برگهای توت زیستگاه سفید بالک است که حتی در چشم و بینی مردم می روند و همینها را هم که کاشته اند هر سال هرس و کوتاه می کنند که بزرگ نشوند. سوزنی برگهای غیر بومی کلا گیاهان غیر بومی هم دردسرهایی دارند که اولا حتی در زیستگاه خود به صورت یکدست نبوده و مخلوط با دیگر درختان هستند. و چون زیرشان سایه است هیچ گیاه دیگری من جمله گیاهان تثبیت کننده نیترژن سبز نمی شود و خاک را اسیدی و نامناسب برای گیاهان ایران(قلیایی پسند) می کنند . دانه و گلی هم برای حشرات و زنبور و جانوران ندارند و همچنین هر درخت و گیاه زیستگاه جاندران و حشراتی است که با او تکامل یافته و کاری با او ندارند ولی برای درختان دیگر شاید مضر باشد و برلی این از درختان بومی باید استفاده کرد. کلی درخت بومی برای اقلیمهای مختلف داریم. ارغوان بنه بادام کوهی شیرخشت ارس سرو زربین سرو خمره ای ون بلوط نسترن زرشک و.....
بهترین کار کاشت نهال و انبوه تر کردن در جنگلهای مخروبه است چون هم بارش بیشتری دارند هم غالبا آبخیز هستند. ولی احیای جنگلهای طبیعی سختتر و زمانبرتر است. الان در چند در زاگرس بلوط هم کاشته اند ولی یا خشک شده یا پس از چند سال رشدی نداشته. کارشناسان می گویند اول گونه های پیشگام و مقاوم و پرستار کم توقع و تلخ و خاردار (خورده نشدن توسط دامها) مثل بادام کوهی نسترن شیرخشت را باید کاشت که بعدا گونه ای مثل بلوط در سایه آنها کاشت همچنین در سایه درختان شاخه زاد هم می شود کرد ایران و زاگرس به علن عرض جغرافیایی در تابستان غرق نور است و حتی درختان بزرگ در دامنه های غربی و شمالی بیشترند و نهالهای ضعیف نمی توانند تابستان گرم را تحمل کنند.
درختکاری اگر منظور کاشت نهال در خانه مردم یا توسعه باغها باشد خیلی موثر نیست و بهترین کار احیای جنگلهای طبیعی است. الان کشت بادام در بالادست زاینده رود باعث خشکی آن شده یا به علت کمبود آب باغات پسته کرمان و همچنین باغات جهرم خشک شده و برای این جهرم بیشترین کارگاههای تولید ذغال را دارد.
در کنار کاشت نهال حفظ جنگلهای طبیعی هم مهم است جنگلهای بلوط که وضع خوبی ندارد کارشناسان می گویند علایم و بیماریها و آفاتی که چند سال قبل جنگلهای بلوط در جنگلهای شمال هم دیده شده. الان گونه شمشاد و ملچ(گونه ای نارون) و شب خسب بسیار کم شده و ممرزها بلوطها مازوها هم آفت زده اند حتی راشها هم داردند دچار آفت می شوند که می تواند بسیار بد باشد و بهترین کار کاهش فشار و کمک به احیای اکوسیستم و دشمنان طبیعی این آفات مثل پرندگان می باشد جنگلهای هیرکانی ۵۰ درصد انواع پرندگان کشور را دارند و البته در آنجا شکار پرنده زیاد است.
چند نکته در باره کشت نهال موفق در اینترنت دیدم اینجا می گذارم. در کشت دانه ها بایستی آماده سازی انجام شود مثالا بلوط باید چند ماه سرما ببیندد بعد سبز می شود و اگر این طوری نبود باران پاییزه سبز و در سرمای زمستان تلف می شد.همچنین دانه که سبز می شود یک شاخه به طرف بالا می رود و یک ریشه به صورت عمودی به طرف پایین می رود که به آن ریشه اولیه می گویند و تا ارتفاع زیادی پایین می رود که به آب برسد و از این ریشه ریشهای ثانویه منشعب می شوند. در نهالهای گلدانی یا نهالهای خزانه به علت شکل نامناسب گلدان یا نحوه بد انتقال، ریشه اولیه دفرمه، افقی، یا شکسته و کوتاه شده و ریشه های ثانویه جایگزین شده اند که به درد نمی خورد و نهال یا خشک یا ضعیف می شود. و یک شرکت نوعی گلدتن مخروطی بلند و مخصوص درست کرده که ریشه سالم بماند. همچنین نوعی قارچ ریشه به نام میکوریزا (قارچ- ریشه) داردیم که چهار عنصر اصلی نیروژن و فسفر و پتاسیم و منیزیم را به صورت قابل جذب در اختیار گیاه می گذارد و که در خاک گلدان یا اطراف ریشه جدیدا اضافه می کنند.
