سه‌شنبه ۲۴ دی ۱۳۸۷ - ۰۹:۱۸
۰ نفر

ناهید پیشور: بازیگر وسترن‌های اسپاگتی، سرجولئونه، نزدیک به 2دهه است که کارگردانی صاحب‌سبک نام گرفته است.

 اکشن‌هایی که در دهه80 کارگردانی می‌کرد را کمتر کسی جدی می‌گرفت. خیلی‌ها فکر می‌کردند او مثل خیلی از ستارگان دهه70، دوره افولش را می‌گذراند و برای فراموش‌نشدن و بقا در سینما روی صندلی کارگردانی نشسته است. اسطوره مرد بی‌نام در سه‌گانه سرجولئونه و هری کالاهان در «هری کثیف»، خشونت مردانه را با حسی تازه و متفاوت از قهرمانان کلاسیک همراه کرده بود؛ مرد تنها، عبوس و غالباً کم‌حرفی که عدالت را به شیوه خودش اجرا می‌کرد، این پرسوناژ را با فرازونشیب‌هایی سال‌ها ادامه داد.

ایستوود در دهه80، ستاره‌ای متعلق به دورانی سپری‌شده بود که می‌کوشید تا با کارگردانی و البته ادامه بازیگری، مسیر دلخواهش را بیابد؛ سال‌هایی که او هم وسترن می‌ساخت و هم اکشن‌های خیابانی؛ دورانی که به‌نظر می‌رسید نومیدانه در حال تقلید از  دو کارگردان محبوبش لئونه و سیگل باشد. تا اینکه با وسترن «نابخشوده» داستان شکل دیگری به‌خود گرفت. فیلم هم انرژی و آنچه برخی خلوص و صداقت می‌نامیدند را از خود ایستوود می‌گرفت که در رویکردی متفاوت به وسترن، خود در قامت کابوی پیری که می‌کوشید به اصول و آرمان‌هایش وفادار باشد به نگین جواهری اثر می‌مانست. ‌

حالا ایستوود آن‌قدر اعتبار به‌دست آورده بود که حتی شکست‌های پی‌درپی‌اش در دهه 90، همچنان همه را کنجکاو دیدن فیلم بعدی‌اش نگاه‌ داشته  و البته در میانه فیلم‌های ناموفق، او «دنیای بی‌عیب و نقص» و «پل‌های مدیسن کانتی» را هم کارگردانی کرد که گرچه فاقد مهابت «نابخشوده» بودند اما پر‌حس‌و‌حال و دلپذیر می‌نمودند.با «عزیز میلیون دلاری» ایستوود، باز هم توانایی‌های تازه‌ای را نمایان کرد و 2 فیلم جنگی‌اش در 2006، «پرچم‌های پدران ما» و «نامه‌هایی از ایوجیما»‌ دریچه‌های تازه‌ای را در ژانر جنگی می‌گشودند؛

فیلم‌هایی که نشان می‌دادند ایستوود در هشتمین دهه زندگی‌اش همچنان خلاق است و البته دیگر فهمیده که با قدرت مگنوم نمی‌توان معضلات بشری را حل‌و‌فصل کرد.ایستوود البته همچنان به اصول قدیمی‌اش وفادار مانده است. منتقد نیویورک تایمز درباره‌اش می‌گوید: «وقتی به ایستوود نگاه می‌کنیم گویی می‌داند که هنوز مشغول تماشای «هری کثیف» و «مرد بی‌نام» هستیم و تمام یاغی‌های کینه‌جو و عصیان‌گری که در 50سال اخیر در سراسر پرده سینما پرسه زده‌اند از جلوی چشمانمان رژه می‌روند.»

کهنه سرباز «گران تورینو» با بازی خود ایستوود، همان قهرمان قدیمی است که با گذر زمان پیر و شکسته شده است. والت کوالسکی (ایستوود) که سابقه جنگ در کره را در کارنامه دارد، دارای گرایش‌های نژادپرستانه است. حالا در همسایگی‌اش خانواده‌ای کره‌ای زندگی می‌کنند. تائو پسر این خانواده سعی می‌کند اتومبیل والت را که یک گران تورینوی دهه هفتادی است بدزدد که تلاشش نافرجام می‌ماند و خانواده‌اش، او را مجبور می‌کنند تا برای دلجویی، برای والت کار کند. ایستوود قاعده بازی را خوب رعایت می‌کند؛ خوب می‌داند که چگونه فضاسازی کند تا تنهایی و تک‌افتادگی کهنه‌سرباز را به‌شکلی عمیق و تاثیرگذار به مخاطب القا کند؛ همچنان که می‌داند چگونه طبق یک فرمول ازلی ابدی از عداوتی دیرینه، رفاقتی ناب پدید آورد. گران تورینو داستان دلپذیر رفاقت‌های مردانه را از منظری نو تعریف می‌کند و مثل اغلب  کارهای ایستوود از احساساتی‌کردن تماشاگر هم ابایی ندارد.

کد خبر 72843

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز