نمایش آثار هنرمندان این کشور یکباره نقل مجلس اغلب محافل هنری جهان شده است؛ همان اتفاقی که در سالهای اخیر در مورد هنرمندان چینی هم رخ داده بود. اما شاید پرسش کنونی این باشد که چگونه کار به این روند هنری کشیده است ؟ برای یافتن پاسخ خویش شاید بهتر باشد که به نمایشگاهی که این روزها از آثار هنرمندان هندی در لندن برپا شده است سری بزنیم.
«سابیا» یکی از هنرمندان حاضر در نمایشگاه به بازدیدکنندگان غرفهاش میگوید:« همه چیز به اراده بستگی دارد. انسان باید با پشتکار تمام تمرین کند. البته بهتر است تا حد امکان در ساعات اولیه صبح باشد حتی پیش از طلوع آفتاب. دشواری کار تا همین جاست چون بعد از آن انسان میتواند با خیالی آسوده از زمین بلند شده و مانند یک پرنده به پرواز درآید. همه چیز فقط یک تکنیک درست میخواهد.»
او برای اثبات سخنانش به ما و دیگر بازدید کنندگان، یک فیلم کوتاه نیز تهیه کرده است. در این فیلم خود او در حالی دیده میشود که به یک دیوار تکیه داده و دستهایش را در مقابل سینه روی یکدیگر قرار داده است، درست مانند تمریناتی که هنگام مدیتیشن انجام میگیرد. سپس او ناگهان از جای خود به سمت بالا میپرد و در همان حالت پرش دوباره بالاتر میپرد و این کار را چند بار دیگر تکرار میکند تا به قول خود زمین را پشت سر بگذارد.
وی در ادامه میگوید: «انسان باید همیشه فقط ادامه دهد قبل از آنکه نیروی جاذبه زمین او را غافلگیر کند.» با این فیلم کوتاه شیطنت آمیز که توسط «کایران سابیا» ، هنرمند اهل هندوستان تهیه شده نمایشگاه بزرگ هند در گالری سرپنتاین لندن آغاز به کار میکند، البته شروعی بهتر از این هم نمیتوانست داشته باشد چرا که این نمایشگاه نیز تنها از یک جهش بزرگ سخن میگوید، از اینکه چگونه هنرمندان هندی عصر حاضر توانستهاند یکباره خود را تا بلندای قلههای رفیع موفقیت هنری بالا بکشند. هنرمندان هندی که هفته گذشته در شهر برن سوییس برنامه داشتهاند و همین روزهاست که میهمان گالری دیگری در لندن و بعد از آن هم موزه شهر وین در اتریش هستند؛ موزهای که نوید بخش تولد دوره جدیدی از هنر هندی است.
نمایشگاهی که در حال حاضر در گالری سرپنتاین لندن گشایش یافته «بزرگراه هند» نامگذاری شده که ظاهرا به معنی آن است که هنرمندان این کشور میکوشند در مسیر پیش رویشان از همگان پیشی بگیرند؛ هم چنان که در تمامی غرفههای این نمایشگاه نیز آنچه بیش از همه توجه هر بینندهای را بهخود جلب میکند شتاب، سر و صدا، دگرگونی، تلاقی فقر و ثروت و سنت و مدرنیسم است و حال آنکه کشور هند ترکیبی از هر دو اینهاست؛ یعنی در کنار محلههای نامرتب و کثیف مکانهای تمیز و درخشان نیز وجود دارد و یا اگر نقطهای از هند به کانون جنگهای میان ادیان تبدیل شده است گوشهای دیگر از آن نیز محل سرمایهگذاری تراستهای جهانی است و با این اوصاف بهنظر میرسد تشبیه بمبئی به یک آتشفشان پیش از شروع فوران کاملا بجا و درست باشد.
