شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۷ - ۱۰:۰۴
۰ نفر

محمد علی توحید: پس از ابلاغ سیاست‌های اصل 44 قانون اساسی، اکنون شاهداجرای سیاست‌های خصوصی‌سازی‌ درکشور هستیم.

براین اساس شیوه  خصوصی‌سازی‌ برای اصلاح ساختار اقتصادی کشور از اهمیت فراوانی برخوردار است. این اهمیت در صنعت نفت بیش از هر بخش دیگر وجود دارد. صنعت نفت سود‌آور‌ترین بخش اقتصاد است و خصوصی‌سازی‌ در آن آثار عمیق‌تری بر اقتصاد کشور دارد و در دیگر بخش‌های اقتصادی آثار خود را با سرعت نشان می‌دهد.اینکه خصوصی‌سازی‌ در صنعت نفت به چه شکل انجام شود و چگونه مقدمات آن فراهم شود از اهمیت فراوانی برخوردار است. ایجاد شرایط لازم برای مشارکت بخش خصوصی و تغییر دولت از یک کارفرمای بزرگ به یک دولت سیاستگذار و مقتدر را با غلامحسین حسن‌تاش، کارشناس انرژی و مدیر سابق مرکز مطالعات بین‌المللی انرژی مطرح کرده‌ایم.

 قرار است پالایشگاه‌ها و شرکت‌های نفتی خصوصی شود. در حال حاضر شرکت پتروایران خصوصی شده و پتروپارس هم قرار است خصوصی شود. آیا این روند خصوصی‌سازی‌ در شرایط مناسبی انجام می‌شود؟ آیا بخش خصوصی از فرصت لازم برای مدیریت و تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی در اقتصاد کشور و فعالیت در یک فضای کسب و کار آزاد رقابتی برخوردار است؟

 فضای فعالیت بخش خصوصی تنها با واگذاری شرکت‌ها ایجاد نمی‌شود. خصوصی‌سازی‌ براساس یک برنامه مدون عملی است. البته باید توجه کرد که فضای فعالیت خصوصی و کسب‌وکار نیز فراهم شود. تا زمانی که شرایط فعالیت بخش خصوصی فراهم نباشد خصوصی‌سازی‌ نمی‌تواند نتیجه داشته باشد. برای ایجاد فضای لازم باید قوانین جانبی که به ایجاد فضای رقابتی و رفع انحصار در اقتصاد و تضمین آن کمک می‌کند اجرایی شود.در این شرایط فعالیت شرکت‌های خصوصی عملی است.

اگر شرکت‌های دولتی خصوصی شوند ولی همچنان انحصار دولتی وجود داشته باشد شرکت‌هایی که خصوصی شده‌اند از ادامه کار باز خواهند ماند. در اقتصاد‌های دولتی شرکت‌های دولتی علاقه‌مند هستند کار‌های عمرانی را به شرکت‌های تحت پوشش خود واگذار کنند و این شرایط موجب می‌شود که شرکت‌های خصوصی شده از امکان اجرای طرح‌های عمرانی محروم شوند  و چون همه طرح‌ها و بودجه در اختیار دولت است شرکت‌های خصوصی شده برای مشارکت در طرح‌های دولتی در شرایط دشواری قرار می‌گیرند.

  • در واقع ساختار دولت در ایران اجازه خصوصی‌سازی‌ را نمی‌دهد. این ساختار همواره رو به گسترش است و کوچک هم نمی‌شود وآیا دولت با رشد روز‌افزون و مداوم خود مانع خصوصی‌سازی‌ است؟

 این سؤال مطرح است که چرا دولت گسترش می‌یابد. اگر همین امروز تصمیم بگیریم که دیگر دولت گسترش نیابد نشانه مثبتی است ولی عملی نمی‌شود. اگر مشاهده کنید در هر قانون برنامه 5ساله دولت بیش از پیش گسترش می‌یابد و سرمایه‌گذاری‌های جدیدی انجام می‌دهد.

درحال حاضر و برای مثال قرار است تعدادی پالایشگاه جدید در شرکت پالایش و پخش ساخته شود که  این توسعه دولتی است.

