سفیر پیشین ایران در ایتالیا گفت: کسانی که پیش از این در کنفرانس امنیتی مونیخ شرکت کردند جرات نداشتند چیستی مواضع اروپایی‌ها را باز کنند.

ابوالفضل ظهره‌وند

همشهری آنلاین – گروه سیاسی : ایران و روسیه بزرگ‌ترین غایبان کنفرانس امنیتی مونیخ بودند. موضوعی که تاکنون بازتاب‌های بسیاری داشته است. پنجاه و نهمین کنفرانس امنیتی مونیخ  قرار است با شرکت سران بیش از ۴۰ کشور و هیات‌های نمایندگی ارشد ۹۰ دولت در آلمان برگزار شود اما کریستو هویزگرین مدیر کنفرانس اما اعلام کرده که به جای دولت‌های ایران و روسیه از چهره‌های اپوزیسیون هر دو دولت دعوت شده است.

این در حالی است که حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه سال گذشته در کنفرانس حاضر بود و سال‌های پیش‌تر نیز محمدجواد ظریف حضور پررنگی در این کنفرانس داشت. اما حضور وزیرخارجه در این نشست در سال‌های گذشته چه دستاوردهایی داشت و کنفرانس مونیخ تا چه حد برای ایران حائز اهمیت است؟ آیا کنفرانس مونیخ تریبونی برای دفاع از مواضع بود یا کانونی برای اتهام‌های بیشتر غربی‌ها به ایران در مسائل امنیت منطقه‌ای و جهانی؟ این‌ها سوالاتی است که ابوالفضل ظهره‌وند دیپلمات و سفیر پیشین ایران در ایتالیا و افغانستان به آن پاسخ می‌دهد.

در ادامه مشروح گفت‌وگو با این دیپلمات پیشین و کارشناس مسائل بین‌الملل را می‌خوانید.  

عدم دعوت ایران به کنفرانس امنیتی مونیخ چقدر اهمیت دارد؟ به نظرتان دستاوردهای حضور ایران در سال‌های پیشین در این کنفرانس چه بود؟

در سال‌های گذشته شرکت وزرای خارجه در کنفرانس امنیتی مونیخ منتقدانی داشت. چون در این کنفرانس مقامات امنیتی و سیاسی غرب با تعریفی که از امنیت دارند گرد هم جمع می‌شوند. لذا باید در آن پارادایم و زیستار فکری آن‌ها امنیت را بپذیرید و برای تامین امنیت مورد نظر آن‌ها برای تمهید کنید.

در چنین شرایطی هیات ایرانی به عنوان مخل امنیت مورد سوال قرار می‌گرفت و آن‌ها به ما تریبون می‌دادند تا بتوانیم از مواضع خود بر پایه اتهاماتی که غربی‌ها وارد می‌کنند دفاع کنیم. در این راستا ما در این کنفرانس تاکید داشتیم که در تامین امنیت مورد نظر کشورهای غربی که خود را جهان می‌دانند نقش مثبتی بازی می‌کنیم. اما هیچ‌گاه این حضور برای ما خروجی مثبتی نداشته است. شبیه شرکت در اجلاس داووس که یک جز از کلان‌سیستمی است که غربی‌ها برای اداره جهان راه انداختند. هیاتی که به آنجا می‌رود بسیار تلاش می‌کند تا خود را سازگار نشان دهد. به هیچ عنوان کسی نظریات و مواضع طرف مقابل را که در کنفرانس مطرح می‌شود به چالش نمی‌کشد. این بخشی از رویکرد تنش‌زدایی در تفکر اصلاح‌طلبی بود که در اجلاس‌های بین‌المللی که شرکت می‌کردند سعی داشتند خود را نرمال نشان دهند و اعتمادسازی کنند. این مسیر اعتمادسازی که دولت یازدهم و دوازدهم نیز پیش گرفت با چنین رویکردی پای میز مذاکره نشست و منجر به توافق هسته‌ای شد.

بنابراین به نظر من عدم دعوت ایران به این کنفرانس هیچ اهمیتی ندارد. فرض کنید آن‌ها گزاره‌ای می‌دهند و می‌گویند که شما امنیت ما را به خطر انداختید. اما امنیت از چه زاویه‌ای و در چه چارچوبی تعریف شده است؟

به هر حال سال گذشته آقای امیرعبداللهیان نیز در این کنفرانس شرکت کرد. آیا این کنفرانس را نمی‌توان تریبونی برای دفاع از مواضع کشور دانست؟

نکته اینجاست که این اقدام بازتاب بیرونی ندارد. در کنفرانس امنیتی تبادلات، دیدارها و حتی رایزنی‌های محرمانه‌ای صورت می‌گیرد که خروجی آن برای افکار عمومی بیرون نیامده است. در کنفرانس امنیتی که مقامات صهیونسیتی، آمریکایی و مقامات اطلاعاتی – امنیتی کشورهای اروپایی حضور دارند کسی نمی‌داند چه تماس‌ها و ارتباطاتی برقرار می‌شود. به همین دلیل این کنفرانس برای ما خروجی نداشته است.

ایران تاکنون مواضع خود در این کنفرانس را به صورت پارادایمی مطرح نکرده است. واقعیت این است که امنیت گرگ‌ها در ناامنی گوزن‌ها و امنیت گوزن‌ها در ناامنی گرگ‌هاست. در اینجا دو زیستار متعارض با یکدیگر وجود دارد. زمانی که آن‌ها امنیت منطقه را به خطر می‌اندازند هیچ مشکلی وجود ندارد. زمانی که با پرچم دفاع از حقوق بشر حتی از داعش دفاع می‌کنند و ۵۰۰ هزار نفر از مردم سوریه را از بین می‌برند، مردم عراق را نابود می‌کند و افغانستان برای ۲۰ سال شخم می‌زند اما کسی نیست که از او سوال کند. اما در جایی که مردم می‌ایستند و امنیت خود را با مقاومت تامین می‌کنند شما متهم می‌شوید به کسی که مخل سیاست‌های راهبردی غرب است.

