روانشناسان معتقد هستند که آموزش یعنی ایحاد تغییر در رفتار انسانها در حالی که یکی از نقاط ضعف کمیته داوران نپرداختن به موضوعات آموزش است. برای مثال در جلسات سراسری سعی شده که بیشتر از پیشکسوتان تجلیل و تشکر شود تا اینکه به آموزش داوران رسیدگی شود.
متاسفانه به جای اینکه اشتباهات داوری فصل گذشته را در همایش داوران بررسی کرده و توانمندی آنها را نسبت به شناخت خطاها بالا ببرند به شکل کاملا قدیمی و کلاسیک و با فرار از شیوههای نوین سعی شده که مطالب همیشگی را برای داوران تدریس کنند. جاگیری، نحوه حتی فوتکردن در سوت، شناخت بازیکنان اخطاری، موقعیتشناسی در بحرانها از مواردی است که باید در این دورهها تدریس میشد.
این در حالی است که در اروپا، فرهنگ رنگها را به داوران آموزش میدهند تا از آن در نحوه قضاوتشان استفاده کنند. اشکالی که وجود دارد این است که داوران فاقد مهارت برای مدیریت بحران و فرار از جنجالهایی هستند که ممکن است در طول مسابقه گریبان آنها را بگیرد.
عنوانی که عنایت یدک میکشد یعنی مدرس AFC میتواند برای کمیته داوران یک وزنه باشد ولی متاسفانه ایشان در این مسائل آموزشی دارای انحصارطلبی است و فکر میکند قوانینی که در بورد بینالمللی تصویب میشود فقط توسط وی به خوبی قابلترجمه و تفسیر است.
براساس یک عادت بد هیاتهای فوتبال استانها در مقام تمجید از رئیس کمیته داوران - حالا این رئیس هرکس که میخواهد باشد- از او دعوت میکنند که در استان آنها فقط توسط رئیس کلاس آموزش برگزار شود و این باعث میشود که مانند پدیده دوشغلهها، مدرسان خوب فدراسیون همیشه پشت سر رئیس کمیته داوران درجا بزنند. برای مثال استانهایی که از رضا غیاثی رئیس سابق کمیته داوران دعوت میکردند که برای آنها کلاس برگزار کند یا استانهایی که منوچهر نظری را دعوت میکردند چرا هم اکنون از آنها دعوت به عمل نمیآورند؟
این نشان میدهد که کمیته داوران نیز فریب دعوتهای ظاهری استانها را خورده و خود مانع توسعه داوری فوتبال است. برخی از مدرسان، عموما و یکی از آنها خصوصا با دشمنی پنهانی که با داوری دارند سعی میکنند در کلاسهای درجه ملی که شاید 30 نفر یا بیشتر در آنها شرکت میکنند همه به جز دو نفر را مردود کنند.
در بحث افکار عمومی نیز به نظر میرسد که هرچه داوران بگویند که اصلا از نحوه قضاوت خود منظوری نداشتهاند این حرف را کسی باور نکرده و طرفداران تیمها معتقدند که این سوتها به ضرر آنها تمام شده است. مدیران باشگاهها نیز که باید در برابر مخارج سنگین جوابگو باشند از ادبیات تندی نسبت به داوران استفاده میکنند.
همینطور مربیان نیز کوتاهترین دیوار را برای بالا رفتن، دیوار داوری میدانند. این پدیدهای است که در فوتبال ما رونق گرفته و جریمه انضباطی هم برای آنها بازدارنده نبوده است.
برخی میگویند نوع داوریها ربطی به تشکیلات رسمی ندارد. یعنی اگر داور مرتکب اشتباه میشود این یک موضوع شخصی است و نباید جنبه ضعف کمیته داوران را به آن افزود هرچند به نظر منطقی میرسد ولی باید گفت که اگر آموزشها ضعیف باشد این استدلال غلط است.