طبعاً بهبود کلی وضعیت بهداشت باعث افزایش طول عمر و زنده ماندن شمار بیشتری از نوزادان شده است. سازمان ملل3 سناریو برای کنترل رشد جمعیت جهان درنظر گرفته است. اعتقاد جامعه کارشناسی بر این است که ریشهکنی فقر و ارتقای کیفیت زندگی جز با کوچک کردن خانوادهها میسر نیست. تشویق الگوی خانواده کوچک علاوه بر برنامههای آموزشی نیازمند برنامههای فرهنگی است.
به گزارشای پی اس، 43 کشور در سراسر جهان دارای جمعیتی هستند که یا اساساً ثابت است یا به آرامی در حال کاهش است. در کشورهایی که پایینترین نرخ باروری را دارند، مانند ژاپن، روسیه، آلمان و ایتالیا، احتمال دارد جمعیت در خلال نیم قرن آینده کاهش یابد.
شمار زیادی از کشورها باروری را به میزان جایگزینی یا اندکی کمتر از آن تقلیل دادهاند. زمانی که شمار زیاد جوانان از سالهای باروری بگذرند، جمعیت این کشورها به سوی تثبیت خواهد رفت.
چین و ایالات متحده در زمره این کشورها هستند. گروه سوم کشورهایی هستند که پیشبینی میشود تا سال 2050 جمعیتشان 2 برابر شود، از جمله اتیوپی، جمهوری دمکراتیک کنگو و اوگاندا.
بررسیهای سازمان ملل نشان میدهد رشد جمعیت جهان مطابق با 3 الگوی باروری چگونه خواهد بود. براساس پیشبینی میانه که متداولتر است، جمعیت جهان تا سال 2050 به 9.2 میلیارد نفر خواهد رسید. براساس الگوی دیگر، جمعیت جهان در این مدت به 10.8میلیارد نفر بالغ خواهد شد. مطابق با الگوی سوم، جمعیت جهان تا سال 2041 به 8 میلیارد نفر میرسد و بعد از آن رو به نقصان خواهد گذاشت. مبنای الگوی سوم این است که نرخ باروری در جهان به سرعت به کمتر از حد جایگزینی به میزان1.6 بچه به ازای هر زوج میل خواهد کرد.
کارشناسان خاطرنشان میکنند درصورتی که هدف ریشهکنی فقر، گرسنگی، بیسوادی و کاستن از فشار بر منابع طبیعی است، بشر چارهای ندارد جز آنکه الگوی سوم را سرلوحه فعالیتها در این زمینه قرار دهد. کاستن از رشد جمعیت جهان این الزام را به همراه دارد که تمام زنانی که قصد تنظیم خانواده دارند، به خدمات بهداشت خانواده مورد نیاز دسترسی داشته باشند. آنان میگویند عموماً در روستاها و در میان خانوادههای فقیر، زنان همواره در ترس از بارداری بعدی به سر میبرند، چون نمیخواهند مکرراً آبستن شوند.
پر کردن خلأ خدمات تنظیم خانواده شاید مهمترین و فوریترین اولویت در برنامههای جهانی باشد. بهرههای این کار زیاد و هزینههای آن اندک است. کشورهایی که میخواهند به کوچک کردن خانوادهها کمک کنند، میتوانند این کار را با سرعت انجام دهند. ایران نمونه خوبی در این زمینه است که توانست ظرف یک دهه میزان رشد جمعیت را از نرخ نزدیک به رکورد به یکی از پایینترین نرخها در میان کشورهای در حال توسعه برساند. در اوایل دهه 1980 نرخ رشد جمعیت در این کشور به 4.2 درصد رسید که تقریباً نزدیک به میزان حداکثری زیستشناختی است.
این رشد سریع فشار زیادی بر اقتصاد و محیطزیست وارد کرد و در نتیجه دولتمردان متوجه شدند جمعیت زیاد، نابودی محیطزیست و بیکاری، به آینده کشور لطمه وارد میکند. در سال 1989 برنامههای تنظیم خانواده از سر گرفته شد. 4سال بعد، قانون تنظیم خانواده تصویب شد. 15 هزار خانه بهداشت برای عرضه خدمات بهداشتی و تنظیم خانواده به روستائیان راهاندازی شد. در کنار برنامههای مختلف برای تشویق کاهش جمعیت، تلاش گستردهای نیز برایافزایش سواد زنان به عمل آمد که در نتیجه آن میزان زنان باسواد از 25 درصد در سال 1970 به 70 درصد در سال 2000 رسید و ثبت نام دختران در مدارس از 60 به 90 درصد افزایش یافت. در نتیجه این فعالیتها تعداد بچهها در خانوادههای ایرانی از حدود 7 فرزند به کمتر از 3 فرزند کاهش یافت. ایران بین سالهای 1987 تا 1994 نرخ رشد جمعیت را نصف کرد. در سال 2006 نرخ رشد جمعیت در ایران حدود 1.6 درصد بود که اندکی بیشتر از این رقم در ایالات متحده است.
با وجودی که محققان توجه خود را به نقش آموزش در کاهش نرخ باروری معطوف کردهاند، سریالهای رادیویی و تلویزیونی میتوانند با سرعت بیشتری نگرش مردم را درباره بهداشت خانواده، تعداد اعضای خانواده و حفاظت از محیطزیست تغییر دهند. میگوئل سابیدو، معاون تلویزیون ملی مکزیک، قدرت این رویکرد را به همگان نشان داد. وی چند سریال درباره بیسوادی از تلویزیون پخش کرد. روز پس از آنکه یکی از شخصیتهای سریال به دفتر سوادآموزی مراجعه کرد، بیش از 250 هزار نفر در مکزیکوسیتی به دفاتر سوادآموزی رفتند. در پایان این سریال، بیش از 840 هزار نفر در برنامه سوادآموزی ثبت نام کردند.
هزینه عرضه خدمات بهداشت خانواده در مقایسه با فواید آن اندک است. گسترش این خدمات برای برخورداری تمام زنان در کشورهای در حال توسعه نیازمند 17 میلیارد دلار دیگر است. تشویق الگوی خانوادههای کوچک فواید عمدهای دارد؛ مثلاً در بنگلادش تحلیلگران محاسبه کردهاند که هر 62 دلاری که دولت صرف جلوگیری از بارداری ناخواسته میکند، باعث صرفهجویی 615دلار در ارائه خدمات اجتماعی میشود. سرمایهگذاری در بهداشت و تنظیم خانواده باعث میشود منابع مالی بیشتری برای کودکان موجود باشد و خارج شدن آنان از چرخه فقر سرعت پیدا کند.
اقتصاددانان نیز بر فواید کاهش ســریع جمـعیت تأکـید میکنند. هنگامی که خانوادهها در کشوری کوچک میشوند، رشد وابستگان جوان – یعنی کسانی که به نگهداری و آموزش نیاز دارند - به نسبت بزرگسالان شاغل کاهش مییابد. در این حالت، بهرهوری، پسانداز و سرمایهگذاری افزایش مییابد و رشد اقتصادی سرعت پیدا میکند. این تأثیر فقط چند دهه طول میکشد اما معمولاً کافی است که کشوری را وارد مرحله نوینی کند. در واقع، به استثنای چند کشور نفتخیز، هیچ کشور در حال توسعهای نتوانسته است بدون کاهش رشد جمعیت مدرنیزه شود.
برآوردهای سازمان ملل حاکی از آن است که رفع نیازهای 201 میلیون زنی که به روشهای جلوگیری از بارداری دسترسی ندارند، میتواند سالانه باعث جلوگیری از 52میلیون بارداری ناخواسته، 22 میلیون سقط جنین و 1.4میلیون مورد مرگ نوزاد شود. به بیان دیگر، هزینه بیتوجهی به تنظیم خانواده بیش از آن است که بتوانیم پرداخت کنیم.