این تشبیه را دیگر هنرمند هندی را«یانیتا سنیق» در عکسهایی که به بزرگی دیوار و در شب گرفته به کار برده است. در عکسهای وی نور خیابانهای مشجر و پهن همانند رگههای آتشین در سراسر تصویر دیده میشود همانند گدازههای یک آتشفشان در آستانه فوران، که انفجار آن اجتنابناپذیر است.
البته این نمایشگاه تنها به ترسیم رویکرد بهاصطلاح «آتشفشانی» هند نپرداخته است که در این صورت به گفته کارشناسان آلمانی اشتباه بزرگی را مرتکب میشد؛ اگر که از کل یک کشور تنها سرو صدای بیمعنی آن را نشان میداد، بلکه آرامش، خشم و حتی افسردگی نیز در تصاویر دیگر هنرمندان این کشور نظیر ام.اف حسین انعکاس یافته است. هر چند که بازدیدکنندگان همواره با کنجکاوی هر چه تمام جذب آثار به نمایش درآمده در این نمایشگاه شدهاند با این حال آنچه در پایان بیش از هر چیز باعث شگفتی آنها میشود اساسا وجود چنین نمایشگاهی است.
چرا که تا پیش از این از هنر جدید هند در عرصههای بینالمللی خبری نبود. در سالهای اخیر چین سرزمین آرزوهای بسیاری از مجموعهداران هنری به شمار میرفت البته قبل از آن هم شهر لایپزیک آلمان بهعنوان کانون جهانی زیبایی شناختی محسوب شده و لندن را از جایگاه تراز اول خود کنار زده بود، بهطوری که هنرمندان بریتانیایی جوان یکباره بسیار قدیمی بهنظر رسیدند و اکنون گویا مجامع هنری به جولانگاه هنرمندان هندی تبدیل شده است.
برای آنکه بتوان راز موفقیت هنرمندان هندی را کشف کرد نخست باید بدانیم که امروزه در مقایسه با 20سال پیش به گونهای دیگر درباره هنر صحبت میشود، بدین معنی که در آن زمان قبل از هر چیز سبکها و مکتبها بودند که درباره آنها بحث و گفتوگو میشد و با وجود مکتبهایی چون امپرسیونیسم، اکسپرسیونیسم، مینی مالیسم و... میتوانستیم ادعا کنیم که هنر در پرش از یک «ایسم» به ایسم دیگر همواره در حال کامل شدن است. اما امروزه دیگر هیچ کس از سبکها یا مراحل هنری سخن نمیگوید به این ترتیب بهنظر میرسد اصل تکامل هنری به انجام رسیده است. به عبارت بهتر اصل «کشف هنر» جایگزین «تکامل هنر» شده است.
البته بدیهی است که پیش از این نیز هنر کشف میشد و چه بسا این گالریست و مجموعداران بودند که تکتک هنرمندان را پیشگام یک مکتب هنری میخواندند اما امروزه بر عکس، این شهرها و شبه قارهها هستند که یکباره به اشغال هنرمندان در میآیند؛ یعنی همان اتفاقی که از چندی پیش از لندن آغاز شده و پس از شهر لایپزیک آلمان به چین و اکنون هم به هند رسیده است. بنابراین آنچه مطرح است گرایشهای جدید و یا ایسمهای هنری نیست بلکه نوع مکان است که در این میان نقشی تعیینکننده دارد. از دیگر سو از آنجا که هنر جدید آشفته و به نوعی عاری از هر گونه سبک و سیاقی بهنظر میرسد لذا انسان را به یافتن الگوهای جدیدی وا میدارد. ماحصل این جستوجو موقعیت جغرافیایی و مکان است که بهعنوان نخستین دلیل موفقیت روند هنری لندن ، لایپزیک، چین و هند مطرح میشود.
