آیا این اختلافنظر و سلیقه باید باعث جنگ شود؟ اجازه بدهیم هر کسی با هر نگاهی و با هر عینکی دنیا را، صلح را ببیند.
کتاب «بر بالهای صلح» همینطور است. چند نویسنده، تصویرگر و دانشمند جهانی در باره صلح چیزهایی نوشتهاند که خواندنی هستند، نویسندههایی همچون: مارتین وادل، کاترین پاترسون و هوشنگ مرادی کرمانی خودمان. این نویسندهها از همه جای دنیا هستند، البته بیشتر از ژاپن ، از ژاپنی که بمب اتم نام دو شهر و مردمش را در تاریخ قربانیان جنگ ثبت کرده است. «جونکو موریموتو»، نویسنده و تصویرگر ژاپنی شعرش را اینطور شروع کرده:
وقتی کودک بودم
میهنم در چنگ جنگ بود
از آسمان میترسیدم...
و چشمم دنبال هواپیمای دشمن بود.
هر بار صدای آژیر بلند میشد
به پناهگاه پناه میبردم
و در آن چاله تنگ و تاریک
تنم میلرزید...
موریموتو داستان روزهای جنگ و بمباران را ساده و روان بیان میکند و خواننده را با خود به روزهای تلخ و غمانگیز جنگ میبرد. اما جنگ بالاخره روزی تمام میشود. دودهای سیاه کنار میروند و آنچه میماند، نقاشی مهیبی از صحنههای دلخراش است.
عاقبت صلح شد
گرسنه بودم...
از تب، جان سالم به در بردم
پدرم که صورتش سوخته بود جان سالم به در برد
لااقل ما دو تا زنده مانده بودیم.
«میچیو کاکو» استاد فیزیک در یادداشتی نوشته، از هشت سالگی میخواسته فیزیکدان شود. روزی در مدرسه میشنود که انیشتین گفته بود که اگر میدانست حاصل کار او به بمب اتم میانجامد، به جای فیزیک دان شدن، میرفت ماهیگیر میشد.
و کنجکاو میشود که در باره او و نظریهاش بیشتر بداند.
هوشنگ مرادی کرمانی هم در این کتاب داستانی دارد که خواندنی است. داستان مرادی درباره گنجشکی است که بیخبر از جنگ آدمها، از این جبهه به آن جبهه پرواز میکند. او دانهای از جبهه مقابل به منقار میگیرد و در خاک جبههای دیگر در کنار تانکر آب به زمین میاندازد و چیزی نمیگذرد که گیاه سبزی در بیابان میروید و...
در دل این کتاب نقاشیهایی، گاه رنگی و گاه سیاه و سفید، جای دارد که با زبان تصویر و رنگ و طرح از بالهای صلح حرف میزنند.
این کتاب را رضی هیرمندی به فارسی ترجمه کرده و انتشارات معین آن را با قیمت 3500 تومان به چاپ رسانده است.