از یک سو رشد و توسعه فناوری انسان را در جدال با رخدادهای طبیعی، قدرتمند ساخته و از سویی دیگر پیچیدگی و ارتباط تنگاتنگ صنایع سبب بروز معضلات و بحرانهای دیگری در ابعاد جدید شده است؛ مشکلاتی که در طبقه بندی بحرانها، در زمره بحرانهای ادامه دار، شهر را تهدید میکنند. این بحرانها هفتهها، ماهها و یا حتی سالها به طول میانجامد. استراتژیهای مواجه شدن با این بحرانها در موقعیتهای متفاوت به فشارهای زمانی، گستردگی کنترل و میزان عظیم بودن این وقایع بستگیدارد و میتوان از سه معیار سطح تهدید، فشار زمانی و شدت وقایع، در طبقهبندی و شناسایی بحرانها استفاده کرد و از این طریق به مدیران نشان داد که چه زمانی یک پدیده و یا یک مشکل میتواند تبدیل به یک بحران شود.
کارشناسان بر این باورند که مدیریت بحران، علمی کاربردی است که به وسیله مشاهده سیستماتیک بحرانها و تجزیه و تحلیل آنها در جستوجوی یافتن ابزاری است که بهوسیله آنها بتوان از بروز بحرانها، پیشگیری کرد و یا درصورت بروز آن درخصوص کاهش اثرات آن آمادگی لازم، امدادرسانی سریع و بهبودی اوضاع اقدام کرد.
گر چه امروزه عمدهترین نقاط ضعف مدیریت بحران ناهماهنگی و همکاری سازمانها، کمبود ضوابط و مقررات جامع و مانع و پراکندگی و ناکافیبودن قوانین و مقررات موجود و محدودیت منابع مالی است؛ مشکلاتی که اگر راهکارهای منطقی برای آنها تعریف نشود مدیریت بحران را بحرانیترمیکند.
بحران جان دادن آدمها
5/2 درصد از همه تصادفات جادهای دنیا، در ایران اتفاق میافتد. این به آن معناست که آمار تصادفات جادهای در ایران ۲۰ برابر دیگر کشورهای جهان است.در حالی که تصادفات در جهان ششمین عامل مرگ و میر محسوب میشود، این موضوع در ایران پس از بیماریهای قلبی عروقی، دومین عامل مرگ و میر اعلام شده است.چندی پیش معاون فرمانده پلیس راهنمایی و رانندگی ایران، گزارش داد: هر 25 دقیقه یک نفر بر اثر حوادث رانندگی جان خود را از دست میدهد. سرتیپ کمال هادیان، میزان حوادث جادهای ایران را هفتبرابر کشورهای توسعه یافته اعلام کرد.
در کشورهای توسعه یافته در مقابل هر هزار نفر جمعیت، 3نفر در اثر تصادفات جادهای جان خود را از دست میدهند این در حالی است که در ایران از هر هزار نفر جمعیت، 32 نفر در اثر حوادث رانندگی جان خود را از دست میدهند. سالانه بیش از ۴۰۰ هزار تصادف در ایران روی میدهد و ایران در ردیف اول حوادث مرگبار جادهای جهان قرار دارد.
براساس آخرین گزارشها، در سال گذشته با وجود کاهش شدید آمار تلفات انسانی نزدیک به23 هزار نفر در تصادفات جان باخته و حدود ۲۰۰ هزار نفر زخمی شدهاند. با وجود این هنوز جادههای ایران ناامن است و خودروهای تولیدی از ایمنی کافی برخوردار نیستند.برآورد خسارات تصادفات چندان آسان نیست اما برخی میزان آن را سالانه بیش از 5هزار میلیارد تومان (بیش از 5.5 میلیارد دلار) برآورد میکنند.
صدایی که به گوش مسئولان نمیرسد
آلودگی صوتی از جمله پیامدهای زیانبار صنعتی شدن جوامع است که سلامت روانی و آرامش روحی ساکنان شهرهای بزرگ را به هم زده و به نوعی ریشه بسیاری از تنشهای اجتماعی است. در شهر تهران منابع متفاوتی موجب تولید صداهای آزاردهنده میشود. خودرو، مهمترین منبع آلودگی صوتی در شهر تهران است، اما موتورسیکلتها با داشتن ۲۵درصد از سهم حملونقل شهری، با تولید ۹۰دسیبل صدا از طریق اگزوز، نقش مؤثری در افزایش آلودگی صوتی در کلانشهر تهران ایفا میکنند و ماشینهای سنگین و صنعتی نیز در رتبه بعدی صنایع آلودگی صوتی قرار دارند.
