یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۸۷ - ۱۷:۲۴
۰ نفر

مراد عنادی: چهل و چهارمین رئیس‌جمهوری آمریکا که با شعار تغییر، سکان هدایت کاخ سفید را در دست گرفته است، یکی از ارکان راهبرد تغییر خود را احیای مدیریت نرم‌افزاری آمریکا در سطح بین‌المللی معرفی کرده است.

اوباما در مقاله‌ای که در اوت 2007 در نشریه فارین‌افرز به چاپ رساند باتوجه به مزایای قدرت نرم برای پرستیژ بین‌المللی آمریکا بر اهمیت آن تأکید کرده است.

به فاصله چند ماه از انتشار مقاله اوباما، هیلاری کلینتون در شماره ماه دسامبر این نشریه مقاله‌ای را با عنوان قدرت هوشمند به‌چاپ رساند که هرچند برخی آن‌را برگرفته از مقاله سوزان ناسل در نشریه فارین‌افرز در آوریل 2004 می‌دانستند، اما هیلاری کلینتون که اکنون وزیر خارجه دولت اوباماست و اخیرا نیز مجددا بر اهمیت راهبردی قدرت هوشمند تأکید کرده، در آن مقاله 3 عنصر کلیدی قدرت هوشمند را شبکه پایدار متحدین که دیپلماسی در آن نهفته است، سازمان‌های بین‌المللی و ارزش‌های آمریکایی عنوان کرده است.

به‌نظر می‌رسد هیلاری در عرصه سیاست خارجی آمریکا سعی خواهد کرد تا حدودی براساس تفکرات مورد نظرش عمل کند و درصدد است با پیگیری راهبرد قدرت هوشمند که ترکیبی از قدرت سخت و قدرت نرم خواهد بود به اهداف موردنظر آمریکا جامه عمل بپوشاند.

شاید براساس چنین رویکردی است که هیلاری کلینتون ضمن تأکید بر اهمیت دیپلماسی و گفت‌وگو با طرف‌های مقابل آمریکا در برخی موارد از ادبیات خشن نیز استفاده می‌کند، چنانکه مثلا در مورد چگونگی واکنش نسبت به ایران ضمن علاقه‌مندی به گفت‌وگو اعلام می‌کند همه گزینه‌ها مدنظر است.

از طرف دیگر با توجه به هزینه‌های سنگین ناشی از تکیه دولت بوش صرفا بر روی قدرت سخت، به‌رغم هشدارهای افرادی مانند جوزف نای، نظریه‌پرداز قدرت نرم، به‌نظر می‌رسد واشنگتن با وجود تأکید اوباما مبنی بر احیای قدرت نرم آمریکا بیشتر به رویکرد موردنظر هیلاری کلینتون یعنی پیگیری راهبرد قدرت هوشمند روی آورد.

تغییر نماینده آمریکا، خلیل‌زاد در سازمان ملل متحد و معرفی سوزان رایس به‌عنوان جایگزین وی می‌تواند یکی از شاخص‌های روی آوردن دستگاه سیاست خارجی آمریکا به پیگیری قدرت هوشمند در عمل باشد.

واقعیت این است که تک‌روی‌ها و بی‌اعتنایی‌های آمریکا نسبت به سازمان ملل متحد و برخی سازمان‌های بین‌المللی که استارت آن از زمان ریگان زده شد در دوره نومحافظه‌کاران به اوج خود رسید.

دولت بوش با پیگیری دکترین یکجانبه‌گرایی و خروج از برخی معاهدات بین‌المللی یا نپیوستن به برخی دیگر و به حاشیه راندن سازمان ملل متحد در قبال چالش‌های بین‌المللی نظیر بی‌تحرکی یا ناتوانی شورای امنیت برای تصمیم‌گیری در قبال فاجعه انسانی در غزه، عملا نشان داد که بیشتر بر قدرت سخت تکیه دارد و این همان پاشنه آشیل سیاست خارجی دولت بوش بود که اکنون اوباما و هیلاری کلینتون با طرح قدرت نرم و هوشمند درصدد حل آن برآمده‌اند.

اوباما با تأکید بر گفت‌وگو و احیای ارزش‌های آمریکایی، همان مواردی که در اضلاع مثلث قدرت هوشمند هیلاری کلینتون نیز طرح شده‌اند، نشان داده است که در این مقوله با هیلاری خیلی تفاوت دیدگاه ندارد. از این‌رو به‌نظر می‌رسد اهداف سیاست خارجی آمریکا در سایه چنین ملاحظاتی به‌شکلی ظریف و پیچیده‌تر دنبال شود.

کد خبر 73872

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز