شنبه ۲۸ دی ۱۳۸۷ - ۱۸:۰۱
۰ نفر

علیرضا رئیسیان* اصلی‌ترین هویت سینمای ملی این است که کاملاً مستقل از دولت بوده و کمترین وابستگی را به دولت داشته باشد

سینمایی برآمده از خواست و تمایلات مردم و پاسخگو به نیاز آنها. البته قرار نیست سینمای ملی کاملاً آزاد باشد بلکه فقط نباید وابسته به دولت قلمداد شود. اما در شرایط فعلی تقریباً تمام ارکان سینمای ما زیر نظر دولت است و از این منظر، اساساً سینمای ملی محقق نخواهد شد.

وقتی می‌توانیم از سینمای ملی داد سخن دهیم و آن را تعریف کنیم که دولت، تصدیگری خود را از روی سینما بردارد و تنها نظارت و اشراف کلی بر آن داشته باشد، در چنین حالتی می‌توان انتظار داشت که مقدمه پیدایش سینمای ملی به‌وجود آید و پس از این مرحله می‌توان آن را تعریف و قانونمند کرد.

در طرح چهارم توسعه، چند بند مربوط به سینما وجود دارد. مواردی که نه تنها دولت فعلی که دولت پیشین نیز به آن وقعی ننهاد.

یکی از مهم‌ترین بندهای آن، کاهش تصدیگری دولت و حذف نظارت‌های غیرضروری است. در مرحله بعد، افزایش تولید و ساخت سالن‌های سینماست اما متأسفانه هیچ‌کدام از آنها اجرا نشد.

اجرای هرکدام از این موارد ما را یک گام به سینمای ملی نزدیک‌تر می‌کرد. حتی درخصوص ساخت سینماهای جدید که اخیرا کم و بیش اتفاق می‌افتد نیز شهرداری پیشقدم شده است، نه بخش خصوصی یا ارشاد.

درحال حاضر دولت کمترین حمایت را از سینما دارد و اگر حمایتی هم هست، فراگیر نیست. به همین خاطر شاهد کاهش تولید در سینما هستیم. تا زمانی که نگاه دولت به سینما اینگونه است رونقی هم در کار نخواهد بود و جذب مخاطب هم اتفاق نمی‌افتد.

این در حالی است که سینما در همه جای دنیا از صنایع پردرآمد محسوب می‌شود ولی در ایران به‌خاطر همین دخالت‌های مکرر، سینما زیانده شده است.

ممیزی و دخالت بسیار شدید و حمایت بسیار کم و غیرفراگیر، موجب شکست سرمایه‌گذاران بخش خصوصی در سینما شده است. بیمه بازگشت سرمایه و تامین امنیت وجود ندارد و بنابر این سینما مرتبا ضرر می‌دهد.

* کارگردان

کد خبر 73205

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز