به گزارش همشهری آنلاین، او درباره دومین معاهده مرزی ایران و افغانستان که اولین بار در دوران رضاخان به امضا رسیده بود، در صفحه۴۷۷ جلد ششم از خاطراتش نوشته است: «شنبه ۴/۳/۱۳۵۶ عرض کردم: آیا اجازه میفرمایید به وزیر خارجه ابلاغ کنم مبادله قرارداد را با افغانها به تأخیر بیندازد؟ فرمودند: نه! پس از آنکه قانون به توشیح من رسیده و اعلان شده، دیگر مبادله نشدن قرارداد تأثیری ندارد. من چنان از کوره دررفتم و گیج شدم که جسارت کرده به عرض رساندم: این هم مثل هزاران خلاف که به عرض مبارک میرسانند.» علم در ادامه نوشته است: «مقداری در این فکر بودم که این دولت هویدا به شاهنشاه من خدمت یا خیانت میکند؟ ارزش وجود یک ولایت با امور اقتصادی سنجیده شود! یاللعجب! یک وجب خاک [میهن] به میلیارد میارزد، آنوقت بگوید سیستان که ارزش اقتصادی ندارد، حداکثر سالی ۴۰ میلیون تومان عایدی میدهد. من در عجبم.» وزیر کشاورزی دوران پهلوی در خاطرات خود به منظور مشخص شدن این موضوع که شاه بهدستور آمریکا به جدایی بخشی از ایران تن داده، نوشته است: «بالاخره دیشب (ضربه) آخر را زدند. کسی چه میداند؟ شاید هم از اربابهای نامرئی دستور ارتکاب این خیانت را داشتند. به هر حال به شاهنشاه و کشور خیانت بزرگی شد که دیگر جبرانپذیر نیست... البته این خیانت، ده تا پانزده سال دیگر ظاهر میشود که من مردهام. ولی مثل این است که یک قطعه گوشت بدن مرا بریده و پیش چشم من جلوی سگ انداختهاند.» علم درباره واگذاری بحرین و تجزیه این بخش استراتژیک از کشور، در خاطرات خود نوشته است: «۲۲/۲/۱۳۴۹ شورای امنیت بهاتفاق آرا میل مردم بحرین را در داشتن استقلال کامل تصویب کرد، نماینده ایران هم فوری آن را پذیرفت. خندهام گرفته بود؛ گوینده رادیو تهران طوری با غرور این خبر را میخواند که گویی بحرین را فتح کردهایم... .»
امیر اسدالله علم، نخستوزیر دوران پهلوی دوم، در خاطرات خود بارها به بیتفاوتی شاه به تمامیت ارضی ایران اشاره کرده است.
کد خبر 740261
نظر شما