همچنین صدای اصطکاک آسفالت و لاستیک، صدای اگزوز و هشداردهنده وسائل نقلیه از جمله بوق، آژیرهای دزدگیر، آژیرهای ماشینهای اورژانس و... از عوامل مولد آلودگی صوتی ناشی از ترافیک زمینی هستند که جمعیتهای انسانی را در این کلانشهر در معرض صداهای غیرمجاز قرار میدهند.
در واقع ناهنجاریهای متعددی در مورد ترکیب نامناسب کاربریهای شهر تهران به چشم میخورد که موجب تشدید آلودگی صوتی در این شهر شده است.
از اثرات مهم آلودگی صوتی میتوان به افزایش افت شنوایی، اختلالات خواب، کاهش کارایی، تاثیر روی قلب و عروق، اثرات روانی، اثر سینرژیک، ترس و عصبانیت اشاره کرد. همچنین علاوه بر این در کودکان نیز موجب اختلالات شناختی و انگیزش پایین میشود.
آمارها نشان میدهد آلودگی صوتی ۸۹درصد افزایش وقوع اعمال ناایمن و وقوع حوادث ناشی از خطای انسانی، ۷۶درصد اختلال فشار خون، ۱۱درصد ترس از صدا، 70۶۰درصد خستگی زودرس، ۶۷درصد استرس و سرگیجه، ۶۲درصد اختلال خواب، ۶۲درصد افت تحصیلی و70 ۶۰درصد افسردگی را ایجاد میکند.
بررسیها نشان میدهد درحال حاضر آلودگی صوتی در شهرهای بزرگ صنعتی ایران عمدتاً بیش از حد مجاز است و میزان آن در کلانشهر تهران در اکثر خیابانها بین ۳۰۲۰ دسیبل از حد مجاز بیشتر و در شب آزاردهندهتر است. مهمترین منابع آلودگی صوتی در شب، فعالیتهای ساختمانسازی و عبور و مرور خودروهای حمل زباله است.
بحرانی از جنس نفس
هفتهای که گذشت تهران در بحران بود، شاید هم در هشدار، شاید هم در بیخبری از بحران. یک هفته تهران در وضعیت پایدار جوی قرار داشت ولی مسئولان در وضعیت ناپایدار خبری به سر میبردند.در حالی که با ادامه شرایط پایدار جوی در تهران، کمیته اضطرار موظف است به سرعت تشکیل جلسه دهد و محدودیتهای زمانی و مکانی برای کاهش آلودگی هوا را به مرحله اجرا بگذارد. ولی هیچ خبری از کمیته همیشه خفته آلودگی تهران نبود.
بنا به یافتهها روزانه حدود 2میلیون تن آلودگی وارد هوای تهران میشود که بیشترین آن
منواکسید کربن است؛ آلودگیای که دستاورد تردد بیش از حد خودروها و شرایط طبیعی شهر است.
و این مهم موکد آن است که تنها نباید به مسئله آلودگی هوا در مواقع اضطراری توجه کرد و مدیریت این بحران نیازمند برنامههای پایدار و مدت دار برای جلوگیری از رسیدن میزان آلایندهها به حد اضطرار است.انگار مسئولان ماسکها را به جای دهان روی چشمها و گوشهایشان کشیدهاند، انگار نمیدانند که آلودگی هوای تهران، هر سال جان بیش از 6هزار نفر را میگیرد یا هوای تهران تا ۱۵ سال آینده سمی میشود.رانندگان خودروهای شخصی ۱۴ برابر اتوبوس سواران هوای پایتخت را آلوده میکنند. سرانه هر فرد در آلودگی هوای تهران که از وسایل نقلیه شخصی استفاده میکند، ۱۴ برابر فردی است که با اتوبوسهای شهری تردد میکند.
سالانه ۵۱ نفر از ۱۰۰ هزار نفر شهروند تهرانی در معرض خطر ابتلا به سرطان هستند که در نتیجه برای حدود ۸ میلیون جمعیت تهران متجاوز از ۴ هزار احتمال وقوع سرطان ریه وجود دارد. ولی انگار هنوز هم آلودگی هوای تهران خیلی جدی گرفته نمیشود و در شاکله یک بحران واقعی برای شهر بحران زده تعریف نشده است.