  • من بارها از مسئولان مربوطه سؤال کردم و تاکید می‌کنند که خصوصی است؟

نه به‌نظر من خصوصی نیست، بخش عمده این سرمایه‌گذاری‌ها دولتی است. اینجا سؤال اساسی این است که چرا بخش خصوصی برای سرمایه‌گذاری‌های بزرگ وارد عرصه نمی‌شود   و اگر هم سرمایه‌گذاری می‌کند تا دولت مشارکت نکند قدمی برنمی‌دارد. پس این سؤال مطرح می‌شود حال که سرمایه‌گذاری خصوصی انجام نمی‌شود چگونه می‌خواهیم خصوصی‌سازی‌ کنیم؟ اینکه بخش خصوصی وارد سرمایه‌گذاری‌های بزرگ و با بازده طولانی نمی‌شود دلایلی دارد که اقتصادی، سیاسی و یا بین‌المللی است. این مشکلات باید شناسایی و حل شود تا خصوصی‌سازی‌ عملی شود.بنابر این بخش خصوصی که حاضر نیست سرمایه‌گذاری کند چگونه راضی می‌شود برای خرید یک بخش دولتی سرمایه‌گذاری کند؟ این یک سؤال اساسی است.

در این شرایط اگر بخش خصوصی وارد شود و یک بنگاه دولتی را خریداری کند این خصوصی‌سازی‌ نیست. درواقع یا بخش خصوصی بخش خصوصی نیست و یا رانت بزرگی در این میان وجود دارد که به  بخش خصوصی وارد شده است. به همین دلیل گفته می‌شود بخش خصوصی وارد سرمایه‌گذاری نمی‌شود و دولت همراهی می‌کند و کمک می‌کند تا سرمایه‌گذاری انجام شود.

  • در ماه‌های اخیرنیز برخی از مقامات و کارشناسان از احتمال رانت جویی در فرایند خصوصی‌سازی‌ ابزار نگرانی کرده‌اند؟

بله، به هر حال یک دولت مقتدر باید مشکلات را حل کند نه اینکه شریک بخش خصوصی شود. بنابراین باید شرایط فعالیت بخش خصوصی آماده شود. در غیر این صورت بخش خصوصی وارد سرمایه‌گذاری‌های بزرگ نمی‌شود. در چنین سرمایه‌گذاری‌هایی اگر یک روز مواد اولیه یک پالایشگاه با تاخیر تامین شود ممکن است طرح دیگر هیچ وقت سود‌آور نشود. در سرمایه‌گذاری‌های بزرگ با هر تغییر و تحول کوچکی، طرح غیراقتصادی می‌شود. در واقع مهم‌ترین و ضروری‌ترین نیاز برای خصوصی‌سازی و جذب سرمایه امنیت و ثبات تصمیم‌گیری است.متأسفانه امروزه شاهد تشدید بی‌ثباتی در تصمیم‌گیری‌ها هستیم و با سیاست‌هایی که از سوی دولت اعمال می‌شود این بی‌ثباتی بیشتر شده‌است.

 این بی‌ثباتی در تصمیم‌گیری است که سرمایه‌گذاری‌ها را به سوی کارهای کوتاه مدت هدایت کرده است. امروز به همین دلیل تجارت و سرمایه‌گذاری‌های سریع و کوچک رونق دارد. سرمایه‌گذاری در یک پالایشگاه سرمایه‌‌گذاری بلندمدت و با ریسک بالاست که باید شرایط مناسب برای آن فراهم شود. بنابراین تا این شرایط فراهم نشود خصوصی‌سازی موفق نخواهد بود.

  • درواقع ما هنوز تعریف مشخصی از دولت نداریم و نمی‌دانیم که یک دولت مطلوب چگونه دولتی است؟

 بله، به اعتقاد من باید گفت که پیش از اینکه خصوصی‌سازی‌ کنیم باید دولت‌سازی‌ کنیم. برخی تصور می‌کنند در فرایند خصوصی‌سازی‌ باید دولت ضعیف شود و کوچک‌سازی‌ را با تضعیف دولت مساوی می‌دانند. برعکس به هر میزانی که دولت‌ها به سوی خصوصی‌سازی‌ و واگذاری امور به مردم حرکت می‌کنند باید قوی‌تر شوند.

