برای همین به دولتی که فلسطین را اشغال کرده است، رژیم صهیونیستی میگویند.
بیش از سه هزار سال قبل، حضرت موسیع از قوم بزرگ بنیاسراییل به پیامبری رسید. بنیاسراییل از فرزندان یعقوب پیامبرع بودند و فرعون مصر آنها را به بردگی گرفته بود. حضرت موسیع از جانب خداوند فرمان داشت که این قوم را به خداپرستی هدایت کند و آنها را از بردگی فرعون نجات دهد، ولی بنیاسراییل بعد از خروج از مصر، نتوانستند برای مدتی طولانی در جایی ساکن شوند یا کشور قدرتمندی را بسازند. آنها مدتی در بینالنهرین و مدتی در سواحل شرقی دریای مدیترانه زندگی کردند. بنیاسراییل 12 طایفه بودند و هر کدام برای خود رئیسی داشتند.
بزرگترین معبد آنها در دوران حکومت امپراتوری روم در سرزمین فلسطین ساخته شده بود، ولی در حدود یک قرن بعد از میلاد مسیح در جنگ با ارتش روم، معبد کاملاً ویران شد. از آن زمان یهودیان به نقاط مختلف خاورمیانه و اروپا مهاجرت کردند. جنگ با عربها و جنگهای صلیبی هم باعث پراکندگی بیشتر آنها شد. با گذشت زمان، طایفهها و خانوادههای یهودی در شهرهای مختلف ساکن شدند، ولی به خاطر مذهب و سنتهایشان، همیشه جدا از بقیه مردم زندگی میکردند.
در قرن 19 یک یهودی اتریشی به نام «تئودور هرتزل» کتابی به نام «دولت یهود» نوشت و در آن تأکید کرد که یهودیها باید خودشان در فلسطین کشور یهودیها را بسازند؛ این اندیشه صهیونیسم نام گرفته بود. البته در همان زمان هم اندیشه دیگری در میان یهودیها وجود داشت که میگفت یهودیها باید بین مردم اروپایی و درست مثل آنها زندگی کنند.
اولین کنگره صهیونیستها، سال 7981 در شهر بال سوئیس، برگزار شد. مرکز کنگره بعداً به آلمان و سپس به شهر لندن انتقال پیدا کرد. صهیونیستها کمکم برای ساختن کشور اسراییل در فلسطین، برنامهریزی میکردند. سال 4191 جنگ جهانی اول آغاز شد و در سال 1917 به پایان رسید. صهیونیستها در همین مدت مهاجرت به فلسطین را آغاز کردند. در پایان جنگ، امپراتوری عثمانی که شامل کشورهای ترکیه، عراق، سوریه، اردن، لبنان و عربستان امروزی بود، تجزیه شد و فلسطین در اختیار انگلیس قرار گرفت. همان سال «لرد بالفور»، وزیر خارجه وقت انگلیس ، اعلامیهای را صادر کرد که در آن، کشور انگلستان از تشکیل دولت یهودی در فلسطین حمایت میکرد. اعلامیه بالفور، سرآغاز تشکیل اسراییل محسوب میشود.
صهیونیستهای ثروتمند اروپا، هزینه مهاجرت و سکونت یهودیان مهاجر را تأمین میکردند. آنها ابتدا تعدادی از مزارع فلسطین را از مالکان خریده و اردوگاهها و شهرکهای یهودی را در آنها بنا کردند. در جنگ جهانی دوم، حکومت نازی در آلمان با یهودیان دشمن بود و به همین دلیل مهاجرت آنها به فلسطین خیلی زیادتر شد. از اینجا بود که فلسطینیها متوجه
هدف های شوم آنها شده و شروع به اعتراض کردند و درگیریهای کوچک داخلی در فلسطین آغاز شد، ولی انگلستان از صهیونیستها حمایت میکرد. سال 8491، ارتش انگلیس فلسطین را ترک کرد و بلافاصله صهیونیستها تشکیل کشور اسراییل را در سرزمین فلسطین اعلام کردند. بعد از پایان جنگ جهانی و قدرت گرفتن آمریکا، صهیونیستها در سیاست آن کشور هم نفوذ کردند تا از این راه هدفهای خود را دنبال کنند.
همه یهودیان دنیا صهیونیست نیستند ، بعضی از آنها حتی مخالف تشکیل کشور اسراییل هستند. الان هم گروه یهودیان «نتوری کارتا» در آمریکا و پیشوای مذهبی آنها خاخام «دیوید وایس» بزرگترین مخالف صهیونیستها محسوب میشود.
با وجود اینکه صهیونیستها عربهای مسلمان را آواره کرده بودند، روابط رژیم پهلوی با دولت اسراییل خوب بود و برای توجیه آن گفته میشد که یهودیان تمام زمینهای فلسطینیها را با پرداخت پول خریدهاند؛ در حالی که به جز چند مزرعه در شمال و شرق سرزمینهای فعلی، بقیه اراضی به زور اسلحه تصرف شدهاند و حتی خود دولت صهیونیستی هم ادعای خریدن تمام کشور را نمیکند، اما میکوشد تا هدفهای پلید و طرحهایش را با کشتار بیرحمانه مردم به زور به ساکنان و صاحبان به حق فلسطین، بقبولاند.