اقتصاد و تکامل هنری
دومین دلیل موفقیت را کارشناسان امید به «نو شدن» میدانند. زیرا اگر چه دوره سبکهای هنری به پایان رسیده اما هنر میبایست ادامه پیدا کند. برای یک هنرمند دشوار است که به تنهایی قادر باشد پیشرفتهای بزرگ هنری را به انجام برساند چرا که او تنها یک نفر است در میان هزاران هزار نفر دیگر. و این چنین است که بسیاری از مجموعهداران، تاجران و موزهداران به مناطقی سوق داده میشوند که در آنجا میخواهند همان بیداری و دگرگونی را بیابند که از حقیقت هنر انتظار دارند. این چنین است که هنر بهطور اجتنابناپذیری سر از چین در میآورد. امروزه اگر هنر جدید هند آرزوی حضور در عرصههای بینالمللی را نداشت این شبه قاره در سالهای اخیر پیشرفت اقتصادی سریعی را تجربه نمیکرد. این وضعیت بیش از همه به سود هنرمندان این کشور است. پیشرفت اقتصاد هند، مایه پیشرفت هنرمندان هند است.
هر چه قدر کشور در عرصههای جهانی حضور فعال تری داشته باشد به همان اندازه آثار هنرمندانش پرفروشتر خواهد شد. البته قبل از این هم آثار برخی از هنرمندان این کشور خرید و فروش شده و مورد توجه برخی مجموعه داران قرار داشت اما تازه از سال گذشته آثارهنرمندان هندی در گالریهای با نفوذی حضور پیدا کرده و در حراجیهای صاحب نامی چون ساتبی در کنار رقیبان غربی با مبالغ بالایی گاهی تا میلیونها دلار خرید و فروش میشوند.
به گفته کارشناسان پیشرفت اقتصادی یک اقتصاد ملی، علاقه زیبایی شناختی دنیای جهانیشده هنر را به میزان قابل توجهی تسریع میبخشد و این سومین دلیل موفقیت این روند هنری است. بر این اساس علاقهمندی یک مجموعه دار به آثار هنری هندی علاوه بر دلایل پیشین بیشتر به آن سبب است که مجموعهداران نیز مشتاق هستند در این قصه دگرگونی بزرگ سهمی داشته باشند. این قصه زمانی میتواند تحقق یابد که کشور هم روی هم رفته رشد کرده باشد.
بعد از آن است که به ناگاه افراد ثروتمند بسیاری شکل میگیرد که به تبعیت از الگوهای غربی علاقهمند داشتن مجموعهای از تصاویر یا تندیسها میشوند. علاوه بر آن به تدریج گالریها و موزههای جدیدی باز میشود بهطوری که در خود شهر کلکته نیز به سرعت یک موزه هنری توسط مهندسین سوئیسی طراحی میشود. بنابراین قصه دگرگونی تنها قصه پیشرفت جوامع نیست، این قصه از یک انطباق سخن میگوید. هنرمندانی که تا قبل از این از شرکت در بازارهای هنر جهانی محروم مانده بودند از این پس اجازه حضور مییابند.
از سوی دیگر اندیشه اهمیت دادن به هنر خودی نیز در سراسر کشور طنین انداز میشود، روند آموزش هنرمندان بهبود یافته و محافل نقد هنری از سر گرفته میشود. البته انطباق از سویی نیز به معنای از دست دادن و به عبارت دیگر به معنای تصاحب الگوهای خرید و فروش غربی است؛ یعنی از دست دادن آنچه روند هنری را تقویت میکند و این چهارمین دلیل موفقیت روند هنری اخیر است؛ یعنی اعتبار. برخی صاحبنظران معتقدند موفقیت، دلیل موفقیت را میبلعد.
ما نمایشگاه را ترک میکنیم در حالیکه میدانیم هنرمندان این نمایشگاه بهخود هند بسیار کمتر پرداختهاند. دست کم فقط یکرؤیا را هنوز میتوان در آنجا مشاهده کرد و آن رؤیای بزرگ هند از پرواز است. سابیا میگوید: «خیلی راحت است» و دوباره میپرد و بالا میرود اما اینکه چگونه فرود میآید در فیلمش دیده نمیشود.
zeit.de