بحثی که ما باید در این کنفرانس‌ها باز می‌کردیم این بود که امنیت از چه منظر و با چه محتوا و رویکردی تعریف می‌شود؟ آیا آن‌ها ما را هم درون باغ می‌بینند؟ آقای بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته بود که اروپا باغ و باقی دنیا جنگل است. بنابراین امنیت جنگلی‌ها با امنیت کسانی که داخل باغ هستند یکسان نیست. کسانی که پیش از این در کنفرانس امنیتی مونیخ شرکت کردند باید این بحث‌ها را مطرح می‌کردند اما برعکس تلاش کردند تا خود را هماهنگ و نرمال نشان دهند. آن‌ها جرات نکردند چیستی مواضع اروپایی‌ها را باز کنند.

آن‌ها امروز به روس‌ها می‌گویند که مخل امنیت اروپا هستند. در حالی که غرب از حوزه استحفاظی روس‌ها رد شد و حرکت ناتو به شرق تهدید مشترکی علیه ایران و تمام کشورهایی است که در حوزه استحفاظی ما هستند. ناتو چرا می‌خواهد به سمت شرق حرکت کند؟ در شرایطی که اگر ایران به سمت غرب حرکت کند نام نفوذ روی آن می‌گذارند. ایران از سمت عراق به سمت مدیترانه حرکت کرده که در حوزه استحفاظی بوده است و با مردم آن کشور و منطقه نیز همگرایی داشته‌ایم. در سوی مقابل وقتی غرب به سمت قفقاز و روسیه حرکت می‌کند نام امنیت را روی آن می‌گذارد.

موضوع جنگ روسیه یکی از دلایل عدم دعوت ایران به نشست مطرح شده در حالی ایران حمایت تسلیحاتی از روسیه را تکذیب می‌کند. فکر می‌کنید چرا غرب همچنان بر اتهام کمک ایران به روسیه تاکید می‌کند؟

این‌ به ماهیت تبعیض‌آمیز سیاست‌ها و فریبکاری غرب برمی‌گردد. امروز که روسیه در اوکراین پیشروی کرده است اگر شما سیب‌زمینی هم به روس‌ها فروخته باشید می‌گویند که در جنگ استفاده شده و سربازان روس را تامین کردید. حال فرض کنید یک وقتی پهپادی به روس‌ها فروخته شده و در مقابل از آن‌ها سوخو گرفته شده است. این یک مبادله نظامی است نه هدیه و کمکی که با آن مردم را بمباران کنند. به فرض اگر ایران نیز در شرایطی از سوخوهای روسی استفاده کرد می‌خواهند بگویند روسیه به ایران کمک کرده است؟

 مفهوم کمک متفاوت است و کاری است که بریتانیا امروز انجام می‌دهد. این کشور از بودجه مردم خود برمی‌دارد و به اوکراین به عنوان کمک می‌دهد. کمک این است که تانک لئوپارد که با بودجه مردم آلمان درست شده به آقای زلسنکی اهدا می‌شود که با روس‌ها بجنگد. صدراعظم آلمان حتی به برزیل و آرژانتین علنا گفته که تانک‌های خود را به اوکراین هدیه کنید و این یعنی آلمان‌ها در جنگ با روسیه فعال هستند و در کشته‌های این جنگ نیز نقش دارند. آن‌ها در جنگ تحمیلی نیز حتی سلاح‌های شیمیایی از رده خارج را به صدام دادند تا علیه ایران استفاده شود. همه این‌ها در حالی است که ایران به هیچ عنوان ارتباطی با اوکراین ندارد و در حوزه‌های مختلف امنیتی، اقتصادی و نظامی با روس‌ها همکاری دارد که پول آن نیز پرداخت می‌شود.

 همانطور که چنین مراوداتی با چین نیز ممکن است انجام شود. یعنی در سفر اخیر رییس جمهور به چین ممکن است که با چین معاملاتی انجام دهد و مراوده نظامی بین دو کشور صورت بگیرد. حال اگر روزی چینی‌ها در تایوان درگیر شدند و از سلاح‌های ایرانی استفاده کردند به این معنی است که ایران به جنگ تایوان کمک می‌کند؟

از سوی دیگر باید پرسید که چرا آلمان‌ها که از ایران ناراحت هستند نمی‌آیند پهپاد بخرند؟ اگر آن‌ها نیز از ایران سلاح بخرند به معنای مداخله در جنگ اوکراین یا کمک به اوکراین نیست بلکه معامله نظامی با کشورهای اروپایی است. آن‌ها داروی بیماران پروانه‌ای را به ما بدهند و ایران نیز به آن سلاح می‌دهد.  

باید تاکید کنم که ایران در جنگ اوکراین از پیروزی یا شکست روسیه حمایت نمی‌کند و به هیچ عنوان موضع حمایتی از جنگ روسیه و اوکراین نداشته، ندارد و نخواهد داشت. مسئولیت این جنگ در وهله نخست آمریکا و سپس اروپایی هستند که مسئله را از مسیر سیاسی و دیپلماتیک حل نکردند. آن‌ها به سمتی رفتند که یک ملت در معرض نابودی قرار بگیرد و حتی امکان رقم خوردن فجایع جدید نیز وجود دارد.

کد خبر 742001
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha