پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۵ - ۱۰:۰۰
۰ نفر

غلامحسین عدالتی: هر مدرسه‌ای به مثابه یک کشتی است که بایستی هدفی را دنبال کند.

مدرسه‌ای که دماغه‌ کشتی خود را در جهت مشخص نگرفته است در دریای مواج سرگردان خواهد ماند. ابتدایی‌ترین و اصلی‌ترین کارکرد یک رهبر آموزشی، داشتن چشم‌اندازی از آینده و انتقال این چشم‌انداز به مربیان، والدین، دانش‌آموزان و جامعه است.

 مدرسه‌ای که فراتر از ملاک نمره، افزایش درصد قبولی، کنکور تیزهوشان و... معیاری ندارد مثل جزیره‌ای تنها و دور افتاده از بطن اجتماع و تحولات شتابنده جامعه پیرامونی و جامعه جهانی، دانش‌آموزی به جامعه تحویل خواهد داد که «ناتوان از زندگی کردن» است.


مدرسه‌ اثربخش ابتدا آینده را تصور می‌کند و سپس آن را می‌سازد و در این زمینه بیشترین نقش را به خود دانش‌آموزان می‌دهد تا با هدایت و حمایت اولیا و مربیان بتوانند برای زندگی در شرایط جدید جامعه خود را مهیا سازند.


برنامه‌ریزی استراتژیک، داشتن اهداف سالیانه، ماهیانه و روزانه، آموزش مدیریت زمان، استفاده از گروه‌های تخصصی، بهره‌گیری از اساتید دانشگاه‌ها، استفاده از منابع عظیم اطلاعاتی از جمله اینترنت و آموزش فرهنگ استفاده صحیح از این منابع و بسیاری دیگر می‌تواند مدرسه را نه به عنوان بخشی منفعل و منفک، بلکه به عنوان جلودار، موتور محرکه و در نهایت گنجینه ذخایر و ثروت اصلی یک جامعه قرار دهد. تحصیل توأم با «اشک» با یادگیری به همراه «لذت» تفاوتی اساسی دارد. در مدرسه‌ای که بذر اعتماد کاشته شود، میوه مشارکت چیده می‌شود. مدرسه در نظام آموزشی اسلامی مکان افزوده شدن است نه کاسته شدن، مدرسه مکانی است برای خودیابی و خودسازی.


مدرسه با آشنا ساختن دانش‌آموزان با مجموعه توانایی‌های خود آنها را صاحب اعتماد به نفس بالا، اهل ریسک حساب شده، عملکرد خردمندانه، تفکر علمی، بینش انتقادی و در نهایت خداجو بار می‌آورد.

مدرسه‌ای که روی نقاط ضعف دانش‌آموزان دست می‌گذارد مثل باغبانی است که به‌جای بذرهای مفید و سالم علف‌های هرز را پرورش می‌دهد.


مدرسه مکان کرامت‌بخشی به انسان‌هاست، در مدرسه مطلوب، مدیر آموزشی نه‌فقط رهبر آموزشی است، بلکه یک رهبر اخلاقی است که در مدرسه تحت هدایت او معلم، از یاد دادن، دانش‌آموز از یادگرفتن، والدین از مشارکت و خود مدیر از هدایت مجموعه لذت می‌برند.


در مدرسه اثربخش به تفاوت‌های فردی افراد با احترام نگریسته می‌شود و هر کسی آن‌گونه‌ای که «هست» پذیرفته می‌شود تا آن‌گونه که می‌بایست «ساخته شود» را، خود داوطلبانه بپذیرد و در آن مسیر با اولیا و مربیان همکاری کند. در مدرسه اثربخش فضای مثبتی بر جریان‌ یاددهی- یادگیری حاکم است و هیچ چیز از جمله مدرک تحصیلی، امتحان، نمره و... نمی‌تواند جایگزین منزلت والای «انسان» شود.


هیچ‌چیز به اندازه اصل مشارکت در تصمیم‌گیری‌ها نمی‌تواند باعث آزاد شدن انرژی همکارانه افراد به‌ویژه اولیا، مربیان و دانش‌آموزان در جهت رسیدن به اهداف نظام آموزشی شود.  هرچه میزان اطلاعات افراد از جریانات و تصمیم‌گیری‌های مدرسه افزایش پیدا می‌کند انگیزه آنها برای حل مشکلات مدرسه بیشتر می‌شود. رهبران آموزشی موفق به دنبال ساختن کانال‌های ارتباطی و تعاملی با اولیا، جامعه، رسانه‌ها، مربیان و دانش‌آموزان هستند که تا جریان اطلاعات، در این کانال‌ها به‌راحتی رد و بدل شده و افراد اندوخته‌های عقلی و بضاعت تجربی خود را در اختیار مدرسه قرار دهند.

 مدرسه سالم همان مدرسه‌ای  است که نقشه‌های ذهنی گذشته را به چالش می‌کشد، ملاک شخصیت‌دهی و ارزش افزوده را به‌جای «نمره افزوده» می‌گذارد، به‌جای فشار بر یادگیری «کشش» در یادگیری ایجاد می‌کند. در مدرسه سالم همه افراد اعم از کارکنان، اولیا و دانش‌آموزان یادگیرنده می‌شوند و همه از هم می‌آموزند، افراد با هم عهد و پیمان می‌بندند که اطلاعات را به دانش و دانش را به معرفت تبدیل سازند.

 در این مدرسه اولیا و مربیان بیشتر از خود دانش‌آموزان به یادگیری علاقه نشان می‌دهند و می‌آموزند با آموزش بیشتر نه‌فقط به تربیت بهتر دانش‌آموزان کمک کنند، بلکه با بیشتر آموختن رمز بهتر زندگی کردن را نیز بیابند.

کد خبر 7135

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز