خواندن این بند از منشور حقوق بیمار زمانی برایم جالبتر بود که چند روز پیش بیماری با دفتر روزنامه تماس گرفت و گفت: پزشک معالجش تشخیص داده که ناچار است پای او را که در یک حادثه دچار عفونت شده، قطع کند.
البته تشخیص این پزشک قابل احترام است اما نکتهای که این بیمار حین صحبتهایش به آن اشاره کرد این بود که برای مطمئن شدن از تشخیص پزشکش، نزد پزشکان دیگر هم رفته و آنها به او این قطعیت را دادهاند که میتواند راه درمانی دیگری را پیشنهاد دهند که نیازی به قطع عضو هم نباشد ولی در این صورت پزشک معالج او حق دارد از سایر پزشکانی که در امر درمان این بیمار دخالت کردند، شکایت کند.
اما شنیدن اظهارات دردناک بیماری که حالا تقریبا چارهای جز رضایتدادن به قطع پایش ندارد، در حالی است که به عقیده کارشناسان در بحث پزشکی، اصلی وجود دارد به نام اصل مشورت و همچنین بحث ارجاع به پزشکان و تخصصهای مختلف.
البته این روند معمولا در سیستمها و بیمارستانهای آموزشی مرسوم است. بهطوری که اگر یک پزشک تشخیصی روی بیمار داد، ولی نسبت به آن مشکوک بود، بیمار یا به پزشکان دیگر ارجاع داده میشود و یا اینکه یک تیم پزشکی متشکل از متخصصان مختلف روی بیمار تشخیص داده و درباره روند درمان او تصمیمگیری میکنند.
علاوه بر این، در مراکز آموزشی یک سیستم گزارش صبحگاهی هم وجود دارد که در آن استادان یک رشته در مورد وضعیت یک بیمار بحث میکنند که آیا برنامه درمانی که برای او پیشنهاد شده، بهترین درمان بوده و یا نه. ناگفته نماند که این کار برای پزشکان، جنبه آموزشی هم دارد.
اما خارج از چارچوب مراکز آموزشی همانطور که در منشور حقوق بیمار هم آمده و همه کارشناسان نیز به آن اذعان دارند، بهطور کلی این جزء حقوق بیمار است که با رضایت شخصی نسبت به انتخاب پزشکش برای ادامه روند درمان اقدام کند.
البته اگرچه به گفته برخی کارشناسان، بهترین وضعیت این است که بیمار تعویض مکرر پزشک نداشته باشد. ولی در کل و در سیستم ارجاع مسیر درمان بیمار به این صورت است که اگر پزشک توانست بیمار را درمان کند که هیچ، ولی در غیراین صورت او باید بیمار را به مراجع بالاتر ارجاع دهد. چون به عقیده صاحبنظران این کار در حیطه اخلاق حرفهای پزشکی یک وظیفه است و نه فقط لطفی در حق بیمار.
با این حال اگرچه بهطور کلی حدود 5 درصد از خطاهای پزشکی حتی در امور حیاتی چه از نظر حقوقی و چه از نظر علمی در دنیا پذیرفته شده است، ولی فراموش نشود که پزشکان در دوره آموزشیشان میآموزند که اگر با روشهای مختلف نتوانستند تشخیص قطعی روی بیمار بگذارند، موظفند که او را ارجاع دهند؛
بهویژه در موارد حیاتی یعنی در مواردی که مثلا بیمار ممکن است قطع عضو شود، چون در این موارد باز هم ممکن است تشخیص پزشک اشتباه باشد. البته این اتفاق خوشبختانه زیاد در کشور ما رواج ندارد.
در اینجا شاید باز هم جای اجرای کامل سیستم ارجاع در کشور ما خالی باشد چون هرچند در حال حاضر تا اندازه زیادی روال مثبت قضیه در کشور ما دیده میشود ولی هنوز بهعلت پیاده نشدن سیستم ارجاع، تا رسیدن به مرحله استاندارد فاصله بسیار است.