بافتهای فرسوده به جان تهران بافته شده
بافتهای فرسوده در هستههای مرکزی و جنوبی کلانشهر تهران یکی از دهها بحرانی است که مدیریت شهری با آن دست به گریبان است. کارشناسان بر این باورند که درصورت رسیدگی و برنامهریزی هدفمند برای احیای این بافتها میتوان بحرانها را تبدیل به فرصت کرد.هماکنون ۴۹ هزار هکتار بافت فرسوده در ۲۰۱ شهر کشور شناسایی شده که ۳ هزار و
۲۶0 هکتار آن سهم تهرانیهاست.
این در حالی است که به گفته چمران رئیس شورای شهر تهران تا پایان سال ۸۸ با انجام طرحهای شهرداری، ۳۵ هزار واحد فرسوده در شهر تهران نوسازی میشوند که این مقدار تنها ۲ درصد از بافتهای فرسوده شهر است.
تهران کنونی با پهنههای وسیعی از بافتهای فرسوده مواجه است؛ پهنهای که گذشته از خطرات و آسیبهای احتمالی چشماندازی جدید روبه آینده شهر میگشاید.چرا که به اعتقاد کارشناسان بافتهای فرسوده شهر در حالی که ناگزیر از چرخه رشد و توسعه جا ماندهاند که ظرفیتها و قابلیتهای در خور توجهی در راستای ایفای نقشی کلیدی در فرایند توسعه دارا هستند.در طرح جامع از بافتهای فرسوده بهعنوان محدودههای آسیبپذیر در برابر زلزله یاد شده است؛ شاخصهای که به تنهایی قادر است تعریفی جدی برای بحرانی بودن بافتهای فرسوده باشد.
فرسوده شدن شهر و بنا، عارضه گریزناپذیر نظامهای اقتصادی ناتوان و ناکارآمد است چرا که به اعتقاد کارشناسان ابزارهای مدیریت شهری برای گشایش گرههای پیچیده شهری هنوز فراهم نیست.
یک بحران گره خورده
آمارهای غیررسمی حکایت از تردد حدود5 میلیون خودرو در کشور دارد؛ خودروهایی که اگر نحوه و زمان استفاده از آنها مدیریت شود میتوان امید داشت که بخش عمدهای از بحران ترافیک در تهران گرهگشایی شود.
گر چه به گفته کارشناسان این مدیریت تنها در توسل به اهرمهای باز دارنده جوابگو نیست و سختافزارهایی قوی و سنجیدهتر شده میتواند برای حل این بحران کاربردی باشد؛ سختافزارهایی همچون تزریق سیستمهای نوین و سریع به بدنه حملونقل شهری.منتقدان مدیریت شهری بر این باورند که نبود مدیریت واحد ترافیک و جای خالی یک اجماع سازمانی در برنامههای کلانشهری بر این بحران دامن میزند.
بحران کنونی مدیریت حملونقل و ترافیک شهری و تشدید فزاینده تراکم ترافیک در سطح شهرهای بزرگ کشور بهویژه تهران و پیامدهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی آنکه سلامت زندگی شهروندان را با مخاطرات جدی روبهرو کرده است ایجاب میکند که این بحران نه تنها در سطح دستورات کاری مدیریت کلانشهر تهران بلکه در سطح ملی نیز مورد توجه ویژه قرار گیرد و متناسب با اهمیت آن کار کارشناسی انجام شود و منابع و اعتبارات لازم به آن تخصیص داده شود.
چرا که جای خالی یک طرح جامع ترافیکی و آماده نبودن زیر ساختهای مناسب برای ارتقای وسایل حملونقل عمومی و جهت دهی مناسب به معضل ترافیک، سبب شده این بحران در سطح کلان ملی هزینههای بسیار سنگینی را سر بار هزینههای شهری و مدیریت شهر کند.
تهران شهر حادثههاست، شهر بحرانهای دیر پا و زود گذر، از آبگرفتگی معابرش گرفته تا آلودگی تمام آبهای زیر زمینیاش و زلزله تنها یکی از حوادثی است که در گذشته برای این شهر خساراتی را به بار آورده و احتمال وقوع آن آینده تهران را تهدید میکند. هنگام بروز زلزله حدود 400 گونه مختلف حادثه در تهران رخ میدهد؛ حوادثی که بهصورت روزمره بروز میدهند و تنها با مدیریت قطرهای آنهاست که میتوان رعشه زلزله تهران را در اذهان عمومی کم کرد.