دولت در شرایطی که بخش خصوصی فعال و قوی است باید از اقتدار بیشتری برخوردار باشد. دولت مطلوب باید از بدنه کارشناسی قوی و کارآمد برخوردار باشد و به امور تصدی‌گری نپردازد.

اقتدار دولت از این‌رو ضروری است که همواره منافع بخش خصوصی ممکن است با منافع عمومی در تضاد قرار گیرد. مثال ساده در این زمینه این است که یک کارخانه‌دار علاقه‌مند است که دود و آلودگی را به آب و محیط‌زیست منتقل کند و درمقابل این حرکت یک دولت مقتدر می‌تواند ایستادگی کند؛ دولتی که از نظر سیاستگذاری و تنظیم مقررات و امور حاکمیتی بسیار مقتدر و قوی باشد.ما خصوصی‌سازی‌ را آغاز کرده‌ایم بدون اینکه دولت توانایی‌های لازم را کسب کرده باشد. دولت در ایران همواره یک بنگاهدار بزرگ بوده است.

دولت در ایران مانند یک شرکت مادر و هلدینگ عمل کرده است. وظایف سیاستگذاری، تنظیم مقررات و حاکمیتی برای دولت در ایران هنوز به‌طور دقیق کامل و مؤثر تعریف نشده است.باید برنامه‌ریزی، سیاست‌گذاری و کنترل نظارت را دولت به معنای واقعی کلمه انجام دهد. بخش خصوصی منافع کوتاه‌مدت را دنبال می‌کند و دولت منافع ملی را در بلندمدت بهینه می‌کند. دولت در ایران از این نظر آمادگی ندارد و پیشرفته نیست و خصوصی‌سازی‌ می‌تواند مشکلاتی ایجاد کند.

  •  در واقع خصوصی‌سازی‌ در ایران یک برنامه مشخص ندارد و برای آن یک نقشه راه و طرح جامعی تهیه نشده است. بسیاری از کسانی‌که من با آنان گفت‌وگو کرده‌ام تاکید می‌کنند که برای خصوصی‌سازی‌ مطالعات اساسی انجام نشده است. در حال حاضر روند اینگونه است که شرکت‌های قابل واگذاری شناسایی شده و سازمان خصوصی‌سازی‌ براساس یک برنامه‌ای قیمت‌گذاری می‌کند و شرکت‌ها را از طریق بورس و یا مزایده واگذار می‌کند.

همانگونه که گفتم باید دولت‌سازی‌ انجام شود و توسعه دولتی متوقف شود. علاوه براین باید شرایط برای سرمایه‌گذاری و فضای کسب‌وکار فراهم شود.

وقتی شرایط مناسب برای سرمایه‌گذاری وجود داشته باشد بخش خصوصی به سوی بهینه‌ترین نوع سرمایه‌گذاری هدایت می‌شود. شما امروز می‌خواهید سرمایه‌گذاری کنید و باید سرمایه خود را در میان یک شرایط انحصاری مدیریت کنید. برای مثال اگر کسی بخواهد یک پالایشگاه در ایران احداث کند از 2 طرف در شرایط انحصاری است. مواد اولیه که نفت خام است را از دولت باید تحویل بگیرد و فراورده‌هایی هم که تولید می‌کند باید به قیمتی که دولت تعیین می‌کند در بازار عرضه کند.بخش خصوصی چه تضمینی دارد که دولت مواد اولیه را به موقع تحویل دهد.

شما فقط از شرکت ملی نفت باید نفت خام تهیه کنید و موادی که تولید می‌کنید باید در یک بازار انحصاری با قیمت‌های ثابت که دولت تعیین می‌کند عرضه کنید. یا برای مثال وزارت نیرو برای احداث نیروگاه به بخش خصوصی می‌گوید سرمایه‌گذاری کن من گاز را به شما تحویل می‌دهم و نیزیک هزینه بابت تبدیل گاز به برق به شما می‌دهم و این درحالی است که دولت خود نیروگاه‌دار است و رقیب بخش خصوصی. حال چه تضمینی وجود دارد که زمانی که دولت نیاز به برق دارد از بخش خصوصی خرید می‌کند یا از بخش دولتی.

کد خبر 72140

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار اقتصاد كلان

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز