او آنقدر کماشتباه ظاهر شده که علی دایی را مجاب کرده است از او به عنوان دروازهبان اول تیمملی استفاده کند. دوره جدید زندگی حرفهای او از آنجایی شروع شد که استقلال را ترک کرد و به مس کرمان رفت. به قول خودش: «92 کیلو بودم اما حالا 79 کیلو هستم. روحیهام خوب است و خوشحالم که با مربی منطقیای مثل مظلومی کار میکنم.»
- مهدی رحمتی فراز و نشیبهای فراوانی را پشتسر گذاشته است. تا چه حد با این مسئله موافقی؟
فوتبال یعنی همین. در فوتبال خیلی اتفاقات رخ میدهد. من باید صبور باشم و شخصیت حرفهایام را تحت هر شرایطی حفظ کنم.
- بعضی از مواقع این شما بودید که در انتخاب تیمهای خود دچار اشتباه میشدید. نه؟
بله، این اتفاق برای من رخ داد. البته من در «فجر» سالهای خیلی خوبی را پشتسر گذاشتم. سپاهان انتخاب خوبی نبود. در استقلال هم البته روزهای بدی را پشتسر نگذاشتم، دوره خوبی بود که به تجربههایم پیوست اما مس کرمان را با آگاهی و تعقل بیشتری انتخاب کردم. با دوستانم مشورت کردم و هرگز از انتخاب این تیم ناراضی نیستم.
- این روزها عملکردت تحسین خیلیها را برانگیخته است. این مسئله چقدر به تو روحیه میدهد؟
وقتی مورد تحسین قرار میگیرم لبخند میزنم و در درونم هزار و یک نگرانی
به وجود میآید.
- چه نگرانی؟
اینکه مسئولیت سختتری را احساس میکنم. من حالا در تیم ملی که علی دایی سرمربیگری آن را برعهده دارد، ثابت بازی میکنم. خوشحالم که دل مردم را شاد کردهام. این روزها اصلا دوست ندارم به گذشتهام فکر کنم. گذشته تمام شده است. من در دوره جدیدی قرار گرفتهام؛ دورهای که باید بیش از هر چیز دیگری به تمرین مداوم و پیشرفت فکر کنم.
- تحلیل تو از آغاز این دوره جدید چیست؟
این دوره مدتهاست که شروع شده. وقتی از استقلال جدا شدم حداقل92 کیلو وزن داشتم اما الان 79 کیلو هستم. فکر میکنم این توضیح کاملی است و دیگر نیازی به تحلیل ندارد.
- تو در برههای دروازهبان خوبی هم بودی اما به تیمملی دعوت نمیشدی. درست است؟
این بدی فوتبال ماست. بیشتر خبرنگاران یا طرفدار پرسپولیس هستند یا استقلال. البته من به خبرنگاران حق میدهم. چون این دو تیم طرفداران زیادی دارند اما مسائلی وجود دارد که من را اذیت میکند.
- بیشتر توضیح میدهی؟
یک خبرنگار به من زنگ زد و گفت بعضیها میگویند عملکرد تو در تیم ملی بهتر از تیم باشگاهی است. خب من معنی این حرف را نمیفهمم. آنهایی که رحمتی را میشناسند به خوبی میدانند که بازیکن بیغیرتی نیستم. در هر تیمی که باشم از جان و دل زحمت میکشم.
- اما همه مثل تو فکر نمیکنند.
شاید. اما من مثل خودم فکر میکنم. مثل سیدمهدی رحمتی. میخواهم پولی که به دست میآورم حلال باشد.
- طی این دو سال اخیر گاهی با وجود مصدومیت هم برای تیم باشگاهی خودت به میدان رفتهای. درست است؟
همینطور است. گاهی با مصدومیتهایی وارد زمین شدهام که پزشکان گفتهاند ممکن است به تیمملی نرسم. اما به خدا توکل کردهام. گاهی پیش آمده که کشاله ران من 20درصد پارگی داشته است اما بازی کردهام. من با کتف دررفته نیز خودم را مدیون مظلومی و
مس کرمان میدانم.
- اما این طرز تفکر یک بازیکن حرفهای نیست.
من با دلم توپ میگیرم نه با دستهایم. هیچ وقت آنهایی که به من کمک کردهاند را فراموش نمیکنم. البته طرز فکر حرفهای را رد نمیکنم. خودم را همیشه آماده نگه میدارم.
- پرویز مظلومی در موفقیتهای اخیر تو چقدر تاثیرگذار بوده است؟
او بیشتر از 15 سال است که حق استادی به گردن من دارد. اما امسال خوشحالم که در خدمت او هستم. او همیشه با من برخورد منطقیای دارد.
- خود مظلومی بارها گفته که رحمتی در موفقیتهای من خیلی نقش داشته است.
همین حرفهای او همیشه به من انگیزه و دلگرمی میدهد. همواره به این فکر میکنم که نباید مغرور شوم.
- مدتهاست که در پست دروازهبان خیال هیچکس راحت نیست. این نگرانی از زمانی پیش آمد که عابدزاده دروازهبانی را کنار گذاشت.
ببینید، دروازهبانهای فوتبال کشورمان با یکدیگر فاصله فنی چندانی ندارند. هرکدام از ما با سه ماه تمرین ایدهآل میتواند جایگزین دیگری شود.
- به نظر خودت با دروازهبانی همچون عابدزاده چقدر فاصله داری؟
فاصله من با اسطورههایی مثل عابدزاده و حجازی بسیار زیاد است. من را با آنها مقایسه نکنید. آنها هنوز در اوج قرار دارند. برای رسیدن به آنها به نظر راه طولانیای وجود دارد.
- نظر تو درباره دیگر دروازهبانهای تیمملی چیست؟
همه آنها دروازهبانهای درجه یک فوتبال این مملکت هستند. برای همهشان احترام قائل هستم ولی مشکلی با آنها ندارم.
- از روی تعارف این حرفها را میزنی؟
ابدا. اهل تعارف نیستم. من پنج سال ذخیره میرزاپور بودم. حتی یک بار هم اعتراض نکردم. علیه او یا کادر فنی مصاحبه نکردم. خب، او یکی از بهترینهاست. متاسفانه دچار مصدومیت سختی شد و مدتی از شرایط آرمانیاش فاصله گرفت اما خوشحالم که برگشته است.
- هیچ وقت از برانکو دلخور نبودی؟
نه، او اولین مربی بود که من را به تیم ملی دعوت کرد. برانکو حق داشت که طبق سلیقه خودش گلر اول تیمش را انتخاب کند مثل علی دایی که برای سلیقهاش احترام قائلم. حتی اگر همین فردا من را از تیمملی خط بزند و دیگر دعوتم نکند.
- تفاوت دایی با دیگر مربیانی که تو با آنها کار کردهای در چیست؟
دایی نیاز به تعریف من ندارد اما نکتهای که به نظرم میرسد این است که او مربی جوانی است اما مثل یک حرفهای تمامعیار تصمیم میگیرد. قدرت ریسکپذیری بالایی دارد. به ترکیب ایران مقابل قطر که نگاه کنید به خوبی متوجه میشوید که تا چه حد برای بازیکنان خوب و شایسته ارزش قائل است. من هم قدر دایی را میدانم و با جان و دل برای تیمملی کشورم زحمت میکشم. به خدا قسم با اینکه یک بار کتف من آسیب دیده بود سر تمرین تیمملی حاضر شدم. نمیخواهم حتی یک جلسه تمرین را هم از دست بدهم.
- اما عدهای خیلی راحت به تیمملی «نه» میگویند.
هرکسی اختیار زندگی خودش را دارد.بهتر است از این مسائل بگذریم.
- گفته میشود رحمتی مورد توجه اروپاییها نیز قرار گرفته است.
در بازی ایران- سوریه آمده بودند که بازی مجتبی جباری را نگاه کنند. گویا نیمنگاهی هم به من داشتهاند. عادت به بازارگرمی ندارم اما بازیام را مقابل امارات دیدهاند. هنوز هیچ چیز قطعی نیست. با همه این حرفها فعلا فکر و ذهن من مفیدبودن در مس کرمان است. پیوستن یک گلر به تیمهای اروپایی کار بسیار سختی است. به خصوص اینکه یکی از مشکلات ما مسلطنبودن به زبان انگلیسی است. چون دروازهبان باید مدام با مدافعان تیمملی حرف بزند.
- علی دایی قبل از بازیها با تو صحبت میکند؟
او با همه تیم حرف میزند. دایی برای ما یک وزنه روحی بزرگ است. قبل از هر بازی به من میگوید: «سیدمهدی تو نباید گل بخوری تا تیم بتواند گل بزند.» وقتی در درون دروازه میایستم به خدا توکل میکنم و توصیه دایی را مدام در ذهنم مرور میکنم.
- مهمترین دغدغه تو چیست؟
موفقیت مس کرمان و راهیابی تیمملی به جام جهانی. آرزو دارم در جام جهانی بازی کنم.
- راستی رابطهات با وحید طالبلو چطور است؟
ما هیچ مشکلی با هم نداریم. در استقلال هم با یکدیگر مشکلی نداشتیم. شاید گاهی کدورتهایی پیش میآمد اما یکروزه بود و تمام میشد. او بعد از غلامپور دومین کسی بود که به من تبریک گفت. وحید همیشه دوست و رقیب من است؛ یک رقیب محترم.