دوران ابتدایی را در دبستان کارزان علیا و در فصل قشلاق در مدارس سیار عشایری گذراندم.» (ص ۲۹).
در فصل دوم کتاب با عنوان «دوران دانشجویی و کلیدخوردن انقلاب اسلامی» به مواردی همچون ورود راوی به دانشگاه، حضور در تشکلهای دانشجویی و آشنایی با نهضت امامخمینی(ره)، شرکت در کلاسهای مذهبی و دستگیری توسط ساواک اشاره میشود. او همچنین در این فصل به وقایعی مانند دیدار با حضرت آیتالله خامنهای در زمان تبعید ایشان، مراسم چهلم شهدای یزد، حمله ژاندارمری به سیاهچادرها و مهاجرت از روستا اشاره میکند.
فصل سوم کتاب درباره پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی است. خاطراتی که در این فصل تعریف میشود، بیشتر حال و هوای روزهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و اتفاقهای استان ایلام در این منطقه را نشان میدهد. ازجمله تشکیل کمیته انقلاب اسلامی و حفاظت از مرز میمک بهعنوان نخستین حکم کمیته، حضور داوطلبانه عشایر در پاسگاههای مرزی برای مقابله با هرگونه تهدیدی از جانب دشمن، خالیبودن مرز در منطقه میمک و سقوط پاسگاه هلاله در این منطقه. موضوع دیگری که در این فصل به تفصیل به آن پرداخته شده، نزاع قومی در ایلام است که دامنه وسیعی بهخود گرفته و در نهایت علیکرم محمدیان، نقش انکارناپذیری در ایجاد صلح و آشتی بین طایفههای درگیر در این نزاع قومی داشته است.
او بهعنوان نماینده استاندار در کمیته صلح وارد شده و جشن صلح و دوستی را بین طایفههای درگیر به ارمغان میآورد. در فصل چهارم کتاب که عنوان «افسر عقیدتی- سیاسی» برای آن انتخاب شده، خاطرات اعزام به خدمت و فعالیت راوی بهعنوان افسر عقیدتی- سیاسی در کنار نیروهای ارتشی بیان میشود. او در این ایام با افرادی مانند شهید صیاد شیرازی و دکتر چمران ملاقات و در همایش ستاد مشترک شرکت میکند.
در فصل پنجم با عنوان «بهسوی میمک»، موضوع حضور داوطلبانه راوی در جبهه مطرح میشود که تقریبا همزمان با اشغال میمک توسط ارتش عراق و آغاز جنگ تحمیلی است. او در این زمان نقش تعیینکنندهای در بسیج عشایر برای آزادسازی میمک دارد و برای فراهمکردن زمینههای نبرد نهایی میمک تلاش میکند. سرانجام فصل پایانی کتاب با عنوان «فتح میمک» به آزادسازی این منطقه از دست عراقیها میپردازد. ادامه این فصل، سایر فعالیتهای اجتماعی علیکرم محمدیان در استان ایلام بهویژه میمک را روایت میکند.
در مجموع، کتاب «بهسوی میمک» به طرح کلی این موضوع میپردازد که نبرد میمک یک نبرد نبود، یک حماسه بود؛ نهتنها حماسه عشایر خزل و تیپ۱زرهی، بلکه نمادی از حماسه عشایر و بسیج و نیروهای نظامی ایران بود. در آغاز این حماسه سرنوشتساز، شجاع مردان رشید ایل به همراه برادران ارتشی خود به قلب دشمن نفوذ کردند و با پایمردی و مقاومت بیبدیل دشمن را به زانو درآوردند.
کتاب «بهسوی میمک» نوشته علیکرم محمدیان در ۳۱۲صفحه با شمارگان ۲۵۰۰نسخه از سوی انتشارات سوره مهر در تهران چاپ و منتشر شده است.
نظر شما