بازیگری که با «هامون» به مثابه یک پدیده مطرح شد، در طول این سالها، هم محبوبیت خود را میان مخاطبان حفظ کرده و هم جایگاهش را در دل سینمای متفاوت.
وقتی شکیبایی هنوز هم در نقش مردان عاشقپیشه ظاهر میشود، یعنی همچنان پرسونای مجنون پریشاناحوالش برای تماشاگر جذابیت دارد.
شکیبایی تا قبل از «هامون» بازیگر نقشهای معمولی در فیلمهای نهچندان قابل توجه بود. یکی از ویژگیهای برجسته شکیبایی، صدای اوست. «هامون» یکی از اولین آثاری است که شکیبایی با صدای خودش در آن حرف زده است. شکیبایی سالها در انتظار موقعیتی برای نمایاندن تواناییهای خود بود؛ موقعیتی که مهرجویی در «هامون» آن را ایجاد کرد.
شکیبایی نقش حمید هامون را چنان ایفا کرد که این کاراکتر را به شمایلی فراموشنشدنی تبدیل کرد. اجرای درکشده او از نقش یک روشنفکر پا در هوا و پر از مسأله و تناقض هنوز هم پس از گذشت نزدیک به دو دهه، همچنان طراوت خود را حفظ کرده است؛
هر چند شکیبایی بعد از «هامون» تا اندازهای در دایره تکرار افتاد. بعد از موفقیت فیلم «هامون» بسیاری از فیلمسازانی که به سراغ شکیبایی میرفتند، همین کاراکتر را از او طلب میکردند. به همین خاطر بازی متفاوت شکیبایی در «هامون» آنقدر در فیلمهای دیگر تکرار شد که تبدیل به کلیشه شد. شکیبایی اما در دایره این تکرارها باقی نماند.
فیلمهایی چون «کیمیا» و «یک بار برای همیشه» دقیقاً در سالهایی ساخته شدند که شکیبایی متهم به تکرار هامون در کارهایش بود و سکوتی که در «کیمیا» در چهره شکیبایی نشسته بود و لکنت زبانش در «یک بار برای همیشه» تمهیداتی هوشمندانه برای جلوگیری از تکرار «هامون» بود.
شکیبایی که همکاری با مهرجویی، او را به سطح اول سینمای ایران رساند در چندین فیلم این فیلمساز، حضوری متفاوت را تجربه کرد. از مرد کلاهبردار و کلاش «سارا» گرفته تا مرد عارف «پری» و فیلمساز پریشاناحوال «میکس»، شکیبایی را به مثابه شمایل سینمای روشنفکری مطرح کرد.
او در کنار اینها در تلویزیون و سینما، در کارهایی حضور یافت که بسیار پرمخاطب بودند.
خسرو شکیبایی بازیگر پرکاری است. بازیگری که در همه نوع فیلمی هم بازی میکند، ولی به ندرت پیش آمده که او در فیلمی حضور ضعیفی را به ثبت رسانده باشد. او معمولاً در فیلمهای ضعیف هم حضور قابل قبولی دارد. فیلمهای زیادی بودهاند که به لطف تواناییهای بازیگری شکیبایی تماشایی شدهاند.
شکیبایی برخلاف برخی بازیگرانی که با گذر از سالهای جوانی، ستاره اقبالشان افول کرد، همچنان این جایگاه را میان مخاطبان حفظ کرده است. اتفاق مهم در کارنامه خسرو شکیبایی، چند نقشآفرینی خاص و کاملاً متفاوت است؛ نقشآفرینیهایی که از تواناییهای تازه شکیبایی خبر میدهد.
در «حکم» شکیبایی در نقش یک گنگستر، یکی از پیچیدهترین بازیهایش را ارائه داد. یک آشناییزدایی کامل از پرسونای سینمایی او که توسط مسعود کیمیایی صورت گرفت.
مشابه این اتفاق در فیلم «چه کسی امیر را کشت» هم رخ داده است.
شکیبایی در نقش یک لات چالهمیدانی با مکثها، نگاهها و ادای درست دیالوگهایش، نشان میدهد که هنوز هم توانایی اجرای نقشهایی کاملاً متفاوت از پرسونای سینماییاش را دارد. حتی المانهای آشنای شکیبایی، همه در این دو تجربه، پر از طراوت تکرار است.