چندی پیش درباره خروج درختان شکسته از جنگل برای هدر نرفتن آن خبری دیدم.بجز تاثیرات آن مانند بردن ماشین آلات فشرده شدن خاک و کشیدن درختان وشکستن نهالها، تقلب و جازدن درختان سالم جای درختان شکسته ،حوادث طبیعی بخشی از فرآیند طبیعی جنگل و یک الگوریتم پیچیده است. با افتادن یک درخت وسط جنگلهای انبوه، یک زمین کوچک با آفتاب شکسته و محفوظ از باد بین درختان شکل می گیرد و در کنار تنه در حال پوسیدن درخت که لانه پرندگان و حیوانات وحشرات و سوسکهای چوبخوار شده و حیوانات حشره خوار مثل قورباغه و خرس و دیگر جانوران هم اگر باشند جذب آنجا شده و آنها را مهار کرده ودرخت پوسیده خاک را غنی کرده و آفتاب ملایم و رفت آمد حیوانات به آنجا و آورده شدن دانه ها توسط مدفوع وحوش انواع گیاهان با تنوع بیشتر و متنوعتر از داخل جنگل در آن فضای کوچک ایجاد می کند چون برخی گیاهان با برخی دیگر همزیستی دارند در آنجا می توانند سبز شوند. حالا علفخوران قسمتهایی از گیاهان را می خورند گیاه با از دیت دادن بخشی از بدن خود قطور و حجیمترشده و تبخیرش کمتر و کل ریشه به مثلا دوسوم مواد می رساند و قویتر می شود.
جنگلهای زاگرس با کمتر از ۴ درصد کشور ۴۰ درصد آب کشور را تولید می کنند به علت سرشاخه زنی، کشت زیر اشکوب، خورده و لگد کوبی نهالها و خاک توسط دام، تغیر شکل یافته و جز زیارتگاهها، قبرستانها و دیواره ها درخت دانه زادی نمانده و همه شاخه زادند و نهال و درختان و درختچه ها سنین و انواع مختلف و علف و هوموس کف جنگل ندارد و طبعا از مکانیسمهای طبیعی مقابله با تنشها و آفات برخوردار نیست و به خاطر سرشاخه زنی مکرر و اختلال سوخت و ساز و متابولیسم و فتوسنتز، قادر به تولید کافی شیره ها و سموم طبیعی مقابله کننده آفات هوایی و خاکی وخنثی کننده های تنشهای خشکسالی نیست و هر سال شاهد بروز آفات جدید می باشد سال گذشته علاوه بر آفت جوانه خوار، پروانه برگخوار هم اضافه شده که کل برگها را می خورد که اگرچه بلوط چون مثل شمشاد همیشه سبز نیست که با حذف کل برگها خشک شود و دوباره برگ می دهد ولی ضعیف و در کنار مشکلات دیگر مثل خشکسالی و گرما دچار زوال شده. دانه بلوط سنگین است ونهال آن زیر درخت مادر رشد می کندنهال نیاز به سایه دارد خاصا زاگرس که غرق نور است و نهالها زیر سایه همین شاخزادها اگر بکاریم شاید سبز شود
درخت میوه بکارند بهتره تا درختان بی ثمر به هر حال ایران یک کشور فقیر از نظر پوشش گیاهی شده در حالی که در گذشته کشوری با پوشش گیاهی سرسبز بوده و کمربند سبز شمال و غرب الان رو به نابودی و این یک همت و اراده عالی میخواد!
یکی از مشکلات جنگلهای کشور دامداری در جنگل است که علاوه بر نابودی و خورده شدن نهالها و بذرها به علت خیس و مرطوب بودن، خاک جنگل به راحتی فشرده می شود. حتی یکی از دلایل جلوگیری از چرای زودهنگام در مراتع جلوگیری از فشرده شدن خاک خیس بهار می باشد که آب نفوذ کند و گیاهان رشد بهتری کند و سیل کمتر شود. همچنین فشرده شدن خاک باعث کاهش تهویه خاک می شود ریشه گیاهان هم زنده است و نیاز به اکسیژن دارد و اکسیژن خود را از خاک تامین می کند. حتما دیده اید کودهایی مانند کوکوپیت برای رساندن هوا به ریشه دارای مواد متخلخل می باشد. همچنین موجوات ریز مفید داخل خاک به هوا نیاز دارند و موجودات مضر طبیعت و درختان در شرایط بیهوازی رشد می کنند.
جنگل کاری های با گونه های غیر بومی و یکنواخت دستکاشت ساده نمی توانند خیلی پایدار باشند و با حوادثی که چند سال یک بار رخ می دهند مثلا سرما یا گرما و خشکسالی یا باد شدید از بین می روند و نیاز است به صورت جنگلهای طبیعی با گونه های بومی به صورت مخلوط درست و احیای کل اکوسیستم طراحی و اجرا شوند. مثلا بسیاری از سوزنی برگهای کاشته شده یا در سرمای شدید برخی سالها خشک شده یا با باد ریسه کن شده اند در صورتی که ما سرو زربین داریم که در شیبهای تند خاکهای نامرغوب آهکی صدها سال عمر دارد و ریشه اش مثل آرماتور خاک را هم نگه داشته است
نظر شما