صفار هرندی با اشاره به اینکه مسئولان وزارت ارتباطات قبل از ورود این فناوری متعهد شدند که برای عرضه آن ابتدا چارهجویی کنند، افزوده: براین اساس اطلاعات باید در یک محیط شناخته شده و متناسب با فضای فرهنگی، اخلاقی و اعتقادی جامعه منتقل شود تا بتوان بهصورت گسترده این فناوری را عرضه کرد تا نگران لگدکوب شدن ارزشها و مبانی خود نباشیم.
این نخستین بار نیست که مسئولان کشور نسبت به ورود یک فناوری به ایران اظهار نگرانی میکنند. از زمان ورود رادیو به ایران بسیاری نسبت به آن اظهار نگرانی و به همین جهت برای استفاده از آن مقرراتی را وضع کردند.
این روزها تصویری در اینترنت رد و بدل میشود که کپی مجوز استفاده از یک دستگاه رادیوی خانگی در سالها پیش است. شاید این نامه رسمی اکنون برای ما خنده دار و تعجب برانگیز بهنظر برسد اما در زمان خودش بسیار معتبر بوده است.
فناوریهای دیگری نظیر تلویزیون، ویدئو، ماهواره، رایانه و اینترنت نیز همین حکایت را دارد. حالا از طریق تلفن همراه افراد میتوانند تصویر، فیلم، صوت و متن منتقل کنند و از همین طریق به اینترنت دسترسی داشته باشند.
MMS و GPRS و بلوتوث، فناورهای نه چندان جدید دنیای تلفن همراه و دستگاههای انتقال دیتا به شمار میروند. این فناوریها چندین سال است که در کشورهای پیشرفته وجود داشته و توسط مردم استفاده شدهاند، در تمام این سالها ما نشستیم و نظاره گر آنها بودیم.
تعلل در راهاندازی این سرویسها و اعطای مجوز به اپراتورهای تلفن همراه به همین خاطر بوده است. طی این سالها به جای آنکه به قول وزیر ارشاد فرهنگسازی کنیم، سکوت و انکار کردیم. حالا که سیستم MMS و GPRS راهاندازی شده اظهار نگرانی میکنیم که باید اول فرهنگسازی میکردیم.
باید اذعان کرد که چنین دیدگاهی ناشی از آسیبپذیر پنداشتن مردم و ناچیز شمردن قوه تشخیص آنان است؛ چرا که مردم ایران با هوش و درایتی که دارند به سرعت فناوریها را با فرهنگ و آداب خود سازگار میکنند.
مثلا با وجود ممنوعیت استفاده از دریافتکنندههای ماهوارهای، به گفته یکی از مسئولان، مردم یاد گرفتهاند که استفاده پالایش شده از این فناوری داشته باشند.
در مورد MMS نیز سؤالی که مطرح میشود این است که آیا اول باید فناوری در دسترس قرار گیرد و بعد فرهنگسازی شود یا بر عکس ؟ بدون حضور و وجود یک نوع خاص از فناوری، استفاده از چه چیزی را میخواهیم به مردم بیاموزیم؟