مقاله تورینگ با عنوان «ماشین آلات محاسباتی و هوش» که در سال ۱۹۵۰ انتشار یافت و متعاقب آن فرضیه مطرح شده در این مقاله تست شد، این آزمایش، هدف و چشم انداز اساسی هوش مصنوعی را مشخص کرد.
هوش مصنوعی در تعریف اصلی خود شاخهای از علوم کامپیوتر است. هدف استفاده از هوش مصنوعی تلاش برای تکرار یا شبیه سازی هوش انسانی در ماشینها است. اهداف گسترده هوش مصنوعی سوالها و بحثهای زیادی را به وجود آورده، تاجایی که هیچ تعریف واحدی از این رشته به طور کلی در سطح جهانی پذیرفته نشده است.
تعریف هوش مصنوعی
مشکل اصلی تعریف هوش مصنوعی بهعنوان «ساخت ماشینهایی که هوشمند هستند»، این است که در واقع توضیح نمیدهد که هوش مصنوعی چیست و چه چیزی یک ماشین را هوشمند میکند. هوش مصنوعی یک علم میان رشتهای با رویکردهای متعدد است، اما پیشرفتها در یادگیری ماشینی و یادگیری عمیق، تقریبا در هر بخش از صنعت فناوری یک تغییر پارادایم (تغییر در الگوهای مسلط در صنعت فناوری) ایجاد میکند.
با این حال، اخیرا آزمایشهای جدید مختلفی پیشنهاد شدهاند که تا حد زیادی مورد استقبال قرار گرفتهاند، از جمله یک مقاله تحقیقاتی در سال ۲۰۱۹ با عنوان «در مورد اندازهگیری هوش». در این مقاله، فرانسوا شولت، محقق کهنهکار یادگیری عمیق و مهندس گوگل، استدلال میکند که هوش عبارت است از «سرعتی که یک یادگیرنده، تجربیات و پیشینههای آموزشی خود را به مهارتهای جدید در کارهای ارزشمندی تبدیل میکند که شامل عدم قطعیت و سازگاری است». به عبارت دیگر: هوشمندترین سیستمها میتوانند تنها مقدار کمی از گذشته کسب تجربه کنند و حدس بزنند که در بسیاری از موقعیتهای مختلف آینده نتیجه چه خواهد بود.
در همین حال، استوارت راسل و پیتر نورویگ در کتاب خود «هوش مصنوعی: رویکردی مدرن»، با متمرکز کردن تحقیقات خود روی موضوع عوامل هوشمند در ماشینها، به مفهوم هوش مصنوعی نزدیک میشوند. با در نظر گرفتن این موضوع، هوش مصنوعی «مطالعه عواملی است که ادراکاتی را از محیط دریافت میکنند و اعمالی را انجام میدهند».
نورویگ و راسل در ادامه به بررسی چهار رویکرد مختلف میپردازند که از لحاظ تاریخی حوزه هوش مصنوعی را تعریف کردهاند:
تعریف هوش مصنوعی با چهار رویکرد
- انسان اندیشی: تقلید از اندیشه مبتنی بر ذهن انسان.
- عقلانی فکر کردن: تقلید فکر بر اساس استدلال منطقی.
- رفتار انسانی: تقلید رفتاری رفتار به گونهای که رفتار انسان را تقلید کند.
- منطقی عمل کردن: عمل کردن به نحوی که برای رسیدن به هدفی خاص باشد.
دو ایده اول مربوط به فرآیندهای فکری و استدلال است، در حالی که دو ایده بعدی با رفتار سروکار دارند. «نورویگ» و «راسل» در کتاب خود بهویژه بر عوامل منطقی که برای دستیابی به بهترین نتیجه عمل میکنند تمرکز دارند و به این نکته اشاره میکنند که «همه مهارتهای مورد نیاز برای آزمون تورینگ همچنین به عامل اجازه میدهد عقلانی عمل کند. در حالی که این تعاریف ممکن است برای افراد عادی انتزاعی به نظر برسند، اما به تمرکز این رشته به عنوان حوزهای از علوم کامپیوتر کمک میکند.
بیشتر بخوانید:
نظر شما