همشهری آنلاین: او در خاطراتش میگوید: «انعکاس صدا بهگونهای بود که وقتی کسی را شلاق میزدند، بهنظر میرسید دهها نفر در حال کتکخوردن فریاد میزنند. در زندان کمیته چشم را میبستند و اگر کسی موفق میشد بهگونهای قسمتهای دیگر را ببیند توسط بازجو تنبیه میشد... بعضی مواقع بازجوییها بهطور تیمی برگزار میشد، مثلا چند نفر در یک اتاق جمع میشدند و یکی از آنها میگفت: میزنم. آن یکی میگفت: نه حق نداری بزنی، این خواهر منه. آن دیگری هم میگفت: آره بابا خودش حرفاشو میزنه. در حقیقت در یک اتاق نیمهتاریک، دور تا دور زندانی را میگرفتند تا در دل او ایجاد ترس کنند. بازجوهای ساواک شلاقهایی را از کابلهای برق در دست داشتند که انتهای آن باز بود و سیمهای بیرون آمده آن افشان بود و هنگام شلاقزدن، نوک فلزی شلاق به رو و کنار پا اصابت میکرد و زخمهای عمیقی بر جای میگذاشت.»
منظر خیر حبیباللهی، یکی از زنان پراستقامت و بانویی مبارز پیش و پس از انقلاب اسلامی ایران و از معلمان مدرسه رفاه بود که در سال ۱۳۵۲دستگیر شد و به زندان افتاد.
کد خبر 739070
نظر شما