همشهری آنلاین: کافی است چند اصل اساسی را بدانید تا رابطه را در هر مقطعی که هست، بازسازی کنید و به بهبودش کمک کنید. فقط یادتان باشد هرکدام از کارهایی که در ادامه میگوییم نیاز به صبوری و تمرین کردن دارد. هیچ رابطهای یکشبه به اوج خودش نمیرسد. مسئله زمان را در نظر بگیرید و تمرینات اولیهتان را انجام دهید. خدا را چه دیدید! شاید این بهار، به بهار زندگی عاشقانه شما با همسرتان تبدیل شود!
زمان و فرصتی که دریغ کردید
هزار و یک دلیل دارد توجه نکردن به همسر؛ از صحبت نکردن با همسر گرفته تا وقت نداشتن و حتی عدم آگاهی، اما عجیبترین کار این است که دست روی دست بگذاریم و غر بزنیم. چپ برویم و راست بیاییم که آی من از همسرم توجه نمیبینم، برایم وقت نمیگذارد، وای این زندگی دیگر زندگی نمیشود! لطفاً دست از غر زدن بردارید و در عوض دستبهکار شوید.
رابطه یک گیاه نیست که خودبهخود رشد کند و گل بدهد، رابطه درست شبیه یک گل حساس است که باید به آن برسید و بدانید کی باید برایش چکار کنید وگرنه ممکن است گلتان از دست برود. شما کلی زمان خالی دارید که به برنامهریزی عاطفی شما نیاز دارد. به همسرتان نگاه کنید و تحسینش کنید، الآن وقت دارید.
حرف بزن، ابر مرا باز کن!
روزهای کنار هم بودن بهترین فرصتی است که میتوانید روی مهارتهای ارتباطیتان کار کنید. شما و همسرتان هرچقدر هم که تودار و خوددار باشید باز هم نیاز دارید که با هم حرف بزنید. با خودتان فکر کنید چه کدورتهایی توی دلتان مانده است که فکر میکردید با گذشت زمان برطرف میشوند و نشدند.
این حرفها را به زبان بیاورید و به هم بگویید. لطفاً فکر نکنید همسرتان علم غیب دارد و از ایماواشاره یا حتی سکوت ممتد شما میفهمد جریان از چه قرار است. گاهی وقتها حتی خودتان هم تا حرفهای خودتان را نشنوید، نمیدانید حرف حسابتان چیست چه رسد به بقیه. پس به خودتان و رابطهتان لطف کنید و از این فرصتی که در کنار هم دارید استفاده کنید. حرف بزنید، البته نه با دعوا! مثل یک آدم بالغ، با آرامش کامل و با به یاد داشتن اینکه آدمی که موردانتقاد شماست، موردعلاقه شما نیز هست.
به من گوش میکنی؟
در مقابل حرف زدن باید روی مهارت شنیداریتان نیز کار کنید. هیچچیز بدتر از این نیست که همسرتان با کلی علاقه بنشیند جلوی شما و از درددلهایش بگوید اما شما مثل یک کوهیخی به تلویزیون و برنامههای طنز نوروزی زل بزنید و بگویید «حواسم به توئه!» نه دوست عزیز! حتی اگر واقعاً حواستان به همسرتان باشد هم ظاهراً اینطور به نظر نمیرسد. موقع صحبت کردن با هم تلویزیون را خاموش کنید.
به سمت همسرتان برگردید و با هم ارتباط چشمی برقرار کنید. سعی کنید خوب روی حرفهایش تمرکز کنید. وسط حرفهای او نپرید و نکتههایی را که به نظرتان میرسد، توی ذهنتان نگه دارید که در پایان صحبتهایش راجع به آنها صحبت کنید. از مهارتهای زبان بدن کمک بگیرید. موقعی که با شما صحبت میکند به سمت او متمایل بنشینید و هرازگاهی سرتان را به نشانه تأیید تکان دهید. وقتی که حرفهایش به پایان رسیدند با آرامش تمام شروع به صحبت کردن کنید و دلایلتان را به او بگویید.
اولویت با شما دو نفر است
بیایید و تکلیف یک نکته مهم را مشخص کنید؛ عیبی ندارد اگر برخی بستگان مرتب از همسرتان ایراد میگیرند و به هر دلیلی سعی میکنند ایرادهای زندگی مشترک یا همسرتان را بزرگ نشان بدهند و حتی مهم نیست اگر فامیل اعتقاد دارند شما نباید زیاد به او توجه و علاقه نشان بدهید. هیچکدام از این آدمها قرار نیست با شما زیر یک سقف زندگی کنند. هیچکدام از آنها از مشکلاتی که شما و همسرتان در کنار هم گذراندهاید، خبر ندارند و درنهایت هیچکدامشان همسر شما نیستند. واقعیت این است که گاهی همسر ما ممکن است دلخواه اطرافیان نزدیک ما نباشد، اما دلخواه ما باشد و آدمها هم در روابطشان با آنچه در خانوادهشان دیده شدهاند، فرق دارند.
شروع به تمرین اولویتبندی کردن کنید. خودتان و همسرتان را در صدر فهرست اولویتها بگذارید و انتقادهای بقیه را نادیده بگیرید. وقتی شما همسرتان را همانطور که هست دوست دارید، مهم نیست اگر عالم و آدم سعی کنند خلاف این ماجرا را ثابت کنند. شما نمیتوانید تأیید همه را به دست بیاورید و خوشبخت باشید چون هرکسی ساز خودش را میزند و تقریباً هیچ دونفری مثل هم فکر نمیکنند. مهم این است که شما و همسرتان چطور فکر میکنید و از هم چه میخواهید و چطور میتوانید این نقش و انتظارات را بهدرستی ایفا و برآورده کنید. اگر بین خودتان مشکلی ندارید، نگذارید بقیه خوشبختی شما را بدزدند.
تمرین کمک کردن
یکی از تمریناتی که به کمک شما خواهد آمد، تمرین کمک کردن است. یادتان باشد همسر شما نیروهای فوق بشری ندارد که بخواهد بهتنهایی از پس تمام کارها بربیاید. به همین خاطر سعی کنید گوشهای از کارها را بگیرید و حتی در اوج ناشی بودن تلاش کنید کارها روی زمین نماند. بالاخره با گذشت زمان، مهارتهای شما بیشتر میشوند و این افزایش مهارتها برای شما هم خوب است.
درعینحال یک نکته بسیار مهم را به خاطر داشته باشید: شاید همسرتان همیشه بهصورت داوطلبانه مسئولیتهای فردی شما را هم پذیرفته است. مثلاً خودش بدون اینکه شما از او خواسته باشید، لباسهای کثیف شما را توی ماشین ریخته باشد یا لباسهای تمیزتان را اتو کرده باشد. با اینکه این کارها محبت او را میرسانند اما سعی کنید وقتهایی که فرصت دارید خودتان این کارها را انجام دهید. بعضی چیزها مسئولیتهای فردی ما هستند و اگر انجامشان ندهیم، بعد از مدتی مهارتهایمان را هم از دست دادهایم.
تمرین تشکر کردن
بعضی چیزها وقتی زیاد انجام شوند، شکل وظیفه به خودشان میگیرند. یادتان باشد پیش بردن یک رابطه شبیه راندن یک قایق دونفره در دریاست. وقتی تمام مدت یک نفر وظیفه پارو زدن را بر عهده داشته باشد و دیگری حتی متوجه پارو زدنهای او و تلاشهای مکررش نباشد، بالاخره جایی میرسد که آن دیگری خسته میشود و دست از تلاش برمیدارد، پس تا فرصت از دست نرفته، اولاً سهم خودتان را در جلو بردن قایق زندگیتان بر عهده بگیرید و ثانیاً بهسادگی تشکر کنید. لازم نیست همسرتان برایتان مرسدس بنز خریده باشد که از او تشکر کنید. کارهایی کوچکی مثل کمک کردن در پختن شام و حتی تمیز کردن خانه هم جزو اقدامات مثبتی هستند که میتوان بابت آنها تشکر کرد. آقایان هم باید به همین شکل تمرین تشکر کردن کنند.
وقتی میبینید همسرتان با صبوری و زحمت بسیار مهمانی داده و کلی آدم را دور هم جمع کرده، آخر شب از او تشکر کنید و بگویید که قدر زحماتش را میدانید. این کارهای بهظاهر کوچک، بزرگی منش و شخصیت شما را نشان میدهند و تأثیری مثبت روی تقویت رابطهتان میگذارند.
نظر شما