به گزارش همشهری آنلاین، روی صندلی داروخانه نشسته بودم، کمی بیشتر از همیشه شلوغ بود، مسئول داروخانه صدا میزند: رحیمی؛ مردی بلند قامت کنار پیشخوان داروخانه میرود، مسئول داروخانه میگوید هزینه شما میشود: یک میلیون و ۳۵۰ هزار تومان، مرد مکث میکند و داروها را زیر و رو میکند که ببیند درست بود یا خیر، با خودش حرف میزند و میخواهد داروها را برگرداند، مسئول داروخانه او را صدا میزند و برگه پشت شیشه را به او نشان میدهد (داروی رایگان برای افراد نیازمند).
از نگاه خیره من به قبضها، چند نفری که توجهی به آن فیشها نداشتند با من همراه شدند، مبالغ فیشها را میخواندم؛ ۲۰۰ هزار تومان، ۴۰۰و۷۰۰ هزار تومان و یک میلیون تومان. از مسئول داروخانه پرسیدم این فیشها! گفت: سند سخاوت مردم شهرم بوشهر.
یکی از افراد حاضر در داروخانه که در نوبت نشسته بود به من گفت: سری به بقیه داروخانههای شهر بزنید میبینید که این یک رسم زیبا شده.
به نزدیکترین داروخانه رفتم که از این حال و هوا سراغی بگیرم، تعجب نکردم از اینکه نوشته زیبای دکتر را روی میز دیدم.
این پزشک که حاضر به مصاحبه و آوردن نامش نشد میگفت: فقط در همین حد برایتان بگویم من برای شروع این کار در ماه ابتدا مبلغ ۲۰ میلیون تومان گذاشتم اما از ماههای بعد آن قدر میزان کمکهای مردم بالا بود که دیگر نیازی به پول من نبود.
نظر شما